«نارلوگا»؛ حیوانی خارقالعاده که نتیجه جفتگیری عجیب دو موجود دریایی است!
راز بقا: اگر یک گورخر و اسب با هم جفتگیری کنند، یک «زورش» متولد خواهد شد. شیرها و ببرها یک «لایگر» میسازند. خرسهای قطبی و گریزلیها نیز «پیزلی» را تولید میکنند. اخیراً دانشمندان دی. ان.ای را تجزیه و تحلیل کردند تا وجود یک موجود در میان آبزیان را که احتمالا خارقالعادهترین ترکیب از حیوانات هیبریدی است را اثبات کنند. آنها این موجود را نارلوگا (narluga) نامیدند؛ زادهی نهنگ بلوگا (beluga whale) و ناروال یا تکشاخ دریا (unicorn of the sea).
به گزارش راز بقا، دانشمندان دهها سال به وجود نارلوگا مشکوک بودند. در سال ۱۹۹۰، دانشمندی به نام مادز پیتر هاید-یورگنسن (Mads Peter Heide-Jorgensen) در گرینلند با جمجمه نهنگی با ظاهری عجیب برخورد کرد که در سطل ابزار یک شکارچی اینویت آویزان بود. شکارچی گفت که چند سال قبل این حیوان را به همراه دو موجود مشابه دیگر برای غذا کشته است.
آنها با توصیفی مطابقت داشتند که نه ناروال بود و نه بلوگا: پوست خاکستری، بالههای بلوگا مانند و دم ناروال مانند.
عجیبترین چیزها در مورد این موجود اما جزییات اسرارآمیزش بود. در حالی که بلوگا ۴۰ دندان دارد که از آنها برای شکار ماهی استفاده میشود، ناروالها تقریباً بدون دندان هستند و در عوض از طریق مکش تغذیه میکنند.
از نظر فنی، عاجی که از سر ناروال بیرون زده یک دندان است و مجموعه کوچکی از دندانهای باقی مانده در پشت آن وجود دارد، اما هیچ کدام شبیه آن چیزی نیست که ما به عنوان دندان طبیعی در ذهن داریم.
این درحالی بود که جمجمه مرموز کشفشده، ۱۸ دندان داشت که همهشان در جلوی دهانش قرار داشتند و بسیاری از آنها دارای مارپیچهای عجیب و غریب بودند که بی شباهت به عاج ناروال نبودند.
اما این کشف بینتیجه ماند تا سالهای بعد...
+ پیشنهاد مطالعه: هولفین؛ حیوان کمیابی که حاصل همآمیزی نهنگ قاتل و دلفین است
وقتی ثابت شد که نارلوگا نتیجه جفتگیر ناروال-بلوگاست
تقریباً ۳۰ سال بعد، یورگنسن با الین لورنزن (Eline Lorenzen)، زیست شناس تکاملی در موزه تاریخ طبیعی دانمارک، برای تجزیه و تحلیل DNA موجود در دندانهای جمجمه همکاری کرد.
نتایج آن چیزی را که هاید یورگنسن مدتها پیش تصور میکرد روشن کرد؛ جمجمه متعلق به یک هیبرید ناروال-بلوگا بود، اولین موردی که تا کنون تایید شده است.
شگفتانگیزتر این بود که مادر حیوان ناروال و پدر بلوگا بوده است. اما چرا شگفتانگیز؟
به گزارش راز بقا، به این دلیل که عاج یا شاخِ ناروال، معمولاً فقط در نرهای این گونه یافت میشود و یک ویژگی جنسی ثانویه است که برای معاشقه و نمایش استفاده میشود. این در حالی است که بلوگا نر عاج نداشته که با آن ماده ناروال را جلب کند.
حتی در شرایط عادی، دانشمندان اطلاعات کمی در مورد زندگی جنسی بلوگا و ناروال دارند. هر دوی این موجودات بخش زیادی از یکسال زندگیشان را در یخهای دریایی متراکم و به صورت پنهان میگذرانند؛ چیزی که تماشای حیوانات و یادگیری اسرارشان را برای مردم سخت میکند.
لورنزن گفت: «اما از دیدگاه صرفاً مورفولوژیکی، هر دو گونه بیضههای یکسانی دارند و اندازه آلت تناسلی آنها یکسان است، بنابراین جفتگیریشان شدنی است.»
از بالا به پایین: جمجمه ناروال. جمجمه نارگوگا؛ یک جمجمه بلوگا
هر چقدر هم که نارلوگا عجیب به نظر برسد، این جدیدترین جفت در یک صف طولانی از جفتگیریهای شناخته شده بین گونههای مختلف نهنگ و دلفین است.
یک مطالعه در سال ۲۰۱۶ گزارشهایی از نزدیک به ۲۰ هیبرید از این قبیل را نشان داد که تنها هفت مورد از آنها در اسارت رخ دادهاند.
دلفینها بهویژه، در میان دیگر آبزیان بزرگ دیگر، ذهن بازتری نسبت به جفتگیری دارند. گزارشهای منتشرشده از دلفینهای پوزهبطری معمولی در حال تولید مثل با دلفینهای گویان، دلفینهای دنداندار خشن، دلفینهای ریسو، دلفینهای سمت سفید اقیانوس آرام، دلفینهای معمولی با منقار بلند، دلفینهای خالدار اقیانوس اطلس و دلفینهای هند و اقیانوس آرام نیز وجود دارد. آنها حتی با نهنگهای خلبان و نهنگهای قاتل دروغین هم رابطه جنسی برقرار میکنند.
این مطالعه نشان داده که بیشتر نمونههای جفتگیریهای ترکیبی در میانِ سیتاسها (پستانداران آبزی)، بین گونههای نزدیک به هم نبوده است. تنها چهار هیبرید از ۱۸ هیبرید متعلق به گونههای به اصطلاح خواهر بودهاند که اخیراً از یکدیگر جدا شدهاند که ناروال و بلوگا یک نمونه از آنها هستند.
به طور کلی، به نظر میرسد توانایی سیتاسها برای آمیختگی، در مقایسه با پستانداران خشکی «بسیار بالا» است.
در حالی که دانشمندان هنوز نمیتوانند توضیح دهند که چرا نهنگها و دلفینها در هنگام جفتگیری بسیار انعطاف پذیر هستند، یک نظریه این است که این یک عارضه جانبی «بازی اجتماعی» است. این بازی زمانی رخ میدهد که حیوان دوست دارد در جوانی رفتارهایی را امتحان کند که که مانند نوعی تمرین جنسی است.
به گزارش راز بقا، نرهایی که در چنین دورههای آزمایشی شرکت میکنند، احتمالا تجربهای کسب کنند که به آنها کمک میکند تا بعداً با موفقیت با همنوع خود جفتگیری کنند.
به عبارت دیگر، اگر هیچ اتفاق بدی رخ ندهد (مثل جراحت یا مرگ)، و پتانسیلی برای پاداش وجود داشته باشد، در آن صورت تکامل ممکن است واقعاً چنین تلاشی را تشویق کند.
آیا این بدان معناست که نارلوگا که اخیراً کشف شده پیشتاز یک گونه جدید بود؟
لورنزن گفت پاسخ کوتاه منفی است. برای تبدیل شدن نارلوگا به یک گونه، این رویدادهای ادغام شده باید برای مدت طولانی، بارها و بارها اتفاق بیفتند.
خود فرزندان نیز باید بارور باشند؛ چیزی که همیشه در مورد هیبریدها صدق نمیکند. لورنزن نتوانست باروری این نارلوگا را از روی دندانها و DNA استخوانش تعیین کند.
ناروالها و بلوگاها تعداد کروموزومهای یکسانی دارند که نشانگر مطمئنی برای باروری نیست، اما حداقل یک قدم در جهت درست است. حداقل دو مورد از هیبریدهای موجود در مقاله ۲۰۱۶ بارور بودند.
در هر صورت، هیبریداسیون یا جفتگیریِ ترکیبی میتواند برای تکامل یک گونه مهم باشد، حتی اگر فرزندان به اندازه ناروگا از نظر بصری چشمگیر نباشند.
لورنزن همچنین معتقد است که انسانهای امروزی نیز نتیجه هیبریداسیون هستند. همه ما چند درصد DNA نئاندرتال در خود داریم، حتی اگر قومیتمان آفریقایی نباشد. با اینحال، اگرچه این دی. ان.ای ممکن است ما را به گونهای جدید تبدیل نکرده باشد، اما مطمئناً به ما ظرفیتی برای زنده ماندن در موقعیتهایی میدهد که در غیر این صورت نمیتوانستیم به خوبی زنده بمانیم.