












راز بقا: در گستره وسیع افسانهها و فولکلور اروپایی، داستانهایی از اشیاء نفرینشده و بقایای مقدس که با نیروهای ماوراءالطبیعه مرتبط هستند، به وفور یافت میشود. یکی از این داستانها که توجه بسیاری را به خود جلب کرده، مربوط به جسدی با تزئینات فراوان در کلیسایی در آلمان است که گفته میشود به کسانی که قصد سرقت طلاهایش را داشتهاند، آسیب رسانده است.
به گزارش راز بقا، بر اساس روایت، یازده نفر تلاش کردند تا طلاهای این جسد را بدزدند؛ هشت نفر در داخل کلیسا جان باختند و سه نفر دیگر دچار جنون شدند و هر سه نفر ادعا کردند که جسد سرش را چرخانده و با چاقو به آنها حمله کرده است. اما آیا این داستان حقیقت دارد؟
در نگاه اول، این داستان بیشتر شبیه به افسانههای شهری است تا یک واقعه تاریخی مستند. در منابع معتبر تاریخی و کلیسایی، هیچ گزارشی از چنین حادثهای در کلیساهای آلمان وجود ندارد. عدم وجود جزئیات مشخص مانند نام کلیسا یا زمان وقوع حادثه، اعتبار این داستان را زیر سؤال میبرد.
آلمان دارای فولکلور غنی است که موجوداتی مانند آوفهوکر (Aufhocker) را شامل میشود؛ روحی تغییرشکلدهنده که بر پشت مسافران میپرد و آنها را به خستگی یا حتی مرگ میکشاند. این داستانها اغلب به عنوان هشدارهایی اخلاقی عمل میکنند و ممکن است داستان جسد نفرینشده نیز نسخهای مدرن از این افسانههای قدیمی باشد.
برای مطالعه بیشتر بخوانید:
گنج قلعه زری؛ افسانهای مدفون در دل کوههای خراسان جنوبی که هنوز کسی نتوانسته آن را پیدا کند
گنج اوکسوس؛ بزرگترین گنج پادشاهی هخامنشی که در آمودریا کشف شد و از لندن سر در آورد
گنج نمرود؛ بزرگترین گنج عراق که جهان را شگفتزده کرد و در جنگ عراق و آمریکا ناپدید شد
در طول تاریخ، بسیاری از کلیساها بقایای مقدس را نگهداری میکردند که با طلا و جواهرات تزئین شده بودند. به گزارش راز بقا اگرچه گزارشهایی از سرقت یا بیاحترامی به این بقایا وجود دارد، اما هیچکدام با وقایع خشونتآمیز توصیفشده در داستان جسد نفرینشده مطابقت ندارند.
ادعاهای مشابه سه نفری که دچار جنون شدهاند، میتواند ناشی از توهمات مشترک یا تأثیر قدرت تلقین باشد. در محیطهایی که با خرافات و ترس اشباع شدهاند، افراد ممکن است دچار توهم یا واکنشهای روانتنی شوند، بهویژه اگر باور داشته باشند که در حال نقض حریم مقدسی هستند.
در حالی که داستان جسد نفرینشده جذاب و هیجانانگیز است، شواهد محکمی برای تأیید آن وجود ندارد و بهاحتمال زیاد ترکیبی از فولکلور، افسانههای هشداردهنده و روانشناسی انسانی است. این نوع روایتها، هرچند خیالی، به ما یادآوری میکنند که باورها و داستانگویی نقش مهمی در فرهنگ انسانی دارند.