












راز بقا: در اواخر قرن نوزدهم، حیاتوحش آفریقا شاهد یکی از ترسناکترین رویاروییهای میان انسان و حیوان بود: داستان شیرهای آدمخوار ساوو (Tsavo Man-Eaters). این دو شیر نر بزرگجثه که در نزدیکی رودخانه ساوو در کنیا پرسه میزدند، در سال ۱۸۹۸ به کابوسی برای کارگران ساخت راهآهن کنیا - اوگاندا تبدیل شدند.
به گزارش راز بقا، بریتانیا در راستای ساخت راهآهن متصلکننده اوگاندا به اقیانوس هند از طریق بندر کیلیندینی، در ماه مارس سال ۱۸۹۸، شروع به احداث یک پل راهآهن بر روی رودخانه ساوو در کنیا نمود. این پروژه توسط سرهنگ دوم، جان هنری پترسن رهبری شد.
طی ۹ ماه، آنها دهها نفر را کشتند و خوردند؛ ساختوساز متوقف شد و ترسی عمیق بر منطقه سایه انداخت. این ماجرا به یکی از مشهورترین افسانههای حیاتوحش تبدیل شده و سالهاست که توجه مورخان، دانشمندان و روایتگران را به خود جلب کرده است.
به گزارش راز بقا، اولین قربانیان شیرهای آدمخوار، کارگران هندی و آفریقایی بودند که روی پل راهآهن رودخانه ساوو کار میکردند. از مارس ۱۸۹۸، این شیرها شبها به اردوگاهها حمله کرده، مردان را از چادرهایشان بیرون میکشیدند و میخوردند.
این حملات، وحشت گستردهای به وجود آورد و پروژه راهآهن را تقریباً متوقف کرد. سرمهندس پروژه، سرهنگ جان هنری پترسون، حوادث را در کتاب خود با عنوان آدمخواران ساوو ثبت کرد. او تعداد قربانیان را ۱۳۵ نفر اعلام کرد، اما تحقیقات امروزی نشان میدهد این تعداد نزدیک به ۳۵ نفر بوده است. با این حال، شدت و تداوم این حملات، شهرتی ترسناک برای آنها رقم زد.
کارگران و خدمه، تلاش بسیاری نمودند تا شیرها را بترسانند. آنها با ایجاد آتش در اردوگاه و ساخت بوما که نوعی نرده و حفاظ ابتدایی ساخته شده از گیاه واچیلا بود و همچنین شاخههای درخت آکاسیا در اطراف اردوگاه، سعی در دور نگه داشتن این حیوانات درنده داشتند هر چند تمام اینها اقداماتی بیفایده مینمود. شیرها از روی نردهها میجستند یا با خالی کردن قسمت زیرین و ایجاد حفره به درون آن میخزیدند.
به گزارش راز بقا، پژوهشگران سالهاست در مورد علت روی آوردن این شیرها به شکار انسان بحث میکنند. یکی از نظریهها به کمبود طعمه طبیعی به دلیل بیماری و شکار بیرویه اشاره دارد. نظریه دیگر این است که یکی از شیرها آسیبدیدگی شدید دندان داشته و شکار حیوانات بزرگ برایش دشوار بوده است؛ بنابراین انسانها به طعمهای آسانتر تبدیل شدند.
علاوه بر این، اردوگاههای کارگری راهآهن منبعی آماده و بیدفاع از غذا فراهم میکردند. شیرهای ساوو همچنین ظاهری خاص داشتند، زیرا فاقد یال بودند؛ این ویژگی، که در بسیاری از شیرهای نر ساوو به دلیل گرمای شدید دیده میشود، بر ترسناک بودنشان میافزود.
به گزارش راز بقا، پس از ماهها ترس و کشتار، سرانجام پترسون تصمیم گرفت خودش دست به شکار بزند. در دسامبر ۱۸۹۸ توانست اولین شیر را پس از چند شب کمین بکشد و سه هفته بعد، شیر دوم را نیز از پا درآورد. این نبرد مرگبار حدود ۹ ماه طول کشید و خاطرهای فراموشنشدنی در تاریخ منطقه برجای گذاشت.
ماجرای شکار شیرها توسط پترسون نیز خود یک داستان طولانی است. پس از تلاشهای بسیار و ناموفق، او اولین شیر را در ۹ دسامبر ۱۸۹۸ شکار کرد. ۲۰ روز بعد، شیر دوم کشف و کشته شد. اولین شیر کشته شده ۲٫۹۵ متر از بینی تا دم اندازهگیری شد و ۸ مرد لاشه حیوان را حمل نمودند تا به اردوگاه بازگردانند.
پترسون در خاطرات خود مینویسد که او اولین شیر را با یک گلوله شلیک شده از تفنگی با کالیبر بالا مجروح نمود، اما از آنجا که گلوله شلیک شده به پای عقب حیوان اصابت کرده بود، جانور توانست بگریزد. حیوان، بعدها مجدداً با کمینهای شبانه بازگشت. پترسون برای شکار وی تلاش نمود. او با شلیکی مستقیم به شانه حیوان با تفنگی قویتر توانست جانور را از پای درآورد.
گلوله از شانه گذشته و به قلب حیوان رسیده بود و صبح روز بعد، لاشه حیوان مرده در فاصله نه چندان دوری کشف گردیدد. شیر دوم، بسیار جانسختتر مینمود چرا که ۹ بار به او شلیک شد. ۵ مرتبه با اولین اسلحه، ۳ مرتبه با اسلحه دوم و در نهایت ۱ مرتبه با اسلحه سوم.
بقایای شیرها بعدها به موزه تاریخ طبیعی فیلد در شیکاگو فروخته شد و تاکسیدرمی آنها هنوز هم میلیونها بازدیدکننده را به خود جذب میکند. ماجرای آنها الهامبخش کتابها، مستندها و فیلمهایی از جمله اثر هالیوودی روح و تاریکی (۱۹۹۶) بوده است.
به گزارش راز بقا، شیرهای آدمخوار ساوو شیرهایی عادی نبودند و داستانشان پر از جزئیات عجیب و هولناک است. یکی از عجیبترین نکات این است که هر دو شیر کاملاً بدون یال بودند. در حالی که شیر نر با یال پرپشت در ذهن بسیاری نماد قدرت است، شیرهای نر ساوو به دلیل اقلیم گرم و خشک، معمولاً یال ندارند و این ظاهر غیرمعمول آنها را ترسناکتر کرده بود.
نکته عجیب دیگر، اختلاف نظر درباره تعداد قربانیان است. پترسون مدعی شد ۱۳۵ نفر کشته شدند، اما بررسیهای مدرن روی بقایای شیرها نشان داد این رقم احتمالاً نزدیک به ۳۵ نفر بوده است. با این حال، علاقه آنها به گوشت انسان رفتاری کاملاً غیرعادی در میان شیرها محسوب میشود.
بررسیهای علمی روی جمجمه و دندانهای شیرها نشان داد یکی از آنها آسیبدیدگی جدی دندانی داشته است. این مشکل باعث میشد شکار حیوانات وحشی دشوار باشد و شکار انسان به گزینهای آسانتر تبدیل شود.
شهرت آنها از بیشتر شکارچیان واقعی تاریخ فراتر رفت. امروزه، شیرهای ساوو نه به خاطر زیبایی و شکوه، بلکه به دلیل اشتهای وحشتناکشان برای شکار انسان در یادها ماندهاند.