












راز بقا: تا چند دهه پیش، شمال ایران میزبان یکی از باشکوهترین گوشتخواران آسیا بود؛ ببر ایرانی یا همان ببر مازندران، که امروزه نامش بیشتر در کتابها، موزهها و آرشیوها زنده است تا در طبیعت. با آنکه این جانور برای قرنها بخشی از بومشناسی جنگلهای هیرکانی بود، اکنون در دسته گونههای منقرضشده قرار دارد. در این مقاله، به بررسی سرنوشت تلخ ببر ایرانی، تلاشها برای بازگرداندن آن، و جایگاهش در زیستبوم کشور میپردازیم.
به گزارش راز بقا، ببر ایرانی با نام علمی Panthera tigris virgata یکی از زیرگونههای ببر آسیایی بود که در مناطق وسیعی از حاشیه دریای خزر، از شمال ایران و قفقاز گرفته تا ترکمنستان، شرق ترکیه و شمال افغانستان زندگی میکرد. در ایران، این ببرها در نواحی جنگلی مازندران، گرگان، گلستان و حتی تا آستارا در گیلان دیده میشدند.
تصویری از آخرین ببر ایران
بدن عضلانی، پاهای بلند، پوشش ضخیمتر نسبت به ببر بنگال و خطوط راهراه خاص از ویژگیهای ظاهری آن بودند. ببر ایرانی شکارچی کمنظیری بود و طعمههایی، چون گراز، مرال، گوزن زرد، گاوهای اهلی و حتی گاهی پلنگ را از پا درمیآورد.
آخرین گزارش مستند از مشاهده ببر ایرانی در طبیعت کشور به دهه ۱۳۲۰ شمسی (دهه ۱۹۴۰ میلادی) برمیگردد. از آن زمان تاکنون، نهتنها هیچ مورد ثبتشدهای وجود ندارد، بلکه بررسیهای میدانی و ژنتیکی نیز تایید کردهاند که این گونه در طبیعت ایران کاملاً منقرض شده است.
نابودی زیستگاهها: تخریب گسترده جنگلهای شمال برای کشاورزی و شهرسازی.
شکار بیرویه: ببرها اغلب برای پوست یا به بهانه خطر برای دامها کشته میشدند.
کاهش طعمهها: انقراض مرال، گوزن زرد و کاهش جمعیت گراز باعث کاهش منابع غذایی ببر شد.
با وجود انقراض ببر مازندران در طبیعت، پژوهشهای ژنتیکی در دهههای اخیر واقعیتی شگفتانگیز را روشن کردند:
به گزارش راز بقا ببر ایرانی از نظر ژنتیکی تقریباً با ببر آمور (ببر سیبری) یکسان است. یعنی اگرچه ببر ایرانی اصیل دیگر وجود ندارد، اما ژنتیک آن در ببرهای آمور هنوز زنده است. این یافته مهم باعث شد برخی دانشمندان و مسئولان محیطزیست به فکر احیای ببر ایرانی با استفاده از ببرهای سیبری بیفتند.
در سال ۱۳۸۹ شمسی (۲۰۱۰ میلادی)، دو ببر آمور (سیبری) از روسیه به ایران منتقل شدند: یک نر به نام کوهی و یک ماده به نام ناریا. قرار بود این دو ببر در منطقه حفاظتشده میانکاله در استان مازندران مستقر شده و شاید بهتدریج بازتولید و رهاسازی در طبیعت آغاز شود. اما متأسفانه، پروژه با چالشهای بزرگی روبهرو شد؛ کوهی بهدلیل ابتلا به بیماری مشمشه که از الاغی بیمار منتقل شده بود، مدت کوتاهی پس از ورود به ایران تلف شد. ناریا هنوز هیچ زادآوری موفقی نداشته و در اسارت باقی مانده است.
شرایط زیستگاه میانکاله نیز هنوز مناسب رهاسازی نیست؛ ازجمله کمبود طعمه و تهدیدهای انسانی. با اینهمه، سازمان محیطزیست ایران اعلام کرده که طرح احیای ببر در اولویت بلندمدت قرار دارد و برنامههایی برای بهبود زیرساختهای زیستگاه در دست اقدام است.
برای مطالعه بیشتر بخوانید:
هیرمان؛ آخرین شیر ایرانی در باغوحش ارم جان داد و نژاد شیر ایرانی برای همیشه منقرض شد
روزگاری که تهران پلنگ داشت؛ پلنگهای تهران کجا رفتند؟
سؤال بزرگی است و پاسخ آن، درحالحاضر، بیشتر به آینده وابسته است تا گذشته.
بازگرداندن ببر به جنگلهای ایران نیازمند:
تأمین زیستگاه امن و گسترده.
بازسازی جمعیت طعمهها مانند گراز، مرال، شوکا.
آموزش و آمادهسازی جوامع محلی برای همزیستی با این شکارچی.
اگر این شرایط فراهم شود، ببر آمور میتواند نقش نمادین ببر ایرانی را بازی کند و دوباره در جنگلهای هیرکانی قدم بزند؛ اگرچه از نظر فنی، خود ببر ایرانی دیگر وجود ندارد.
به گزارش راز بقا ببر ایرانی، نمادی باشکوه از حیاتوحش کشورمان، برای همیشه از طبیعت رفت. اما ژنهای او هنوز در رگهای ببرهای آمور جریان دارد. هرچند بازگشت این گوشتخوار افسانهای به جنگلهای شمال رؤیایی دور بهنظر میرسد، ولی رؤیایی است که ارزش فکر کردن، برنامهریزی و تلاش دارد. حفاظت از طبیعت امروز، تنها راه زنده نگه داشتن خاطرات دیروز است.