












راز بقا: سرهنگ حسین خدایی یکی از چهرههای شناختهشده و پیشکسوتان برجسته عرصه کبوتربازی در ایران بود. وی که در شمیران و خیابان شیراز تهران زندگی میکرد، در این حوزه شهرت زیادی داشت و بسیاری او را به عنوان یکی از عاشقان واقعی این هنر میشناختند.
به گزارش راز بقا، حسین خدایی کبوتربازی را از پدرش به ارث برد و از همان دوران کودکی به پرورش و توسعه نژاد «خال پیس» پرداخت. عشق و علاقه او به کبوتر به حدی بود که تمام زندگی خود را وقف این کار کرد.
به گزارش راز بقا، یکی از ویژگیهای بارز سرهنگ حسین خدایی این بود که هیچگاه در مسابقات گروی کبوتر شرکت نکرد و تنها به پرورش و نگهداری کبوترهای خود پرداخت. او هرگز اجازه ورود کبوتر غریبه را به گنجه خود نمیداد و معتقد بود که کبوترهایش باید از نسل اصیل و مشخصی باشند. با این حال، در گذشته، زمانی که در محله قلهک تهران بام داشت، به برگزاری دورهمیها و مهمانیهای کبوترپرانی میپرداخت. در واقع، رقابتهای او به سالهای بسیار دور بازمیگردد.
حسین خدایی از سنین بسیار پایین، یعنی حدود ۳ یا ۴ سالگی، شیفته کبوترها بود و حتی تصاویری از دوران کودکی او با کبوترها موجود است. او هیچگاه ازدواج نکرد و معتقد بود که عشق به کبوتر تمام وجودش را پر کرده است. او حتی در سن ۲۰ سالگی به دلیل عشق به کبوتر، خانواده خود را ترک کرد و زندگی مستقلی را تنها با کبوترهایش آغاز نمود.
به گزارش راز بقا، ماجرای سفر حسین خدایی به آلمان نیز از جالبترین بخشهای زندگی اوست. او در سن ۱۷ یا ۱۸ سالگی همراه پدرش به آلمان رفت، اما نتوانست بیش از دو ماه در آنجا دوام بیاورد. عشق به کبوترهایش او را به ایران بازگرداند و تا پایان عمر در کنار پرندگان محبوب خود زندگی کرد. او در گفتگویی با انجمن کبوتر ایران اذعان داشت که از نداشتن خانواده چندان راضی نیست، اما از اینکه زندگی خود را وقف کبوترها کرده، کاملاً خرسند است. حتی اگر فرصتی برای بازگشت به ۵۰ سال پیش داشت، باز هم همین مسیر را انتخاب میکرد.
برای مطالعه بیشتر بخوانید:
به گزارش راز بقا، حسین خدایی با بسیاری از کبوتربازان معروف تهران از جمله آقای انصاری و باقرخان روابط نزدیکی داشت. آقای انصاری نه تنها معلم درسی او بود، بلکه در زمینه کبوتربازی نیز نقش استادی برای او ایفا میکرد. این ارتباط نزدیک تأثیر زیادی بر مسیر حرفهای حسین خدایی داشت و او را به یکی از بزرگترین پرورشدهندگان کبوتر در ایران تبدیل کرد.
یکی از دیدگاههای مهم حسین خدایی این بود که او انتساب کبوتر رحمانی کنونی به رحمانخان، کبوترباز معروف تهران را بهطور کامل رد میکرد. وی معتقد بود که کبوترهای رحمانخان که مربوط به ۱۲۰ سال پیش بودند، دیگر وجود ندارند و حفظ یک نسل از کبوتر در طول یک قرن امری غیرممکن است. او چنین ادعاهایی را بیپایه و اساس میدانست.
به گزارش راز بقا، در کنار پرورش و حفظ اصالت کبوترهای ایرانی، حسین خدایی بهعنوان یکی از پرورشدهندگان برجسته خال و ریشه اصیل کبوترهای ایرانی شناخته میشد. نژادهایی مانند خالپیس، سینه طلایی، کاسنهها و پر سیاههایی که او پرورش میداد، شهرت زیادی در میان کبوتربازان داشت.
او همچنین از دوستان بسیار نزدیک و صمیمی کبوتربازان برجستهای همچون باقرخان اسفندیاری، تیمسار سیاهپوش، تیمسار قوانلو، ایرج خان بختیاری و سرهنگ وقار بود. این افراد از بزرگان کبوتربازی ایران محسوب میشدند و حضور حسین خدایی در کنار آنها نشاندهنده جایگاه ویژه او در این عرصه بود.
به گزارش راز بقا، حسین خدایی در دوران جوانی در شهربانی استخدام شد و در بخش امور مالی مشغول به کار بود. در آن زمان، شهربانی نهاد انتظامی کشور محسوب میشد و امروزه به نیروی انتظامی تغییر نام داده است. به دلیل فعالیتهایش در این حوزه، لقب «سرهنگ» به او داده شد، لقبی که تا پایان عمر همراه او بود.
سرهنگ حسین خدایی یکی از چهرههای ماندگار کبوتربازی در ایران بود که زندگی خود را وقف این هنر کرد. عشق بیپایان او به کبوترها، عدم مشارکت در مسابقات گروی کبوتر، پرورش نژادهای اصیل و ارتباط با بزرگان این عرصه، او را به چهرهای فراموشنشدنی در میان کبوتربازان ایران تبدیل کرده است.