راز بقا: گرازهای بدبو (Peccaries) که با نامهای جاولینا یا خوکهای بدبو (Skunk Pigs) نیز شناخته میشوند، از جالبترین پستانداران قارهٔ آمریکا هستند. هرچند شباهت زیادی به خوکها دارند، اما از نظر علمی در خانوادهای جدا به نام Tayassuidae قرار میگیرند و یکی از موفقترین گروههای پستانداران سمدار در قارهٔ آمریکا به شمار میروند. از بیابانهای خشک جنوبغرب ایالات متحده تا جنگلهای بارانی آمریکای جنوبی، این حیوانات اجتماعی و مقاوم به طیف وسیعی از زیستگاهها سازگار شدهاند و از هزاران سال پیش در کنار انسانها زندگی کردهاند.
به گزارش راز بقا، گرازهای بدبو پستاندارانی میانجثه و شبیه به خوک هستند که طول بدنشان بین ۹۰ تا ۱۳۰ سانتیمتر و وزنشان حدود ۲۰ تا ۴۰ کیلوگرم است. ظاهر آنها بسیار شبیه خوکهاست: بدنی فربه، چشمانی کوچک و پوزهای گرد و سخت در انتها. با این حال، تفاوتهای مشخصی با خوکهای واقعی دارند.

برخلاف خوکها، دم گرازهای بدبو کوتاه و تقریباً نامرئی است، گوشهایشان کوچک و گرد است و دندانهای نیش یا همان عاجهایشان کوتاه، مستقیم و بهصورت درهمقفلشده رشد میکنند. این ویژگی برای شکستن دانههای سخت و ریشهها بسیار کارآمد است. همین عاجها سلاح اصلی آنها در دفاع از خود در برابر شکارچیان محسوب میشود. هنگام تهدید، با بههم ساییدن عاجهایشان صدای خشخش یا جیرجیر بلندی تولید میکنند تا هشدار دهند.
از نظر درونی نیز، معدهٔ گرازهای بدبو سهبخشی و نسبت به خوکها پیچیدهتر است. به گزارش راز بقا سیستم گوارش آنها از نوع تخمیر پیشمعدهای است، به این معنی که توانایی هضم گیاهان سخت را دارند. این فرایند شبیه نشخوارکنندگان (مثل گاو و گوسفند) است، اما بهطور مستقل در این گونه تکامل یافته؛ نمونهای عالی از تکامل همگرا در طبیعت.
گرازهای بدبو همهچیزخوار هستند و رژیم غذایی متنوعی دارند که بسته به زیستگاهشان تغییر میکند. غذای اصلی آنها شامل ریشهها، میوهها، دانهها، علفها و کاکتوسها است. در مناطق خشک، آنها بهویژه به کاکتوس گلابی خاردار (Prickly Pear) علاقه دارند و با مهارت خاصی بدون آسیب دیدن از خارها از آن تغذیه میکنند.

در مواقع کمبود گیاه، گرازهای بدبو به حشرات، کرمها و حتی مهرهداران کوچک نیز حمله میکنند. پوزه و عاجهای قوی آنها باعث میشود بتوانند زمین را برای یافتن غذا شخم بزنند و این کار به هوادهی خاک و رشد مجدد گیاهان نیز کمک میکند؛ نقشی کوچک، اما مفید در حفظ تعادل بومسازگان.
گرازهای بدبو موجوداتی بسیار اجتماعی هستند و معمولاً در گلههایی زندگی میکنند که به آنها اسکادران (Squadron) گفته میشود. هر اسکادران معمولاً بین ۶ تا ۱۵ عضو دارد، هرچند گاهی در گونههایی مثل گراز بدبوی لبسفید تعداد اعضا به ۱۰۰ یا بیشتر هم میرسد.
به گزارش راز بقا زندگی گروهی برای آنها مزایای زیادی دارد: دفاع در برابر شکارچیان، تنظیم دما و مراقبت از یکدیگر. گرازهای بدبو غدد بویایی فعالی در زیر چشمها و پشت بدن دارند که برای نشانهگذاری قلمرو و شناسایی اعضای گله استفاده میشوند. بوی تند این غدد به اندازهای قوی است که انسانها هم آن را از دور احساس میکنند به همین دلیل لقب «خوک بدبو» را گرفتهاند.
در حالی که حس بویایی آنها بسیار عالی است، دید ضعیفی دارند و همین موضوع باعث میشود گاهی به نظر برسد که در حال حملهاند، در حالی که در واقع فقط در تلاشاند فرار کنند.

گرازهای بدبو از جنوبغرب ایالات متحده تا آمریکای جنوبی و جزیرهٔ ترینیداد در کارائیب پراکندهاند. این جانوران با محیطهای متنوعی سازگار شدهاند؛ از بیابانهای خشک و ساواناها گرفته تا جنگلهای بارانی و نواحی کوهستانی.
گونههایی مانند گراز بدبوی یقهدار حتی توانستهاند به زندگی شهری نیز عادت کنند و در حاشیهٔ شهرهایی مانند فینیکس و توسان (آریزونا) از گیاهان زینتی، میوهها و زبالههای خانگی تغذیه میکنند.
برای مطالعه بیشتر بخوانید:
گرازها از چه میترسند و چطور میشود آنها را از باغ و مزارع خود دور نگه داریم؟

در حال حاضر، سه گونهٔ زنده از گرازهای بدبو شناسایی شدهاند که هرکدام در مناطق و زیستگاههای خاصی زندگی میکنند:
این گونه با نام خوک مُشکدار (Musk Hog) نیز شناخته میشود و گستردهترین گونه است. ویژگی بارز آن نوار روشن رنگی در اطراف شانهها است که شبیه یقه به نظر میرسد. گرازهای بدبوی یقهدار در گروههای ۸ تا ۱۵ تایی زندگی میکنند و معمولاً بین نوامبر تا مارس زادآوری دارند. هر بار ۲ تا ۳ نوزاد به دنیا میآورند. بهدلیل سازگاری بالا، در نزدیکی سکونتگاههای انسانی بهوفور یافت میشوند و گاهی مانند راکونها از زبالهها تغذیه میکنند.
این گونهٔ بزرگتر بیشتر در جنگلهای بارانی آمریکای مرکزی و جنوبی زندگی میکند و بهخاطر نوار سفید دور دهانش شناخته میشود. گراز بدبوی لبسفید بسیار اجتماعی است و گلههایی بزرگ با بیش از ۱۰۰ عضو تشکیل میدهد. متأسفانه این گونه در اثر تخریب جنگلها و شکار غیرقانونی در خطر کاهش جمعیت است و نیازمند حفاظت ویژه میباشد.
این گونه سالها تصور میشد منقرض شده است تا اینکه در سال ۱۹۷۵ در منطقهٔ خشک گران چاکو (در پاراگوئه، بولیوی و آرژانتین) دوباره کشف شد. این حیوان بزرگترین گونهٔ زندهٔ گراز بدبو است و ویژگیهایی ویژه برای زندگی در نواحی خشک دارد؛ از جمله موهای زبر و ضخیم و بینی سازگار با گرد و غبار. کشف دوبارهٔ آن یکی از هیجانانگیزترین رویدادهای جانورشناسی قرن بیستم بود.
در سال ۲۰۰۷، زیستشناسی هلندی به نام مارک فن روسمالن گونهای جدید به نام گراز بدبوی غولپیکر (Dicotyles maximus) را در آمازون برزیل معرفی کرد. مردم بومی آن را Caitetu Munde مینامند، بهمعنای «گراز بدبوی بزرگ که در جفت زندگی میکند». با این حال، دانشمندان هنوز دربارهٔ مستقل بودن این گونه از گراز بدبوی یقهدار اختلافنظر دارند.

شواهد فسیلی نشان میدهد که اجداد گرازهای بدبو حدود ۲۰ میلیون سال پیش در آمریکای شمالی و در دوران میوسن زندگی میکردند. به گزارش راز بقا آنها حدود سه میلیون سال پیش با تشکیل تنگهٔ پاناما به آمریکای جنوبی مهاجرت کردند؛ رویدادی که با عنوان تبادل بزرگ جانوران آمریکا (Great American Interchange) شناخته میشود.
فسیلهایی از جنسهای منقرضشده مانند Platygonus و Mylohyus در سراسر آمریکای شمالی یافت شده که تا حدود ۱۲ هزار سال پیش زنده بودند، اما پس از ورود انسانها به قاره منقرض شدند.
امروزه گرازهای بدبو تنها بازماندگان خوکمانند بومی قارهٔ آمریکا هستند نشانهای از پایداری و سازگاری حیرتانگیز آنها در برابر تغییرات اقلیمی و زیستی.
گرازهای بدبو از دیرباز در زندگی اقوام بومی آمریکای مرکزی و جنوبی نقش مهمی داشتهاند. مایاها آنها را برای گوشت و آیینهای مذهبی پرورش میدادند و آثار باستانی متعددی از استخوان و بقایای گرازهای بدبو در مناطق مختلف مانند یوکاتان، پاناما و کلمبیا یافت شده است.
به گزارش راز بقا در دوران مدرن نیز در برخی مناطق از گوشت آنها استفاده میشود یا بهعنوان حیوان خانگی یا مزرعهای نگهداری میشوند، اما برای پرورش صنعتی مناسب نیستند؛ زیرا دیر بالغ میشوند، تعداد تولههایشان کم است و گاهی رفتار پرخاشگرانه دارند.
در بخشهایی از آمریکا، گرازهای بدبو در کنار خوکهای اهلی فراری زندگی میکنند که از خوکهای اروپایی نیاکان خود منشعب شدهاند. این خوکها در آمریکا با نام Razorback شناخته میشوند. هرچند شباهت زیادی به گرازهای بدبو دارند، اما از نظر ژنتیکی متفاوتاند و توانایی جفتگیری با آنها را ندارند.
خوکهای وحشی گاهی رقیب غذایی گرازهای بدبو محسوب میشوند، اما از طرفی باعث میشوند شکارچیانی مانند یوزپلنگ آمریکایی (جاگوار) کمتر به گرازهای بدبو حمله کنند؛ چون گوشت خوک را ترجیح میدهند.

در حالی که گراز بدبوی یقهدار همچنان در وضعیت پایدار و گستردهای قرار دارد، دو گونهٔ دیگر لبسفید و چاکویی به دلیل تخریب زیستگاه و شکار در خطر انقراض هستند.
به گزارش راز بقا حفاظت از جنگلهای استوایی و مناطق خشک چاکو برای بقای آنها حیاتی است. سازمانهای محیطزیست در حال همکاری با جوامع محلی برای کاهش شکار و حفاظت از اکوسیستمهای کلیدی هستند. گرازهای بدبو نقشی مهم در چرخهٔ بذرپاشی گیاهان و تعادل زنجیرهٔ غذایی دارند.
گرازهای بدبو شاید شبیه خوکها باشند، اما در واقع نمادی از تنوع زیستی و تاریخ تکاملی قارهٔ آمریکا محسوب میشوند. از بیابانهای آریزونا تا جنگلهای آمازون، این جانوران اجتماعی و باهوش، میراثی زنده از میلیونها سال تکامل هستند و یادآور پیوند دیرینهٔ حیات در دو قارهٔ شمالی و جنوبیاند.