راز بقا: در اعماق سرد و تاریک اقیانوس آرام شمالی، جایی که تنها امواج سرگردان و صدای آرام اما سهمگین آب وجود دارد، نهنگی زندگی میکند که سالهاست به او لقب «تنهاترین نهنگ جهان» دادهاند.
به گزارش راز بقا؛ این نهنگ، به شکلی عمیق و بیصدا، در میانه اقیانوس، صدایی به گوش جهانیان رسانده که شاید از آنِ خودش نباشد، بلکه پژواکی از ماجراهای انسانی است که در قالب یک موجود دریایی بازتاب یافته است.
همه چیز از جایی شروع شد که دانشمندان برای اولین بار صدای این نهنگ را شنیدند. در دهه ۱۹۸۰، زمانی که ارتش آمریکا در جنگ سرد با شوروی درگیر بود، شبکهای از هیدروفونها (دستگاههای شنود زیرآبی) را در کف اقیانوس کار گذاشته بودند تا زیردریاییهای شوروی را ردیابی کنند.
این شبکه پیشرفته، علاوه بر صدای زیردریاییها، صدایی عجیب و ناشناخته را دریافت کرد. در ابتدا، این صدا به یک موجود ناشناخته و افسانهای به نام «هیولای جِزِبِل» نسبت داده شد، اما خیلی زود مشخص شد که این صدای عمیق و اسرارآمیز، به نهنگ آبی عظیمی تعلق دارد.
سالها گذشت و دانشمندان به مطالعه و ردیابی نهنگها پرداختند. یکی از آنها، ویلیام واتکینز، که در شناسایی نهنگها از طریق صدا تخصص داشت، متوجه چیزی عجیب شد: صدایی که شبیه به نهنگهای آبی و بالهای بود، اما در یک فرکانس کاملاً متفاوت.
این نهنگ به جای آواز خواندن در محدودهی فرکانسی ۱۵ تا ۳۰ هرتز که برای نهنگهای آبی و بالهای معمولی است، در فرکانس ۵۲ هرتز آواز میخواند. این فرکانس هنوز در محدوده شنوایی انسان بود، اما برای نهنگهای دیگر، این صدا قابل درک نبود.
داستان نهنگ ۵۲ هرتز به سرعت در رسانهها و دنیای اینترنت پخش شد. مردم او را «تنهاترین نهنگ جهان» نامیدند. افسانهای شکل گرفت که این نهنگ، در میانه اقیانوس، بدون هیچ همراهی فریاد میزند و هیچکس صدایش را نمیشنود و به دلیل مشکل ژنتیکی ناشنوا بوده و خود او نیز صدای هیچ نهنگ دیگری را نمیشنود.
نهنگها دارای درک عمیقی از احساسات هستند
نهنگها موجوداتی با احساسات عمیق و پیچیده هستند. آنها نه تنها برای بقا و جستجوی غذا آواز میخوانند، بلکه این صداها میتوانند نمایانگر عشق، دلتنگی و حتی اندوه باشند.
نهنگها در طول زندگی خود پیوندهای عاطفی قوی با یکدیگر برقرار میکنند؛ آنها میتوانند برای جفت خود آواز بخوانند و در زمانهای جدایی، دلتنگی عمیق را تجربه کنند.
این احساسات انسانی در نهنگها نشاندهنده ارتباطات عاطفی عمیق آنهاست و نشان میدهد که چگونه عشق و احساسات میتوانند در دنیای زیر آب، همانند دنیای ما، نمایان شوند. بنابراین، نهنگها تنها موجوداتی بیصدا و مستقل نیستند؛ بلکه آنها نیز مانند ما، قادر به تجربه عشق و دلتنگی هستند.
آیا واقعاً این نهنگ تنها بود؟ و هیچ نهنگ دیگری صدای او را نمیشنید؟
دانشمندان نظری متفاوت داشتند. کریستوفر کلارک، یکی از برجستهترین متخصصان ارتباطات نهنگها، معتقد است که این نهنگ اصلاً تنها نیست. او میگوید: «نهنگهای دیگر، مانند نهنگهای آبی، بالهای و گوژپشت، قطعاً میتوانند صدای این نهنگ را بشنوند. آنها ناشنوا نیستند. این نهنگ فقط کمی متفاوت است.»
به نظر کلارک، مسئله این نیست که این نهنگ صدایش به گوش دیگر نهنگها نمیرسد، بلکه این است که صدای او ممکن است برای نهنگهای دیگر معنای متفاوتی داشته باشد. شاید برای آنها این صدا یک تفاوت جزئی در امواج معمولی باشد؛ چیزی که نادیده نمیگیرند، اما به شکلی خاص درک میکنند.
علاوه بر این، برخی از دانشمندان معتقدند که نهنگ ۵۲ هرتز تنها نیست، بلکه فقط متفاوت است. آنا شیروویچ، یکی دیگر از متخصصان نهنگها، میگوید: «اینکه نهنگها چگونه صدای او را درک میکنند مهم است. آیا برای آنها عجیب است و نادیده گرفته میشود، یا اینکه آن را به عنوان یک نوع سیگنال متفاوت تشخیص میدهند؟»
این نهنگ، با وجود اینکه در فرکانسی خاص آواز میخواند، ممکن است ارتباطاتی داشته باشد که ما از آن بیخبر باشیم. درست مثل انسانها، که گاهی اوقات وقتی احساس تنهایی میکنیم، متوجه نمیشویم که دیگران ما را میشنوند و در اطرافمان هستند، نهنگ ۵۲ هرتزی هم شاید همراهان خاص خودش را داشته باشد.
جست و جوی دوباره برای پیدا کردن نهنگ ۵۲ هرتزی
به گزارش راز بقا؛ با این حال، داستان نهنگ ۵۲ هرتزی همچنان قلب مردم را به خود مشغول کرده است. یکی از فیلمسازان مشهور به نام جاشوا زمن، با شنیدن این داستان، تصمیم گرفت سفری را آغاز کند تا این نهنگ را پیدا کند.
او مستندی به نام «تنهاترین نهنگ: جستجو برای ۵۲» ساخت و همراه با تیمی از دانشمندان به دریای آرام شمالی رفت تا این نهنگ را بیابد. اما این جستجو بسیار سختتر از آنچه که تصور میکرد بود. جستجو در میان آبهای وسیع اقیانوس، مانند یافتن سوزنی در انبار کاه بود.
حتی بدتر از آن، دانشمندان معتقد بودند که نهنگ ۵۲ هرتز ممکن است مرده باشد؛ صدای او سالها شنیده نشده بود.
اما در یک پیچش داستانی عجیب، یک کارآموز جوان که در حال مرور صداهای ضبط شده بود، صدای نهنگ را دوباره پیدا کرد. نهنگ زنده بود و شاید حتی نزدیکتر از آنچه که فکر میکردند. برخلاف سالهای قبل که این نهنگ در آبهای طوفانی خلیج آلاسکا ردیابی میشد، اکنون او در نزدیکی سواحل کالیفرنیا شنیده شده بود، درست در میان شلوغترین مسیرهای کشتیرانی جهان.
نهنگ ۵۲ هرتزی نماد تنهایی یا امید و تلاش؟
در نهایت، داستان نهنگ ۵۲ هرتزی نه تنها درباره تنهایی نیست، بلکه درباره تلاش او برای برقراری ارتباط است. شاید او تنها نباشد، بلکه صدایش در میان امواج بلند تجارت جهانی و سر و صدای کشتیها گم شده باشد. شاید این داستان، نه داستان یک نهنگ تنها، بلکه داستان همه نهنگها و موجوداتی است که در دنیایی پر از صدا و هیاهو تلاش میکنند شنیده شوند.
این نهنگ، اگرچه ممکن است در فرکانسی متفاوت آواز بخواند، اما قطعاً تنها نیست. او در دنیایی زندگی میکند که پر از موجودات دیگر است که صدای او را میشنوند، هرچند شاید به شکلی متفاوت.
نقص ژنتیکی یا مزیتی برای بقا؟
نکتهای جالب درباره صدای نهنگ ۵۲ هرتزی این است که صدای او، به دلیل فرکانس بالاتر و شاید حتی بلندی خاصش، ممکن است در میان هیاهوی اقیانوسها بهتر شنیده شود. در دنیایی که صدای کشتیهای تجاری، خطوط کشتیرانی و نویزهای ناشی از فعالیتهای انسانی بهطور مداوم بر اقیانوس حکمفرما هستند، نهنگها اغلب برای شنیده شدن مجبورند صدای خود را بلندتر کنند.
مطالعات نشان دادهاند که بسیاری از نهنگها در پاسخ به این آلودگی صوتی، فرکانس و شدت صدای خود را افزایش میدهند تا بتوانند ارتباطات خود را حفظ کنند.
نهنگ ۵۲ هرتزی شاید به دلیل همین ویژگی خاص، توانسته باشد در این دنیای پر از سر و صدا، صدای خود را به گوش دیگران برساند، و این امکان وجود دارد که این صدای متفاوت به او کمک کند تا در میان آلودگی صوتی عظیم دریا، بیشتر از دیگر نهنگها شنیده شود.