












راز بقا: درختان یکی از قسمتهای زیبای زندگی ما هستند، از برگهای سبز و براقشان در بهار تا نارنجی و قرمزشان در پاییز. درختان از اول آفرینش بودهاند تا الان و حتی بعد از ما. انگار درختان نگهبانان زمیناند و چقدر بی توقع مهربان و بخشندهاند. پانزدهم اسفندماه به پاس همه مهربانیهای درخت «روز درختکاری» است؛ روزی برای انتشار سرسبزی و نشاط. خراسان آنلاین به همین مناسبت به سراغ مردی رفته که دل و جانش با درخت پیوند خورده و به گفته خودش بیش از یک میلیون درخت در نقاط مختلف شهر مشهد کاشته است. محمود درانی کارمند بازنشسته شهرداری است، اما چهل سال است که هر روز به درختانی که کاشته سر میزند و آنها را تیمار میکند.
چشمش که به من میافتد، شروع میکند به صحبت کردن، انگار کلی حرف دارد که کسی آنها را نشنیده.
میگویم خودتان را معرفی کنید و بگویید از چه زمانی. نمیگذارد حرفم تمام شود میگوید: محمود دُرانی هستم متولد سال ۱۳۱۹ در مشهد. از سال ۱۳۳۷ در شهرداری استخدام شدم، اما ۲ سال بعد به سربازی رفتم. در سربازی بیماری سختی گرفتم. دکتر در بیمارستان ارتش به مرحوم پدرم گفت پول خرج نکن، پسرت زنده نمیماند.
در آن حال بیماری به امام رضا علیه السلام متوسل شدم و در خواب دیدم که برف میآید، گریه کردم و با حالت تضرع به امام رضا (ع) گفتم برای مردم مشهد برف و خوشحالی آوردی، محبتی بفرما و پدر و مادر من را هم خوشحال کن و در همین حال شروع کردم به گریه کردن. تا صبح عرق زیادی کردم و حالم بهبود یافت، وقتی پدرم آمد به او گفتم من خوب شدم، لباسم را بیاور تا برویم؛ از آن موقع ۶۲ سال میگذرد و الحمدلله سرپا هستم.
بعد از بهبود، چون علاقه زیادی به کارم داشتم، به شهرداری برگشتم و نهالهای زیادی در مشهد کاشتم به خصوص از سال ۴۸ به بعد که از تهران، کرج و شیراز به مشهد نهال آوردند. مرحوم پدرم سرباغبان شهرداری بود.
اولین درخت را در سال ۱۳۴۸ کاشتم و از آن موقع در نقاط مختلف شهر بیش از یک میلیون درخت کاشتم. درختکاری اولیه را در پارک ملت و بهشت رضا (ع) انجام دادم. نهال کاری در بولوار سازمان آب را خودم سرپرستی کردم، قبلا سمت چپ و راست خیابان را «مِیم» (درخت انگور) کاشته بودند خاک قرمز برای درختکاری به من دادند که آب را رد کند. در حال کاشت نهالها بودم که شهردار وقت مشهد، تیمسار بنی اعتماد، به من گفت شاخههای اضافه را قطع کن، اما من گفتم این شاخهها هر کدام درخت تنومندی میشوند و الان اگر مشاهده کنید بعضی از درختان در این بولوار دارای چند تنه تنومند هستند.
از فلکه راهنمایی تا درمانگاه احمدی واقع در بولوار قرنی پیش رفتیم. همه درختان این منطقه از نوع چنار است و از شیراز و اصفهان آمده است.
نیازی به سوال نیست خودش شروع کرده و ادامه میدهد: هر روز صبح اول به حرم امام رضا (ع) میروم و از ایشان تشکر میکنم. بعد از آن، چون علاقه زیادی به فضای سبز و درختکاری دارم با وجود اینکه بازنشسته شدم به مناطق مختلف شهر سر میزنم و درختان را بررسی میکنم و اگر نکتهای ببینم به شهرداری گزارش میدهم؛ تا امروز هزار و هشتصد و هشتاد و پنج گزارش به شهرداری دادهام. اگر ببینم مقابل ساختمانهای جدید درختی خشک شده مخصوصا در گزارشم ذکر میکنم که رسیدگی و اقدام شود.
از او میپرسم چرا به جای درختان چنار درختان مثمر نکاشتید؛ به نظرتان بهتر نیست در شهر درختان میوه دار کاشته شود؟ میگوید: فرهنگ کاشت درختان مثمر در خیابانهای شهر در بین مردم ما جا نیفتاده و هنوز میوه کاملا نرسیده است آن را میکنند یا مثل همین درختان توت برای کندن میوههایش شاخهها را میشکنند، اگر فرهنگش باشد کاشت این درختان مفید است.
از حاج محمود میپرسم رسیدگی به درختان چطور است؟ نمیداند اول گلایه کند یا حرفش را بزند. سری تکان میدهد و میگوید: به علت کم آبی به درختان شهر رسیدگی خوبی نمیشود. درختان ریشههایی مویی دارند که درختان از آنها آب میخورند. چون به این ریشهها آب نمیرسد درختان خشک میشوند، اگر دقت کنید اغلب از سر درختان خشک میشود، چون ریشه مویی نمیتواند آب را بالا بکشد. بهخصوص درخت چنار که بالغ بر ۲۰۰ سال باید عمر کند متاسفانه خشک میشود. در درختان سوزنی برگ مثل کاج هم، چون شاخههای پایینش را نمیزنند، سنگین میشود و بر اثر بارش برف ممکن است صدمه ببیند. باید درختان هرس شوند و شاخههایی که به ماشینها برخورد میکنند اصلاح شود. من حاضرم مانند این چند سال که مجانی کار میکردم به صورت مجانی در هر منطقهای که میخواهند درختان را اصلاح کنم.
دستش را به درختی که خودش در بولوار سازمان آب یا همان بولوار شهید صادقی کاشته تکیه داده، از او میپرسم اگر به عقب برگردید باز هم همین شغل را ادامه میدهید؟ لبخندی میزند چهره اش با لبخند درخشان میشود میگوید: با کمال میل، اگر به عقب برگردم باز هم همین کار را انجام میدهم. من با درختان حرف میزنم و گاهی به آنها از مدیرانی که به درختان رسیدگی نمیکنند گله میکنم و میگویم این را گزارش میکنم انشاءا... که به شما رسیدگی کنند.
تا بهحال ۷- ۸ لوح سپاس به من دادند، اما آنطور که من توقع دارم به من بها نمیدهند. لااقل از من بپرسند تو چطور زندگی میکنی با این حقوق بازنشستگی؟ مگر این حقوق به کجا میرسد؟
وی ادامه میدهد: برای جلوگیری از آفات و سرمازدگی درختان را سم میزنند، اما طبق تجربه من، خداوند طبیعت را طوری آفریده که بعد از بارش برف، یخبندان میشود و این سردی باعث میشود کرم درخت خود به خود کشته شود و درختان سالم بماند. به نظرم این هزینهها بیفایده است و بهتر است به جای آن حقوق و رفاهیات کارگران را پرداخت کنند.
سوز زمستانی امانمان را بریده و محمودآقا که از اول صبح پدرانه به درختان شهر سر میزند و آنها را تیمار میکند، خسته است. من از صحبت کردن با او خسته نمیشوم، نمیدانم تعلق خاطرش به درختان بیشتر است یا مردم شهر. هرچه هست عشق و علاقهای در خون و رگهایش جریان دارد که بدون چشمداشت مواظب همه درختان و گیاهان شهر است. از آقای درانی تشکر و خداحافظی میکنم و با خودم میگویم چقدر خدا مردم مشهد را دوست دارد که این مرد مهربان همشهریشان شده و برای حفظ فضای سبز و سلامت درختان هرکاری از دستش برآید انجام میدهد.
منبع: روزنامه خراسان