جرمِ دندان راز بزرگ نئاندرتالها را فاش کرد!
راز بقا: نتیجه پژوهشهایی در نشریه علمی نیچر منتشر شده، برای نخستین بار برخی از جزئیات دقیق را در مورد زندگی روزمره نئاندرتالها نشان داده است. در واقع دانشمندان با مطالعه زنجیرههای دیانای باستانی در باقیمانده جرم دندان نئاندرتالها، اطلاعات ویژهای درباره رژیم غذایی و سلامت آنها و نیز نگرش دقیقتری درباره تعاملات، رفتارها، فرهنگ و دانش آنها کشف کردند.
به گزارش راز بقا، جرم دندان، دیانای باستانی را از میکروارگانیسمها، ویروسها، غذا و سایر مواد بیولوژیکی که از دهان فرد عبور میکند، حفظ مینماید. این ماده، منبع اطلاعاتی مهمی را برای دانشمندان باقی میگذارد تا بتوانند هزاران سال بعد آن را کشف کنند.
پژوهشگران نتایج این تحقیق را در نیچر روایت کردهاند.
در این تحقیق دو نئاندرتال به دست آمده در غار السیدرون در شمال اسپانیا و غار اسپی در بلژیک بررسی و تفاوتهای فاحشی در رژیم غذایی آنها دیده شد که با تغییرات در میکروبیوم آنها مرتبط بود.
نئاندرتال غار اسپی، کلیشه شناخته شده از این انسان پیشاتاریخی، یعنی یک شکارچی گوشتخوار و بزرگ حاوی دیانایهایی از کرگدن بزرگ پشمالو، قوچ کوهی و همچنین قارچهای بومی است که امروزه در اروپا خورده میشود.
این نخستین بار است که این گونههای خاص در رژیم غذایی نئاندرتالها شناسایی میشود و در عین حال با مطالعات باستانشناسی قبلی این گونه مطابقت دارد.
در مقابل، هیچ گونه شواهدی از وجود گوشت در رژیم غذایی دو نئاندرتال السیدرون مشاهده نشد. آنها میوه کاج، خزه، پوست درخت، قارچهای گوناگون و سایر مواد علفی احتمالاً کپک زده مصرف میکردهاند.
اینها واقعا رژیم غذایی انسانهای پیشاتاریخ است، زیرا آنها آنچه را که در محیط پیرامونشان یافت میشده مصرف میکردهاند. به عنوان مثال، غار اسپی در بلژیک در لبه محیطی استپی مانند از تپهها و دشتهای پوشیده از چمن واقع شده که پر از جانوران بزرگی مانند کرگدنهای پشمالو بوده است. در مقابل، نئاندرتالهای السیدرون در یک جنگل کوهستانی انبوه زندگی میکردند، جایی که در آن میوه کاج و قارچ منبع اصلی غذایی بوده است.
یکی از اسکلتهای نئاندرتال اسپانیایی متعلق به مرد جوانی است که ظاهرا آبسه دندانی بدی داشته است. جرم دندان او همچنین حاوی دیانای یک انگل گوارشی خطرناک به نام میکروسپوریدیا است. در نتیجه این احتمال وجود دارد که او بیماری مزمن داشته است.
با کمال تعجب، تجزیه و تحلیل رژیم غذایی او به ما نشان داد که این نئاندرتال احتمالاً بیماری خود را با داروهای طبیعی درمان میکرده است؛ و شگفتانگیزتر آن که در دندان او دیانای صنوبر و کپک پنیسیلیوم پیدا شد. جوانه و پوست صنوبر منبع طبیعی آسپرین و کپک پنیسیلیوم، منشأ اولین آنتیبیوتیک جهان، یعنی پنیسیلین است.
کپک پنیسیلیوم در طبیعت به وفور وجود دارد و آشکار است که این انسان از گیاهان پوسیده حاوی چندین کپک دیگر هم میخورده است. ما این را در سایر نئاندرتالها ندیدیم و بنابراین، این پرسش مطرح میشود که آیا کلاً نئاندرتالها از آنتیبیوتیک استفاده میکرند یا نه.
این پژوهش نشان میدهد که نئاندرتالها دانش گستردهای در مورد درمان بیماریها داشتهاند و این موضوع، دیدگاه ما را نسبت به فرهنگ و رفتارشان تغییر میدهد.
همچنین باکتریهای باستانی روی دندانها اکنون دریچهای کاملاً جدید بر رفتار انساننماهای باستانی و منشأ میکروبیومهای ما را گشودهاند.
در سالهای اخیر، بزرگترین نگرشی که در مورد سبک زندگی نئاندرتالها به دست آمده، ناشی از مطالعات روی ژنوم آنها بوده است که تنها تعداد اندکی از جمعیتهای نئاندرتالهای غیرآفریقایی باقی مانده است.
این پژوهشهای جدید در نهایت تایید این موضوع را تأیید میکند که انسانها و نئاندرتالها با هم تلاقی و تماس داشتهاند، گرچه تعامل خاص بین آنها ناشناخته باقی مانده و این که انتقال بیماری بین آنها با چه کیفیتی انجام میگرفته هم دقیقا معلوم نیست.
ما توانستیم این فعل و انفعالات را با استفاده از میکروارگانیسمهای حفظ شده در جرم دندان نئاندرتال باستانی بررسی کنیم. همچنین توانستیم یک ژنوم باکتریایی ۴۸ هزار ساله را که قدیمیترین ژنوم شناخته شده تا این زمان است، توالییابی کنیم و نشان دهیم که اَشکال ژنوم انسان و نئاندرتال در حدود ۱۲۰ هزار سال پیش از هم جدا شدهاند.
این موضوع مربوط به مدتها پس جدایی انسانها و نئاندرتالها در حدود ۴۵۰ تا ۷۰۰ هزار سال پیش است.
در انسانهای امروزی، باکتریهای دهان معمولاً از طریق اشتراکگذاری مستقیم غذا یا تماس جنسی مبادله میشوند، بنابراین نتیجه میگیریم که حداقل برخی از تعاملات بسیار نزدیک بین انسانها و نئاندرتالها تا مدتها پس از واگرایی ژنتیک آنها ادامه داشته است.
تماس بزاقی نیز ممکن است منجر به انتقال طیف وسیعی از میکروارگانیسمهای مفید و سالم یا حتی پاتوژنهای بد شده باشد.
ما میدانیم که انسانها چندین ژن ایمنی کلیدی را از نئاندرتالها به ارث برده و همچنین ممکن است که طیف گستردهای از میکروارگانیسمهای سالم و محافظ را نیز از آنها گرفته باشند. این امتیاز میتوانسته به آنها در مهاجرت از قلمروهای نئاندرتالها در اروپا به سایر مناطق کمک کرده باشد.
ما میدانیم که این میکروارگانیسمهای سودمند برای سلامت انسان حیاتی هستند. تغییرات در جوامع مختلف میکروبی ما میتواند منجر به طیف گستردهای از بیماریها از جمله چاقی، دیابت، بیماری قلبی، سرطان، اختلالات خود ایمنی و ... شود.
گرچه ما نمیدانیم این فعل و انفعالات چگونه سلامت نئاندرتالها یا انسانهای مدرن را تغییر داده، اما مطالعه ما ابزار جدیدی را برای بررسی این موضوع و درک بهتر منشاء میکروبیومهای خودمان بهر دست میدهد.
انسان نئاندرتال یک گونه یا زیرگونه منقرض شده از انسانهای باستانی هستند که تا حدود ۴۰ هزار سال پیش در اوراسیا زندگی میکردند.