کد خبر: ۳۶۴۱
01 ارديبهشت 1404
12:49

«نور چشم»؛ کبوتر وفادار مشهدی که وقتی صاحبش مریض شد دیگر پرواز نکرد و از غصه مُرد!

«نور چشم»؛ کبوتر وفادار مشهدی که وقتی صاحبش مریض شد دیگر پرواز نکرد و از غصه مُرد!
روایتی واقعی و احساسی از یک کبوتر وفادار در مشهد که پس از مریضی صاحبش دیگر پرواز نکرد. داستانی تاثیرگذار از ارتباط عاطفی میان انسان و حیوان، با محوریت وفاداری، غم و مرگ خاموش. ادامه مطلب را از دست ندهید.

راز بقا: وفاداری در دنیای حیوانات گاهی مرز انسان‌بودن را درمی‌نوردد. در میان داستان‌های عجیب‌وغریب مربوط به رفتار حیوانات، روایت‌هایی از کبوتر‌های وفادار ایرانی وجود دارد که احساسات عمیقی در دل مخاطب ایجاد می‌کنند. در این گزارش، ماجرای تأثیرگذار کبوتری از شهر مشهد را می‌خوانید که وقتی صاحب سالخورده‌اش بیمار شد، پرواز را کنار گذاشت. 

رفتار عجیب یک کبوتر در مشهد پس از بیماری صاحبش

به گزارش راز بقا، «مش‌قاسم»، مردی ۷۰ ساله و اهل محله پنج‌تن مشهد، سال‌ها به پرورش کبوتر‌های بومی علاقه داشت. او میان تمام کبوترهایش، به یکی از آنها دل بسته بود؛ کبوتری سفید با لکه‌های خاکستری که او را «نورچشم» صدا می‌زد. این پرنده همیشه پیشگام پرواز بود و رابطه‌ای خاص با صاحبش داشت. 

ماجرای کبوتر وفادار مشهدی به نام «نور چشم» که وقتی صاحبش مریض شد دیگر پرواز نکرد و در نهایت جان داد

اما وقتی مش‌قاسم به‌دلیل سکته مغزی به زمین افتاد و دیگر نتوانست به پشت‌بام برود، اتفاقی عجیب رخ داد: نورچشم از آن روز دیگر پر نزد. نه غذا می‌خورد، نه با سایر کبوتر‌ها معاشرت می‌کرد. رفتار این کبوتر وفادار نشان از نوعی ارتباط عاطفی عمیق داشت؛ چیزی فراتر از غریزه. 

ماجرای کبوتر وفادار مشهدی به نام «نور چشم» که وقتی صاحبش مریض شد دیگر پرواز نکرد و در نهایت جان داد

وفاداری حیوانات؛ سکوتی که به مرگ رسید

به گزارش راز بقا، چند روز پس از بیماری مش‌قاسم، نورچشم نیز جان داد. بدون هیچ نشانه‌ای از بیماری یا زخم. تنها همسر مش‌قاسم شاهد آخرین لحظات این پرنده بود، زمانی که او آرام و بی‌صدا در گوشه قفس افتاده بود. این اتفاق بار دیگر نشان داد وفاداری حیوانات خانگی تا چه اندازه می‌تواند فراتر از انتظار انسان‌ها باشد. 

ماجرای کبوتر وفادار مشهدی به نام «نور چشم» که وقتی صاحبش مریض شد دیگر پرواز نکرد و در نهایت جان داد

اکنون این داستان تبدیل به روایتی محبوب میان اهالی محل شده است؛ خاطره‌ای از یک پیرمرد و کبوتری که با هم نفس می‌کشیدند، و مرگ را نیز در کنار هم تجربه کردند.

برچسب ها :
کبوتر
خواندنی‌ها
ارسال نظر
نظرات بینندگان
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۲ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۰۲:۰۸
0
0
خداوکیلی این حرفای عجیب تراز خالی بندی روازکجامیاریدکه باشنیدنش گراز پخته بهترین رقص چاچا رو درحضورصدتاپلنگ گشنه اجرامیکنه وپلنگها یک قرن نوری براش کف میزنن وتشویقش میکنن،کبوتری که ازغصه بیماری صاحبش انتحار الکتریکی رونقاشی کرد،امان ازدست شما
علم و کیهان