












راز بقا: تصور دنیایی که در آن تمامی حیوانات قابلیت تکلم داشته باشند و در مقابل، انسانها توانایی گفتار را از دست داده باشند، سناریویی جذاب، غریب و در عین حال قابل بررسی از منظر علمی و فلسفی است.
به گزارش راز بقا، از نظر زبانشناسی، تکامل، ارتباطات بینگونهای، و حتی زیستقدرت و اخلاق، چنین دگرگونیای میتواند موجب تحولات شگرفی در ساختار زندگی زمینی شود. در این نوشتار، تلاش میشود ابعاد مختلف این دگرش فرضی، اما علمی مورد بررسی قرار گیرد.
به گزارش راز بقا، در دنیای واقعی، زبان ابزاری است برای سازماندهی اندیشه، انتقال معنا و شکلدهی به قدرت اجتماعی. انسانها از طریق زبان توانستهاند ساختارهای پیچیدهای مانند دولت، مذهب، علم و تکنولوژی را شکل دهند. اما اگر این ابزار از انسان سلب شود و در عوض حیوانات به آن دست یابند، قدرت بازنمایی و فرماندهی نیز دگرگون خواهد شد.
در این جهان فرضی، پرندگان میتوانند درباره جهتهای جغرافیایی بحث کنند، میمونها در مورد ساختار اجتماعی و عدالت گفتوگو کنند، و نهنگها به اشتراک تجربیات عاطفی خود بپردازند. از طرف دیگر، انسانها مجبور به استفاده از زبان بدن، نوشتار، و ابزارهای تصویری برای برقراری ارتباط خواهند بود.
در چنین جهانی، سواد به معنای خواندن زبان حیوانات در اولویت قرار خواهد گرفت و شاید انسانها دیگر مرکز علم و دانش نباشند، بلکه صرفاً شنوندگان و مشاهدهگران یک سامانه زبانی گستردهتر از خود شوند.
تکامل زبان و هوش: آیا حیوانات از ما جلو میزنند؟
به گزارش راز بقا، توانایی سخن گفتن مستلزم ساختارهای پیچیده عصبی، شناختی و آناتومیکی است. اگر حیوانات بتوانند زبان را بهطور کامل به کار گیرند، به این معناست که مغز آنها نیز دچار تکامل متفاوتی شده است. این موضوع موجب رقابت شناختی بین انسان و سایر گونهها خواهد شد.
در دنیایی که حیوانات با یکدیگر گفتوگو میکنند، اتحادهای بینگونهای شکل میگیرد. مثلاً گرگها، شیرها و فیلها ممکن است برای حفاظت از زیستگاههای خود ائتلاف کنند. پرندگان دریایی میتوانند علیه ماهیگیران صنعتی شهادت دهند و یا حتی اکوسیستم خود را به زبان حقوقی تعریف و از آن دفاع کنند. اینگونه تحولات ممکن است موجب کنار رفتن انسان از رأس هرم دانایی و تصمیمسازی شود.
به گزارش راز بقا، با سخنگو شدن حیوانات، مفاهیم اخلاقی به چالش کشیده خواهند شد. دیگر نمیتوان خوردن گوشت حیوانی را بدون واکنش از سوی همان حیوانات توجیه کرد. حیوانات مزرعه ممکن است علیه شرایط نگهداری خود اعتراض کنند. دلفینها یا میمونها ممکن است در دادگاههایی با ساختار جدید شهادت دهند.
برای مطالعه بیشتر بخوانید:
اگر نوزاد انسان شیر «ببر» بخورد چه میشود؟
اگر سوار یک موشک شویم و پیوسته به سمت بالا حرکت کنیم، در نهایت به کجا خواهیم رسید؟
انسان در چنین دنیایی، با از دست دادن زبان گفتاری، دچار حاشیهنشینی فرهنگی خواهد شد. جشنها، آیینها، اسطورهها و زبان هنر، همه توسط گونههایی بازتعریف خواهد شد که پیش از آن تنها «موضوع تحقیق» بودند. شاید فیلها شعر بسرایند، و کلاغها فلسفه اخلاق تدوین کنند. در نتیجه، نهتنها قدرت که هویت انسان نیز دچار بحران میشود.
به گزارش راز بقا، جهانی که در آن همه حیوانات سخن میگویند و انسان لال است، سناریویی علمی - تخیلی نیست، بلکه آینهای است برای تأمل بر جایگاه کنونی ما در هستی. این چشمانداز فرضی، پرسشهایی بنیادین را در مورد اخلاق، تکامل، زبان، شناخت و قدرت مطرح میکند. شاید زمان آن رسیده باشد که به جای مرکزیتبخشی مطلق به انسان، به گونههای دیگر نیز مجال «سخن گفتن» داده شود؛ حتی اگر نه از طریق زبان، که از طریق درک و احترام به سیستمهای ارتباطی خاص آنها.