راز بقا: در دههٔ ۱۹۲۰ میلادی، در میانهٔ دوران پرالتهاب پیشرفتهای علمی شوروی، دانشمندی روس به نام سرگئی بروخوننکو (Sergei Brukhonenko) با انجام آزمایشهایی شگفتانگیز و البته بحثبرانگیز، نامش را در تاریخ پزشکی و فیزیولوژی جاودانه کرد. او با ساخت دستگاهی به نام «اتوژکتور» (Autojektor)، مفهومی را مطرح کرد که تا آن زمان شبیه افسانه بود: بازگرداندن حیات پس از مرگ.
به گزارش راز بقا، «اتوژکتور» در واقع نوعی قلب و ریه مصنوعی اولیه بود که میتوانست خون را از بدن خارج کند، به آن اکسیژن تزریق کند و دوباره به بدن بازگرداند. بروخوننکو میخواست نشان دهد که با پمپ کردن خون تازه و اکسیژندار، میتوان اعضای حیوانات را برای مدتی پس از مرگ فعال نگه داشت.

در دوران او، پزشکی هنوز به مرحلهٔ احیای قلبی یا دستگاههای پشتیبان زندگی نرسیده بود؛ بنابراین ساخت چنین دستگاهی، یک جهش بزرگ در درک عملکرد گردش خون و تنفس مصنوعی محسوب میشد.
در یکی از معروفترین آزمایشهای او، بروخوننکو سر یک سگ را جدا کرد و آن را به اتوژکتور وصل نمود.
دستگاه، خون اکسیژندار را به مغز حیوان پمپ میکرد و باعث شد برای چند دقیقه، نشانههایی از حیات در سر ظاهر شود: چشمها واکنش نشان میدادند، مردمکها منقبض میشدند، و حتی بزاق دهان ترشح میشد.
به گزارش راز بقا فیلمی از این آزمایش با عنوان «Experiments in the Revival of Organisms» در دههٔ ۱۹۴۰ منتشر شد و جهان را حیرتزده کرد. در این فیلم، سر سگ در پاسخ به صدای چکش یا نور، واکنشهایی شبیه به هوشیاری نشان میداد.

بروخوننکو و تیمش پس از موفقیت نسبی در حفظ عملکرد مغز، مرحلهٔ دوم آزمایشهای خود را آغاز کردند. آنها سگهای کاملاً مرده را انتخاب میکردند حیواناتی که قلب و تنفسشان برای چند دقیقه متوقف شده بود سپس با کمک اتوژکتور جریان خون را از نو برقرار میکردند.
به گزارش راز بقا به گفتهٔ گزارشهای آن زمان، برخی از سگها پس از چند دقیقه شروع به حرکت، تنفس و باز کردن چشمها میکردند. هرچند این بیداری کوتاهمدت بود و بیشتر واکنشی فیزیولوژیک محسوب میشد، اما همین نشانهها کافی بود تا جهان علم در بهت فرو رود.
با گذشت زمان، بسیاری از دانشمندان نسبت به صحت کامل این آزمایشها ابراز تردید کردند. به باور برخی متخصصان، واکنشهای مشاهدهشده در سر جداشدهٔ سگها بیشتر ناشی از فعالیتهای عصبی بازمانده بوده، نه بازگشت واقعی آگاهی.
از سوی دیگر، باید در نظر گرفت که این پژوهشها در زمانی انجام شدند که استانداردهای اخلاقی در تحقیقات حیوانی هنوز شکل نگرفته بود. بنابراین، از دید امروز، آزمایشهای بروخوننکو از نظر اخلاقی غیراخلاقی و غیرقابل پذیرش تلقی میشوند.

برای مطالعه بیشتر بخوانید:
رازهای تاریک آزمایش ایوانف؛ ترکیب انسان و شامپانزه برای ساخت ابرانسان!
جنایات واحد ۷۳۱ ژاپن؛ آزمایشهای وحشتناکی که ژاپن بر روی چینیها، کرهایها و روسها انجام داد
هشت موجود عجیبی که انسان به وجود آورد؛ از گربه شبتاب تا ترکیب سگ با شیر!
با تمام بحثها و جنجالها، پژوهشهای بروخوننکو نقش مهمی در توسعه فناوریهای پزشکی مدرن داشتند. ایدهٔ گردش مصنوعی خون و تزریق اکسیژن، بعدها الهامبخش ساخت دستگاههای پیشرفتهای مانند:
ECMO (اکسیژنساز غشایی خارجبدنی) برای حمایت از بیماران دچار نارسایی قلب و ریه
دستگاه قلب و ریه مصنوعی در جراحیهای باز قلب
و همچنین تحقیقات دربارهٔ مرز بین زندگی و مرگ در سطح سلولی و عصبی
به عبارت دیگر، هرچند آزمایشهای او خشن و تکاندهنده بودند، اما پایهٔ نظری بسیاری از فناوریهای نجاتبخش امروز را شکل دادند.

در دنیای امروزی، با پیشرفت علم و قوانین اخلاق زیستی، چنین آزمایشهایی هرگز اجازه انجام ندارند. با این حال، تاریخ علم نشان داده که گاهی پرسشهای رادیکال و حتی خطرناک مسیر پیشرفت را هموار میکنند پرسشهایی مانند «آیا مرگ پایان مطلق است؟».
بروخوننکو پاسخی قطعی نداد، اما جهان پزشکی را مجبور کرد تا دوباره دربارهٔ معنای مرگ بیندیشد.
به گزارش راز بقا آزمایشهای سرگئی بروخوننکو، گرچه از نگاه اخلاقی امروز غیرقابل قبولاند، اما بهعنوان یکی از پایههای تاریخی فیزیولوژی مدرن و احیای مصنوعی شناخته میشوند. او با شجاعت علمی و کنجکاوی بیپایانش نشان داد که حتی در تاریکترین مرز میان زندگی و مرگ، دانش میتواند جرقهٔ حیات را دوباره روشن کند.
