راز بقا: خرسدد (bear beast) که نام آن به معنای واقعی کلمه «جانور خرسی» است، یکی از بزرگترین گوشتخواران خشکی در تاریخ زمین بود. این سردهی منقرضشده از خرسهای پوزهکوتاه در دوران پلیستوسن، حدود ۲٫۵ میلیون تا ۱۰ هزار سال پیش، در آمریکای جنوبی زندگی میکرد.
به گزارش راز بقا، خرسدد که خویشاوند نزدیک گونهی شمالیتر خود، یعنی Arctodus، بود، شکارچی و لاشهخوار قدرتمندی بهشمار میرفت که پیش از پایان عصر یخبندان، بر محیط خود سلطه داشت.
فسیلهای آن عمدتاً در آرژانتین، شیلی، برزیل و بولیوی کشف شدهاند و امروزه بهعنوان یکی از شگفتانگیزترین و اسرارآمیزترین پستانداران ماقبل تاریخ شناخته میشود؛ غولی باستانی که قدرت خام، جثهی عظیم و سازگاریهای منحصربهفردش برای بقا در جهانی در حال تغییر، آن را به اسطورهای از دوران یخ تبدیل کرده است.

چشمگیرترین ویژگی خرسدد، اندازهی باورنکردنی آن بود. بزرگترین گونهی آن، Arctotherium angustidens، بزرگترین خرسی است که تاکنون شناخته شده است؛ احتمالاً تا ۱۶۰۰ کیلوگرم وزن داشته و هنگامی که روی پاهای عقبی خود میایستاد، ارتفاعش به بیش از ۳٫۴ متر میرسید؛ یعنی بسیار بلندتر از هر خرس امروزی.
اسکلت عظیم و استخوانهای ضخیمش نشان میدهد که این جانور برای قدرت ساخته شده بود، نه سرعت؛ ویژگیای که او را قادر میساخت بر دیگر شکارچیان زمان خود چیره شود.
برای مطالعه بیشتر بخوانید:
خرس ستمگر؛ خرس عظیمالجثه باستانی معروف به «شاهخرس» که ۲ متر قد و ۱۲۰۰ کیلوگرم وزن داشت
دانشمندان بر این باورند که خرسدد از Arctodus pristinus، نوعی خرس کوچکتر اهل آمریکای شمالی، تکامل یافته که از تنگهی پاناما در جریان تبادل بزرگ جانوران میان دو قاره عبور کرد. با رسیدن به آمریکای جنوبی، خرسدد به چند گونه تقسیم شد که هر یک با محیطهای متفاوتی، چون دشتهای باز یا جنگلها سازگار شدند. با وجود جثهی عظیمش، احتمالاً کاملاً گوشتخوار نبود؛ دندانهایش نشان میدهد که رژیمی همهچیزخوار داشته و از هر دو منبع گیاهی و حیوانی تغذیه میکرد.

به گزارش راز بقا، خرسدد یا آرکتوتریوم در کنار دیگر غولهای عصر یخبندان مانند هماندد (Homotherium)، بزرگدد (Megatherium) و اسبها و شترهای ماقبل تاریخ زندگی میکرد. بدن عظیمش مزیت قدرت را برایش به ارمغان آورده بود و میتوانست شکارچیان کوچکتر را مرعوب کرده و لاشهی شکارشان را تصاحب کند.
با این حال، احتمالاً شکارچی سریعی نبود. برخی پژوهشگران معتقدند که بیشتر بر لاشهخواری و تغذیهی فرصتطلبانه تکیه داشت تا تعقیب طعمه.

با پایان عصر یخبندان و کاهش جمعیت گیاهخواران بزرگ بهدلیل تغییرات اقلیمی، خرسدد با کمبود غذا و افزایش رقابت روبهرو شد. همچنین ممکن است انسانهای اولیه با شکار طعمههای او و تغییر محیط زیست، در انقراضش نقش داشته باشند.
شواهد فسیلی نشان میدهد گونههای کوچکتر، مانند A. wingei، مدت بیشتری زنده ماندند و با رژیم غذایی متنوعتر سازگار شدند، اما در نهایت، حدود ۱۰ هزار سال پیش، این سرده برای همیشه منقرض شد.

به گزارش راز بقا، کشف فسیلهای خرسدد دیدگاههای ارزشمندی دربارهی تکامل خرسها و پویایی زیستبومهای عصر یخبندان در آمریکای جنوبی ارائه کرده است. نخستین فسیلها در قرن نوزدهم در آرژانتین یافت شد و از آن زمان تاکنون، دیرینشناسان استخوانهای بیشتری را کشف کردهاند که جزئیات تازهای از این شکارچی عظیمالجثه را آشکار میکند.
یکی از مشهورترین نمونهها - اسکلتی تقریباً کامل در استان بوئنوسآیرس - به تخمین اندازهی حیرتانگیز آن و بازسازی فیزیک قدرتمندش کمک کرد.

امروزه خرسدد نهتنها نمادی از قدرت ماقبل تاریخ، بلکه نمونهای از تطبیق و انقراض تکاملی بهشمار میآید. ناپدید شدن آن نشاندهندهی تعادل شکنندهی میان اقلیم، منابع غذایی و بقاست. دانشمندان با بررسی ایزوتوپهای موجود در استخوانهایش، همچنان در حال کشف اطلاعاتی دربارهی رژیم غذایی و شرایط محیطی او هستند؛ سرنخهایی که نشان میدهد چگونه جانوران غولپیکر عصر یخبندان به آخرین دوران یخزدگی زمین واکنش نشان دادند.

به گزارش راز بقا، خرسدد واقعاً جانوری با ویژگیهای افراطی بود و بسیاری از خصوصیاتش مرز میان عجیب و خارقالعاده را درنوردیدهاند. یکی از شگفتانگیزترین واقعیتها این است که با وجود اندازهی ترسناکش، دانشمندان معتقدند ممکن است بیشتر گیاهخوار بوده تا گوشتخوار.

تجزیهی شیمیایی استخوانهای فسیلشده نشان داده است که میزان نیتروژن در آنها پایین بوده و این موضوع بیانگر رژیمی سرشار از میوهها، ریشهها و لاشههاست؛ بیشتر شبیه یک «جمعکنندهی زبالهی ماقبل تاریخ» تا یک شکارچی خونخوار.
واقعیت عجیب دیگر آن است که پاهای جلویی خرسدد بسیار بزرگتر از پاهای عقبیاش بودند. این ویژگی، ظاهری خمیده و شیبدار شبیه بولداگ به او میداد و احتمالاً سازگاریای برای حفر زمین، بلند کردن لاشهها یا مبارزه با رقبا بوده است. برخی پژوهشها حتی نشان میدهند که او قادر بود جانوران غولپیکری مانند تنبلهای زمینی را وارونه کند تا به گوشت نرم زیر بدنشان دسترسی پیدا کند.

شاید شگفتانگیزترین راز، همزیستی آن با ببر دندانخنجری (Smilodon) باشد. فسیلهای یافتشده نشان میدهند که این دو شکارچی اغلب در نزدیکی یکدیگر میمردند، و این امر باعث شده دانشمندان حدس بزنند که آنها احتمالاً بر سر لاشهها رقابت میکردند. این نبردهای میان عضله و دندان، از نمایشیترین صحنههای دوران ماقبل تاریخ آمریکای جنوبی بودهاند؛ دو غول که در نبردی غریزی برای بقا درگیر میشدند.
