آیا انسانهای اولیه یکدیگر را میبوسیدند؟
راز بقا: از آنجایی که اکثر ما حداقل یکبار در روز دندانهای خود را مسواک میزنیم، به ندرت پیش میآید که آنها را به عنوان کپسولهای زمانی در نظر بگیریم.
دندانها، بهعنوان یکی از سختترین قسمتهای بدن ما (به لطف ماده کلسیفیه به نام عاج، که دندانها را از بقیه استخوانهای ما متمایز میکند)، پس از از بین رفتن بقیه اجزای بدن، باقی میمانند.
درنتیجه آنها نمونههایی عالی برای دیرینهشناسانی هستند که اجداد نئاندرتال ما را مطالعه میکنند؛ کسانیکه تقریباً ۴۵۰۰۰ تا ۵۰۰۰۰ سال پیش در جهان زندگی میکردند و درجه بهداشت دندانهای امروزی را نداشتند.
به گزارش راز بقا، در مطالعه جدیدی که در مجله “Nature” منتشر شد، یک همکاری جهانی از محققان اروپا، بریتانیا، استرالیا و آفریقای جنوبی گزارش داد که آنها پلاک بقایای دندانی پنج نئاندرتال را که در اسپانیا و بلژیک کنونی زندگی میکردند، تجزیه و تحلیل کردند.
این تیم طرح ژنتیکی یک ارگانیسم تک سلولی به نام “Methanobrevibacter oralis” را پیدا کردند که تا دوست دارد بین دندانهای ما زندگی کند و زمانی که بزاق مشترکی داریم از فردی به فرد دیگر منتقل شود.
لورا ویریچ (Laura Weyrich)، دیرین-میکروبیولوژیست در دانشگاه آدلاید در استرالیا گفت: «بر اساس این مطالعه بوسیدن یا حداقل به اشتراکگذاشتن غذا میان نئاندرتالها در جریان بوده است.»
دی. ان.ای احتمالا تنها چیزی نبوده که اجداد هومو ساپینس ما با نئاندرتالها مبادله کردهاند. اگرچه تصور میشود آخرین اجداد مشترک ما حداقل ۴۵۰۰۰۰ سال پیش میزیسته است، اما مطالعهای در سال ۲۰۱۷ که DNA پلاک دندان کلسیفیه روی دندانهای نئاندرتال را تجزیه و تحلیل کرد، نشان داد که جمعیتهای یک میکروب معمولی که در دهان نئاندرتالها و هومو ساپینس زندگی میکردند، حداقل در ۳۰۰۰ نفر از یکدیگر متفاوت بودند.
سالها بعد مشخص شد که هر دو گونه میکروب را در همان زمان و از یک منبع به دست آورده یا به نحوی آنرا به یکدیگر منتقل کردهاند.
اگرچه هر دو احتمالِ بوسیدن و خوردن غذای مشترک میتواند نتیجه این پژوهش باشد، اما این احتمال که شاید این انتقال میکروب بوسه بوده باشد برای همه بسیار شگفتانگیزتر است و چهره متفاوت و لطیفی را از انسانهای اولیه و به خصوص نئاندرتالها نشان میدهد.
نئاندرتالها فقط گوشتخوارانی سرسخت نبودهاند
این مطالعه همچنین جنبههای جالب دیگری از رفتار نئاندرتالها را نشان داد.
تجزیه و تحلیل دی. ان.ای نشان داد که یک نئاندرتال اسپانیایی با آبسه دندانی احتمالاً مواد گیاهی کپکزده پوشیده از قارچ که تولیدکننده پنی سیلین هستند و همچنین پوست صنوبر حاوی اسید سالیسیلیک ضد درد را میخورده است.
این مطالعه همچنین شک قابل توجهی را در مورد این ایده فراگیر که همه نئاندرتالها گوشتخوارانی سرسخت بودند، ایجاد کرد. در حالیکه یک نئاندرتال کشفشده در غاری در بلژیک رژیم غذایی نسبتاً کلیشهای از گوسفند وحشی و کرگدن پشمالو داشت، تحقیقات نشان داد که این بزرگسال جوان نیز مقداری قارچ را در وعده غذایی خود میخورده است.
ویریچ میگوید: «از طرف دیگر، نئاندرتالهای غار السیدرون در اسپانیا، به نظر اصلاً گوشت زیادی نمیخوردند. در عوض، به نظر میرسد که آنها بیشتر از قارچ و در کمال تعجب، مغز میوه کاج تغذیه میکردند.»
در یک مطالعه در سال ۲۰۲۲ بر اساس ژنوم نئاندرتالها و تجزیه و تحلیل ژنهای گیرنده بو نشان داد که نئاندرتالها نسبت به بوهایی که سبز و تند تلقی میشوند حساسیت کمتری نسبت به ما داشتند.
به گزارش راز بقا، محققان شواهدی را در سایت شانیدر در عراق کنونی پیدا کردند که نشان میدهد نئاندرتالها حبوباتی مانند عدس میپختند. همچنین مطالعه دیگری دانههای نشاسته را نشان دارد که توصیفکننده این امر است نئاندرتالها در ایتالیا در حال تهیه آرد بودهاند.
خوردن آجیل کاج توسط نئاندرتالها ممکن است اوج انعطاف پذیری آنها را نشان دهد، اما یک جزئیات وحشتناک باید در اینجا ذکر شود: استخوانهای السیدرون نشانههایی از آدمخواری را نیز نشان میدهند.
این امر یک اهمیت فرهنگی نیز دارد که ما از آن بی اطلاعیم؛ آداب و رسوم مربوط به آدمخواری در بسیاری از فرهنگها وجود داشته است، اما به نظر نمیرسد که جمعیت محلی ۵۰۰۰۰ سال پیش در حال رشد بوده است، یعنی عدم رشد جمعیت میتواند نشانهای جدی از آدمخواری به شکل وحشتناکش داشته باشد.
این نتیجه البته در تضاد کامل با گروهی از نئاندرتالها در آلمان ۱۲۵۰۰۰ سال پیش است که ظاهراً به اندازه کافی بزرگ بودهاند تا فیلها را بگیرند و بخورند.
با اینحال، هنوز هم که هنوز است دانشمندان باید سالها زمان صرف کنند تا رازهای انسانهای اولیه به خصوص نئاندرتالها را کشف کنند و ببینند آیا آنها واقعا گوشت خوارانی سرسخت بودهاند یا انسانهایی شبیه ما که یکدیگر را میبوسیدند.