راز بقا: در اواخر دهه ۱۹۹۰ میلادی، تصویری عجیب و شوکهکننده در رسانههای علمی و عمومی جهان منتشر شد: موشی زنده که روی پشتش چیزی شبیه یک گوش انسان رشد کرده بود. این تصویر که بعدها با نام «موش گوشدار» (Vacanti Mouse) شناخته شد، واکنشهای گستردهای را برانگیخت؛ از ترس و شایعهسازی درباره موجودات جهشیافته گرفته تا تحسین یک دستاورد بزرگ علمی. اما واقعیت این آزمایش چه بود و سرنوشت آن گوش چه شد؟
به گزارش راز بقا، این آزمایش توسط تیمی به سرپرستی دکتر چارلز وکانتی (Charles Vacanti)، پژوهشگر حوزه مهندسی بافت در ایالات متحده انجام شد. هدف اصلی آنها نه ایجاد موجودی عجیب، بلکه پاسخ به یک سؤال مهم پزشکی بود:
آیا میتوان اندامهای انسانی را خارج از بدن انسان رشد داد؟
در آن زمان، هزاران بیمار در سراسر جهان به دلیل تصادف، نقص مادرزادی یا سرطان، بخشهایی از بدن خود را از دست میدادند و گزینههای درمانی بسیار محدودی داشتند. پیوند عضو هم با کمبود اهداکننده و خطر رد پیوند همراه بود. مهندسی بافت میتوانست راهحلی انقلابی باشد.

برخلاف تصور عمومی، آن گوش متعلق به موش نبود. پژوهشگران: سلولهای غضروف گوش انسان را در آزمایشگاه تکثیر کردند، آنها را روی یک قالب سهبعدی زیستتخریبپذیر به شکل گوش کاشتند و قالب را زیر پوست پشت یک موش آزمایشگاهی قرار دادند.
این موش از نوعی انتخاب شده بود که سیستم ایمنی ضعیفی داشت تا بدنش سلولهای انسانی را پس نزند. موش صرفاً نقش یک «محیط رشد زنده» یا بهعبارتی انکوباتور بیولوژیک را ایفا میکرد.
بدن موش شرایط ایدهآلی برای رشد بافت فراهم میکرد:
خونرسانی طبیعی، دمای پایدار و مواد مغذی کافی.
در طول چند هفته، سلولهای غضروفی رشد کردند، قالب بهتدریج حل شد و در نهایت ساختاری باقی ماند که از نظر شکل و بافت، شبیه یک گوش واقعی انسان بود.
برخلاف برخی شایعات، این گوش هرگز به انسان پیوند داده نشد. پس از پایان آزمایش:
موش طبق پروتکلهای اخلاقی آزمایشگاهی قربانی شد، گوش رشد یافته برداشته شد و بررسیهای دقیق هیستولوژیک و میکروسکوپی روی آن انجام گرفت.
دانشمندان ساختار غضروف، زندهبودن سلولها، میزان خونرسانی و ثبات بافت را بررسی کردند. نتیجه بسیار امیدوارکننده بود: بافت نهتنها زنده مانده بود، بلکه شکل سهبعدی خود را نیز حفظ کرده بود.

دلایل متعددی وجود داشت:
این آزمایش صرفاً برای اثبات امکانپذیری انجام شده بود، تکنولوژی آن زمان هنوز وارد فاز درمان انسانی نشده بود، رشد بافت در بدن حیوان، محدودیتهای اخلاقی و پزشکی برای پیوند ایجاد میکرد و خطر عفونت و عدم دریافت مجوز بالینی بالا بود؛ بنابراین گوش بهجای اتاق عمل، راهی آزمایشگاه و صفحات مجلات علمی شد.
برای مطالعه بیشتر بخوانید:
موشهای فرفری؛ موشهای عجیبی که توسط انسان ساخته میشود و نقش مهمی در پزشکی دارد
تصویر موش گوشدار خیلی زود از فضای علمی خارج شد و وارد رسانههای عامهپسند شد. تیترهایی مثل «موش جهشیافته» یا «دستکاری ژنتیکی خطرناک» باعث شد اصل ماجرا تحریف شود. در حالی که:
به گزارش راز بقا هیچ تغییری در ژنهای موش ایجاد نشده بود، آزمایش کاملاً کنترلشده و دارای مجوز اخلاقی بود و هدف آن کمک به انسانها بود، نه خلق موجودات عجیب.

موش گوشدار به یکی از نمادهای تاریخ مهندسی بافت تبدیل شد. این آزمایش راه را برای پیشرفتهای بزرگی باز کرد، از جمله:
ساخت غضروف، پوست و استخوان در آزمایشگاه، استفاده از سلولهای خود بیمار برای کاهش رد پیوند، توسعه پرینترهای زیستی سهبعدی و درمان نقصهای مادرزادی مانند میکروتیا (تولد بدون گوش).
به گزارش راز بقا اگرچه تصویر موش گوشدار در نگاه اول ترسناک به نظر میرسد، اما در واقع نمادی از یک نقطه عطف علمی است. گوشی که هرگز پیوند زده نشد، اما مسیر پزشکی بازساختی را برای همیشه تغییر داد. این آزمایش نشان داد که علم، حتی با عجیبترین تصاویرش، میتواند در خدمت نجات و بهبود زندگی انسانها باشد.
