راز بقا: الماس مغول بزرگ (The Great Mogul Diamond) یکی از افسانهایترین و مرموزترین جواهرات تاریخ است که گفته میشود حدود سال ۱۶۵۰ میلادی در نزدیکی معدن کولور (Kollur Mine) در منطقه گلکُنده در جنوب هند کشف شده است.
به گزارش راز بقا، این الماس عظیم و باشکوه که در هالهای از افسانه و رمز و راز فرو رفته، روزگاری از بزرگترین و درخشانترین سنگهای قیمتی جهان به شمار میرفت. داستان آن با شکوه امپراتوری مغول، طمع امپراتوران و جذابیت جاودانه گنجینههای گمشده در هم آمیخته است.
هرچند سرنوشت واقعی این الماس همچنان نامعلوم است، اما الماس مغول بزرگ هنوز هم مورخان، جواهرشناسان و شکارچیان گنج را مسحور خود کرده است؛ گوهری گمشده از دوران طلایی استخراج الماس در هند.
الماس کوه نور

به گزارش راز بقا، منطقه گلکُنده در جنوب هند در قرون شانزدهم و هفدهم میلادی به عنوان مشهورترین منبع الماس در جهان شناخته میشد. بسیاری از جواهرات افسانهای مانند کوه نور (Koh-i-Noor)، الماس امید (Hope Diamond) و دریای نور (Darya-i-Noor) از همین منطقه به دست آمدهاند.
در میان این گنجینهها، الماس مغول بزرگ به دلیل اندازه و درخشش فوقالعادهاش جایگاه ویژهای داشت. گفته میشود این الماس خام در حدود سال ۱۶۵۰ از معدن کولور استخراج شد و وزن اولیه آن نزدیک به ۷۸۷ قیراط بود.
برای مطالعه بیشتر بخوانید:
الماس صورتی نادر با وزن شگفتانگیز ۳۷.۴ قیراط در بوتسوانا کشف شد
پارک دهانه الماسهای آرکانزاس؛ تنها جایی در جهان که هرکسی بخواهد میتواند الماس واقعی پیدا کند!
این سنگ گرانبها به میرجمله، فرماندار گلکُنده، تعلق داشت و او آن را به امپراتور شاهجهان، سازنده تاجمحل، تقدیم کرد. شاهجهان به تجمل و جواهرات علاقهمند بود و الماس مغول بزرگ را گوهر مرکزی خزانه سلطنتی خود قرار داد.
وی سپس سنگ را به دست هورتنسیو بورجیو (Hortensio Borgio)، جواهرتراش ایتالیایی، سپرد تا آن را تراش دهد. اما کار تراش به فاجعه انجامید؛ وزن الماس بهشدت کاهش یافت و گفته میشود امپراتور از شدت خشم تهدید به اعدام او کرد. این رویداد آغازگر سرنوشت مرموز و پرماجرای الماس بود.

به گزارش راز بقا، پس از سقوط امپراتوری مغول، سرنوشت الماس بزرگ در پردهای از ابهام فرو رفت. بسیاری از مورخان معتقدند که این گوهر در سال ۱۷۳۹ میلادی، زمانی که نادرشاه افشار به دهلی حمله کرد و گنجینههای مغول از جمله تخت طاووس را به غنیمت برد، از خزانه خارج شد. از آن زمان، هیچ نشانه قطعی از وجود الماس به دست نیامده است.
با این حال، نظریهای مشهور میان جواهرشناسان وجود دارد که میگوید الماس مغول بزرگ پس از حمله نادرشاه دوباره تراش داده شد و ممکن است همان الماس اورلوف (Orlov Diamond) باشد که اکنون در مجموعه سلطنتی روسیه و در رأس عصای امپراتوری تزارها قرار دارد. اگر این نظریه درست باشد، الماس مغول بزرگ هرگز از میان نرفته، بلکه به شکلی دیگر در جهان باقی مانده است.

ناپدید شدن آن یکی از اسرار بزرگ تاریخ جواهرشناسی به شمار میآید. برخلاف کوه نور که مسیرش در تاریخ روشن است، الماس مغول بزرگ بیهیچ رد و اثری ناپدید شد و تنها طرحها و توصیفهایی پراکنده از آن بر جای ماند. این داستان یادآور روزگاری است که الماسها نماد قدرت، زیبایی و عظمت الهی در میان شاهان بودند.

به گزارش راز بقا، الماس مغول بزرگ تنها یک جواهر نیست؛ بلکه نمادی از شکوه فرهنگی و سیاسی امپراتوری مغول در اوج قدرت خود است. برای شاهجهان، این الماس بازتابی از کمال الهی بود؛ تصویری زمینی از همان روح جاودانهای که در تاجمحل متجلی شد. برای پادشاهان و مجموعهداران بعدی، این الماس به نمادی از ثروت غیرقابل دسترس و رازآلودگی ابدی تبدیل شد.
حتی امروز نیز پژوهشگران در مورد سرنوشت واقعی آن اختلاف نظر دارند. برخی توصیفهای تاریخی از شفافیت و شکل تراش رز آن را با الماس اورلوف منطبق میدانند، در حالی که برخی دیگر معتقدند هیچ سنگ موجودی با ویژگیهای تاریخی آن تطابق ندارد. بدین ترتیب، الماس مغول بزرگ از مرز واقعیت گذشته و به قلمرو افسانهها پیوسته است - در کنار گنجهای گمشدهای، چون آتلانتیس و الدورادو.
این الماس یادآور دوران شکوه هند است، زمانی که معادن آن، رویاهای امپراتوران و ماجراجویان را تغذیه میکرد. الماس مغول بزرگ نمادی است از درهمتنیدگی زیبایی، طمع و تاریخ - درخشان همچون هزاران وجه یک گوهر جاودانه.

به گزارش راز بقا، تاریخ الماس مغول بزرگ پر از رویدادهای عجیب و باورناپذیر است. یکی از شگفتانگیزترین حقایق این است که این الماس احتمالاً هنوز هم وجود دارد، اما با ظاهری متفاوت.
برخی کارشناسان معتقدند پس از حمله نادرشاه، الماس دوباره تراش داده شد و اکنون همان الماس اورلوف است که در عصای سلطنتی تزارهای روسیه قرار دارد. اگر این درست باشد، الماس مغول هنوز میدرخشد؛ اما در لباسی تازه و در جایی دور از وطن اصلیاش.

دیگر واقعیت عجیب، اشتباه جواهرتراش ایتالیایی، هورتنسیو بورجیو است. او با تراش اشتباه، وزن الماس را از حدود ۷۸۷ قیراط به تنها ۲۸۰ قیراط کاهش داد. گفته میشود شاهجهان به شدت خشمگین شد و فرمان اعدام او را صادر کرد؛ هرچند مدرک تاریخی قطعی در این باره وجود ندارد.

از همه عجیبتر، ناپدید شدن کامل این الماس است. هیچ سندی از فروش، انتقال یا نمایش آن پس از قرن هجدهم یافت نشده است. برخی باور دارند که در گنجینههای مدفون مغولان پنهان شده، و برخی دیگر میگویند برای مخفی ماندن، دوباره تراش داده شده است. در هر صورت، الماس مغول بزرگ همچنان یکی از اسرارآمیزترین جواهرات جهان است؛ گوهری که داستانش در انعکاس نور زمان گم شده است.