












راز بقا: در یکی از تلخترین اخبار محیط زیستی سالهای اخیر، «هیرمان» تنها شیر نر ایرانی موجود در کشور در تاریخ ۴ مرداد ۱۴۰۴ در باغوحش ارم تهران از دنیا رفت. این رویداد نه تنها پایانیست بر حضور نمادین شیر ایرانی در زیستگاههای داخلی، بلکه تلنگری جدی به مدیریت حیاتوحش در اسارت و چشماندازهای مبهم احیای گونههای بومی در ایران است.
به گزارش راز بقا، شیر ایرانی که با نام علمی Panthera leo persica شناخته میشود، زیرگونهای از شیر آسیایی است که در گذشته در بسیاری از مناطق ایران، از خوزستان و فارس گرفته تا کرمان و حتی آذربایجان پراکندگی داشت. این شیرها از نظر ظاهری کمی کوچکتر از شیرهای آفریقاییاند و یال آنها کمتر و بدنشان کشیدهتر است. همچنین گیسوان کمتری روی شکم و پهلوهایشان دارند و رفتاری محتاطتر از همتایان آفریقایی خود نشان میدهند.
شیر ایرانی، هزاران سال نماد قدرت، سلطنت و افتخار در فرهنگ ایرانزمین بوده است. در سنگنگارههای تختجمشید حضور شیر ایرانی در تاریخ ما ریشهدار است. اما با گسترش شهرنشینی، شکار بیرویه، کاهش طعمههای طبیعی و در نهایت ضعف در مدیریت محیط زیست، این گونه طی قرن بیستم به کلی از طبیعت ایران رخت بربست. آخرین نمونههای دیدهشده از شیر ایرانی در طبیعت کشور به حدود ۸۰ سال پیش بازمیگردد؛ در نواحی دزفول و شوش.
تنها جمعیت باقیمانده از شیر آسیایی امروزه بهطور طبیعی فقط در پارک ملی «گیر» (Gir) در ایالت گجرات هند زیست میکند. این شیرها، هرچند بسیار محدود، بهخوبی تحت محافظت قرار دارند و دولت هند با جدیت مانع هرگونه صادرات یا جابجایی آنها به دیگر کشورها میشود.
در سال ۱۳۹۸، پروژهای بلندپروازانه از سوی سازمان محیط زیست و باغوحش ارم برای بازگرداندن شیر ایرانی به ایران کلید خورد. در همین راستا، یک شیر نر به نام «هیرمان» از باغوحش بریستول انگلستان و یک شیر ماده به نام «ایلدا» از باغوحش دوبلین ایرلند به تهران منتقل شدند. هدف این بود که در اسارت، با تولید مثل این دو شیر، گامی ابتدایی در احیای نماد ملی ایران برداشته شود.
به گزارش راز بقا نام «هیرمان» که از واژه «هیرمند» (رود تاریخی شرق ایران) گرفته شده، در رسانهها و فضای مجازی با استقبال زیادی همراه شد. شیر نر ایرانی بار دیگر پس از دههها به سرزمین مادریاش بازگشت. اما این خوشبینی دیری نپایید.
برای مطالعه بیشتر بخوانید:
شیر بربری؛ شیر معروف به «نگهبان کوهستان» که سلطان واقعی جنگل بود و ۲۷۰ کیلو وزن و ۳ متر طول داشت
مجمعالوحوش ناصری؛ اولین باغوحش ایران توسط چه کسی و در کجا ساخته شد و چه بر سر آن آمد؟
اسکار فیس؛ مشهورترین و قدرتمند شیر تاریخ که سلطان واقعی جنگل بود و چند فیلم درباره او ساخته شد
ایلدا، شیر ماده، از پیش تحت درمان هورمونی برای جلوگیری از بارداری قرار داشت و به دلیل استفاده از ایمپلنتهای ضدبارداری، باروری او عملاً متوقف شده بود. بنابراین، هیچگاه جفتگیری موفقی بین او و هیرمان رخ نداد.
در ۴ مرداد ۱۴۰۴، خبر مرگ ناگهانی هیرمان از سوی باغوحش ارم منتشر شد. این شیر که حدود ۱۲ سال سن داشت، بهگفته کارشناسان، میتوانست تا ۱۸ الی ۲۰ سال در شرایط اسارت به زندگی ادامه دهد. مرگ زودهنگام او به گفته منابع غیررسمی به علت قطع ناگهانی داروهایش و عدم رعایت پروتکلهای دامپزشکی بوده است.
در حالی که سازمان دامپزشکی کشور هنوز گزارش کالبدشکافی (نکروپسی) را بهطور رسمی منتشر نکرده، فعالان محیط زیست خواستار شفافسازی دقیق این مرگ غیرمنتظره شدهاند. این مرگ نشان میدهد که حتی پروژهای به این اهمیت، بدون برنامهریزی دقیق و زیرساخت مناسب، ممکن است تنها به یک حرکت نمایشی و رسانهای محدود شود.
با مرگ هیرمان، تنها شیر باقیمانده در ایران، ایلدا، آنهم عقیم و بدون جفت باقی مانده است. به این ترتیب، امید به احیای شیر ایرانی در داخل کشور فعلاً به بنبست خورده و تنها میتوان به حفاظت از شیرهای آسیایی در هندوستان دل خوش کرد.
از سوی دیگر، این حادثه بازتابی از وضعیت بغرنج باغوحشها در ایران نیز هست. بسیاری از این مراکز با مشکلات جدی در حوزه مدیریت، تغذیه، دارو، تیم دامپزشکی و حتی فضاهای استاندارد نگهداری مواجهاند. وقتی حیوانی، چون شیر که نماد ملی است و تحت توجه رسانهای قرار دارد چنین سرنوشتی پیدا میکند، میتوان تصور کرد وضعیت دیگر گونهها در این مراکز چگونه است.
مرگ «هیرمان» تنها یک خبر محیطزیستی نیست؛ روایتیست از شکست یک رؤیای ملی، بیبرنامگی مزمن در حفاظت از گونههای ارزشمند، و ضرورت بازنگری جدی در شیوه نگهداری حیاتوحش در اسارت. حالا که طبیعت ایران دیگر میزبان شیرهای خود نیست، لااقل باید در اندک امیدهای باقیمانده به بازگشت آنها، دقت، شفافیت و برنامهریزی دقیقتری داشت.
شاید وقت آن رسیده که بهجای نمایشهای نمادین، به ریشههای ضعف بپردازیم و طبیعت این سرزمین را با احترام، دانش و تعهد از نو بسازیم.