راز بقا: ورزا یا ورزو، که در برخی ناحیهها ورزاب نیز نامیده میشود، یکی از کهنترین حیوانات اهلی ایران است؛ حیوانی که ریشهاش در نیازهای معیشتی و فرهنگی مردم این سرزمین تنیده شده است.
به گزارش راز بقا، برخلاف گاوهای امروزی که بیشتر برای تولید گوشت و شیر پرورش داده میشوند، ورزا عنوانی است که به گاو نر نیرومند و کشاورزی داده میشود؛ حیوانی که بار قرنها کار سخت، شخمزدن، کشیدن خیش، و تحمل وزن خاکِ خشک و خستهی ایرانزمین را بر دوش میکشد.
در بسیاری از مناطق ایران، ورزا نه فقط نیروی کار بلکه موجودی اسطورهای، قابل احترام و بخشی از جهانبینی کشاورزان بوده است.

ورزا در فارسی به معنی گاو نر است. گاو نر اخته شده که زمین را بدان شیار میکنند و ورزا بیشتر به عنوان گاو کشاورزی است. ورزا در زبان تاتی، تالشی، مازندرانی، گیلکی و لری (لری بختیاری، بوراحمدی و لری خرمآبادی) هم به معنای گاو نر است.
در گویش همدان به گاو نر ورزو میگویند. همچنین اصفهانیها به آن ورزاب میگویند. در آیین میترایی ورزا قربانی میشد. همچنین تالشیها نیز در آیینهای مختلف ورزا یا گاو نر را قربانی میکنند.

به گزارش راز بقا، ورزا در طول تاریخ، یکی از مهمترین ابزارهای کشاورزی سنتی ایران بوده است. پیش از ورود تراکتور و ماشینآلات سنگین، این حیوان نیرومند تنها موجودی بود که از پس بازکردن خاک سفت، شخم عمیق و کشیدن گاوآهن برمیآمد. در بسیاری از روستاهای شمال، غرب و مرکز ایران، کشاورزی بدون ورزا اساساً تصور نمیشد.
این حیوان به دلیل قدرت عضلانی بالا، استخوانبندی قوی و توان تحمل گرما و رطوبت، برای کارهای طولانیمدت و پرزحمت ایدهآل بوده است. بسیاری از کشاورزان قدیمی باور داشتند که زمین، ورزا را میشناسد؛ یعنی حرکت این حیوان بر خاک، نهتنها شخم را بهتر انجام میدهد، بلکه همچون یک عنصر طبیعی با زمین رابطهای هماهنگ دارد.

در مناطق شمالی مانند گیلان و مازندران، ورزا در شالیزارها نقشی حیاتی داشت؛ چرا که میتوانست در گلولای عمیق برنجزارها بیآنکه آسیب ببیند حرکت کند، کاری که کمتر حیوان دیگری قادر به انجام آن بود.
به گزارش راز بقا، ورزا فقط یک حیوان کار نبوده؛ حضور آن در زبان مردم، ضربالمثلها، قصهها و حتی آیینهای روستایی دیده میشود. در فرهنگ عامه، ورزا نماد صبر، قدرت خام و استقامت بیپایان است. پرورشدهندگان سنتی اغلب ورزا را با احترام صدا میزدند و باور داشتند هر حیوان «خلقوخوی» مخصوص به خود دارد.
در برخی مناطق، خریدن یا فروختن ورزا یک اتفاق مهم بود و خانوادهها برای آن مراسم جداگانهای داشتند. چرا که وجود ورزا بهنوعی برابر با «توان کار» و «آیندهی مطمئن» در کشاورزی بود.

حتی در شعر و ادبیات محلی نیز ورزا نماد انسان پرتلاش و گرهگشا است. بسیاری از مثلهای قدیمی درباره سختکوشی یا تحمل سختیها، ورزا را بهعنوان مقیاس قدرت مطرح میکنند.
در باورهای کهنتر، ورزا گاه با مفاهیم باروری و تقدس زمین پیوند داشته؛ چرا که حرکتش روی خاک بهنوعی آغازگر فصلهای کشاورزی و حیات محسوب میشد.
در آیین میترائیسم مهرپرستان در هنگامی که در مهرابه جمع میشدند ورزا را قربانی میکردند. گوشت این حیوان را کباب میکردند و خون آن را در جامی در زیر مهرابه میریختند. این خون را با شیره هوم و شراب مخلوط میکردند و به آن آب حیات میگفتند. این آب مقدس را در جامهای مخصوص به نام «دوستکامی» میریختند و حاضران آن را به همراه کباب و نان میخوردند. سپس سرودهایی در سپاس از مهر میخواندند. در مهرابهها شمع و آتش روشن میکردند که نماد مهر بود.

در آیین هندوئیسم این گاوها را میپرستند و به آن احترام میگذارند گاهی برای شفا و برآورده شدن حاجات به آن طلا میبندند.
در زمانهای قدیم و حتی اکنون رویدادی محلی وجود داشت به نام «ورزا جنگ»؛ ورزا جنگ، جنگی است که در شمال ایران بین گاوهای نر سازمان داده میشود. این مراسم هماکنون تنها در استانهای گیلان و مازندران اجرا میشود. اما در گذشته، این مراسم در همه ایران معمول بود و بخشی از سرگرمی جشنهای محلی را تشکیل میداد.

به گزارش راز بقا، با گسترش مکانیزاسیون کشاورزی، نقش ورزا در بسیاری از مناطق ایران کاهش یافت، اما هرگز حذف نشد. هنوز در برخی مناطق، بهویژه در شمال ایران و نقاطی از کردستان، لرستان و چهارمحالوبختیاری، کشاورزان از ورزا برای کار در شالیزار یا مزارع کوچک استفاده میکنند.

دلیل اصلی این ماندگاری، سازگاری ورزا با محیطهای گلی، خاک مرطوب، سطوح شیبدار و زمینهای ظریف است؛ جاهایی که ماشینآلات سنگین یا پرهزینهاند یا کارایی لازم را ندارند.
در سالهای اخیر، توجه دوبارهای به ورزا از نظر حفظ نژادهای بومی و ارزشهای فرهنگی به وجود آمده است. برخی پژوهشگران معتقدند ورزا یکی از کهنترین گاوان کاری غرب آسیاست و میتواند بهعنوان یک میراث ژنتیکی ارزشمند مورد حفاظت قرار گیرد.

ورزا امروز افزون بر نقش کشاورزی، به یک نماد فرهنگی تبدیل شده؛ نمادی از زمانهایی که رابطه انسان با زمین نزدیکتر، پرمعناتر و سادهتر بود. بسیاری از روستاییان هنوز باور دارند که هیچ ماشینی نمیتواند جای قدرت آرام و بیصدای ورزا را بگیرد.

