ماهیها آنقدر که ما فکر میکنیم احمق و خنگ نیستند؛ آنها میتوانند بشمارند!
راز بقا: ما مدتهاست میدانیم که پستانداران دیگر هم میتوانند بشمارند؛ مانند برخی از مهره داران برتر مثلِ خزندگان، پرندگان و پستانداران.
به گزارش راز بقا، مطالعاتی که شامل ماهیهای کوچکی همچون گوپیها بود، میخواست ببیند که آیا ماهیها میتوانند بشمارند یا خیر.
به نظر میرسد توانایی شمارش در واقع از بدو تولد در مغز ماهیها وجود داشته باشد. ممکن است معلوم شود ژنهایی که باعث میشوند یک ماهی از نظر عددی خوب یا بد باشد، همان ژنهایی هستند که مهارتهای ریاضی ما انسانها را هم میسازد.
مطالعات نشان داده است که بستگان پستانداران دور و نزدیک ما توانایی شمارش خوب یا بسیار خوبی دارند. مثلا برای ایمنی جوجههای تازه متولدشده و سایر پرندگان مهم است که قادر به شمارش و انجام محاسبات باشند.
آیا ماهیانی که محیط آنها بسیار متفاوت از محیط ماست، میتوانند حساب کنند و اصلا به آن نیاز دارند یا نه؟
با توجه به مغز نسبتاً کوچکتر ماهیها، میتوان انتظار داشت که آنها به طور کلی تواناییهای شناختی ضعیفتری نسبت به مهرهداران «بالاتر»، همچون خزندگان، پرندگان و پستانداران داشته باشند.
به گزارش راز بقا، در واقع، برخی از آنها هم در طبیعت و هم در آزمایشگاه، حافظه بهتری دارند. به عنوان مثال، ماهی قزل آلا میتواند ویژهای رودخانهای را که در آن تخمریزی کرده برای چندین سال به یاد بیاورد و با موفقیت برای جفت گیری بازگردد. مسیر عبور از یک پیچ و خم را میتوان سه ماه بعد به یاد آورد.
حساب و کتاب کردن بخش مهمی از زندگی ماهیها
چندین دهه است که این استراتژی برای ماهیها شناختهشده، که پیوستن به یک گروه میتواند برایشان مفید باشد. برای مثال پیداکردن جفت در یک گروه آسانتر خواهد بود، گونههایی که درگروههای بزرگ هستند، شانس بیشتری برای یافتن غذا دارند و قرار گرفتن در یک گروه بزرگ، خطر خورده شدن یک ماهی توسط یک شکارچی را کاهش میدهد.
بنابراین، برای ماهیان سودمند است که بتوانند دسته بزرگتر را انتخاب کنند.
این نشان میدهد که پیوستن به گروه بزرگتر در میان ماهیها اگرچه غریزی است، اما به توانایی ارزیابی تعداد ماهیهای گروه هم بستگی دارد.
داشتنِ توانایی عددی که به شکل مهمی تطبیقی نیز است، به ماهیان طبیعت این امکان را میدهد تا امنیت بزرگترین گروه ماهی موجود را انتخاب کنند.
در اینجا، علاوه بر غریزه، تفاوتهای فردی هم نقش دارند. ماهیهایی که بهترین توانایی عددی را دارند، ماهیهای دیگر را رهبری میکنند و شاید نقش رهبری آنهاست که تضمین میکند گروه ماهیها با حرکت در همان جهت، کنار هم میمانند.
یکی از نکات جالب درباره توانایی حسابکردن در ماهیها این است که احتمالا معلوم شود ژنهایی که باعث میشوند یک ماهی از نظر تعداد خوب یا بد باشد، همان ژنهایی هستند که ما را مستعد میکنند چیزها را بشماریم و حساب کنیم!
این یعنی اگرچه ما به ماهیها میگوییم احمق، اما در بخشهایی هم شبیهشان هستیم!