کد خبر: ۱۸۳۰
22 شهريور 1403
14:53

جنجال دورگه‌های انسان و حیوان؛ مردی شبیه گوریل که در جنگل‌های برزیل کشف شد!

جنجال دورگه‌های انسان و حیوان؛ مردی شبیه گوریل که در جنگل‌های برزیل کشف شد!
مفهوم دورگه انسان و جانور، یا “chimeras”، با داستان‌های باستانی و فیلم‌های مدرن که تنش بین جنبه‌های عقلانی و حیوانی ما را بررسی می‌کنند، مدت‌هاست که انسان را مجذوب خود کرده است.

راز بقا: کشف چندین عکس بدون توضیح از مردی که چهره‌ای عجیب دارد، داستان‌ها درباره تارزان و یا افرادی که در جنگل و با حیوانات زندگی کرده و بزرگ شده اند دوباره سر زبان‌ها افتاد. 

مرد گوریل نما

به گزارش راز بقا؛ این تصاویر که بدون هیج توضیحی و تنها با عنوان «مرد گوریل نمایی که در سال ۱۹۳۷ در جنگل‌های برزیل کشف شد» درموزه سلطنتی هلند کشف شد. این تصاویر که توضیحات ساده می‌توانست از حساسیت آن‌ها بکاهد خیلی سریع به شایعات و بحث‌های زیادی درباره انسان‌هایی که در جنگل و به دور از تمدن و با حیوانات وحشی زندگی می‌کنند. دامن زد. بحث جفت‌گیری انسان و حیوانات و سایر مسائل حساس آن دوران به جوامع و حتی کلیسا نیز کشیده شد.

مرد گوریل نما

ماجرا، اما ساده‌تر این داستان‌ها بود، مرد گوریل نمایی که در سال ۱۹۳۷ در جنگل‌های برزیل کشف شد دارای بیماری نادر ژنتیکی بود. بیماری که او را به شکل یک گوریل درآورده بود. این مرد نه تنها در دل جنگل زندگی نکرده که حتی پزشکان زیادی در دوره خودش او را معاینه کردند، ولی نتوانستند بیماری او را تشخیص دهند. 

تب پیدا کردن انسان‌هایی شبیه به حیوانات و یا انسان‌هایی که در کنار حیوانات بزرگ شده‌اند تنها منحصر به مرد گوریلی نبود. 

مفهوم دورگه انسان و جانور، یا “chimeras”، با داستان‌های باستانی و فیلم‌های مدرن که تنش بین جنبه‌های عقلانی و حیوانی ما را بررسی می‌کنند، مدت‌هاست که انسان را مجذوب خود کرده است.

انسان میمون نما

تلاش برای ساختن سرباز برای استالین با جفت‌گیری انسان و میمون! 

به گزارش راز بقا، در اوایل قرن بیستم، دانشمند شوروی، ایلیا ایوانوف، ابتدا در گینه فرانسه و بعداً در اتحاد جماهیر شوروی، سعی کرد یک هیبرید انسان و شامپانزه بسازد.

ایوانوف مدتی را صرف مطالعه زیست‌شناسی در پاریس کرده بود و کار او در زمینه لقاح مصنوعی به طور گسترده‌ای به کشاورزی روسیه در پرورش اسب‌های مقاوم‌تر کمک کرده بود.

از سال ۱۹۱۰، ایوانف بر ایده هیبرید‌های انسان و میمون متمرکز شد. او استدلال می‌کرد که هیبرید‌ها قوی‌تر، باهوش‌تر و نسبت به انسان‌ها یا حیوانات مقاوم‌تر خواهند بود. این ایوانف بود که پتانسیل ابرجنگجویان را دید.

ایوانف مقامات شوروی را راضی کرد و با ۱۰۰۰۰ دلار و مجوز سفر راهی آفریقا شد. نقشه ایوانف ساده بود: رفتن به گینه فرانسه، گرفتن چند میمون و پرداخت پول به زنان محلی برای سوار شدن به کشتی. اما یک مشکل بزرگ وجود داشت. ایوانف عوامل اجتماعی را در نظر نگرفته بود.

داستان‌های عامیانه آفریقای غربی در آن زمان داستان‌هایی از زنانی را نشان می‌داد که توسط میمون‌ها برده می‌شدند و مورد تجاوز قرار می‌گرفتند. این زنان توسط جوامع خود طرد شدند. بنابراین، در جایی که جامعه کار شما را به معنای زندگی یا مرگ معنی کند، هیچ زنی در این آزمایش ثبت نام نمی‌کرد، مهم نیست که ایوانف چقدر پول به آن‌ها پیشنهاد می‌داد.

داستان تکان‌دهنده مرد گوریل نمایی که در جنگل‌های برزیل کشف شد!

برنامه دوم او این بود که از مردان تیمش، که ناشناس نگه داشته می‌شدند، بخواهد اسپرم اهدا کنند. سپس ایوانف تمام شامپانزه‌های ماده‌ای را که می‌توانستند پیدا کنند تلقیح می‌کرد.

با این حال، مشکل این است که شامپانزه‌ها به سختی یافت می‌شوند، گرفتن آن‌ها سخت‌تر و حتی نگه‌داشتن آن‌ها سخت‌تر است. با وجود این، او ۱۳ شامپانزه را پیدا کرد و شروع به انجامِ لقاح مصنوعی خود کرد.

به گزارش راز بقا، پس از چندین ماه، اما هیچ بارداری قابل قبولی وجود نداشت! اصلاً حاملگی انسانی وجود نداشت. در حال حاضر، ایوانف مستاصل شده بود: او نه تنها نظریه‌ای داشت که می‌خواست اثبات کند، بلکه ۱۰۰۰۰ دلار از طرف یک دولت بدنام به او هدیه داده شده بود تا خرج کند؛ بنابراین او روش را تغییر داد. او تصمیم گرفت زنان را بر خلاف میل‌شان تحت عنوان معاینات زنان تلقیح کند. خوشبختانه، مقامات فرانسوی متوجه این موضوع شدند و ایوانف را به خانه فرستادند.

به گزارش راز بقا، ایوانف که دلسرد نشد، ادامه داد. او ترتیبی داد که ۲۰ شامپانزه به روسیه فرستاده شوند، اما تنها چهار شامپانزه از این سفر جان سالم به در بردند. در روسیه، امیدی به پرداخت پول به زنان برای پذیرش لقاح میمون وجود نداشت (بدون ذکر بودجه رو به کاهش)، بنابراین او از هر زنی خواست که بدن خود را به نام علم عرضه کند. تنها یک پاسخ مثبت وجود داشت.

داستان تکان‌دهنده مرد گوریل نمایی که در جنگل‌های برزیل کشف شد!

باوجود همه این‌ها باز هم این آزمایش به نتیجه نرسید و ایوانف در یک وضعیت شرمسارانه خطرناک بود. او آزمایش‌های کایمریک خود را در سراسر جهان بسط داده بود و به همان اندازه هم مورد تمسخر و اهانت قرار می‌گرفت

به این ترتیب، در سال ۱۹۳۰، ایوانف در طرح پاکسازی دانشمندان دستگیر و به قزاقستان فرستاده شد. او دو سال بعد درگذشت. (جزئیات بیشتر درباره پروژه هولناک ایوانف را اینجا بخوانید)

مورد دیگر؛ مرد شاخ‌داری که شبیه یک قوچ است!

در سال ۱۹۳۰، یک کشاورز چینی اهل مانچوکو توسط یک بانکدار روسی مهاجر کشف شد. مرد روسی توانست از این مرد عکس بگیرد و این عکس را برای روزنامه مشهور ان زمان متعلق به «رابرت ریپلی» یعنی «باور کن یا نه!» فرستاد.

این کشاورز که به عنوان وانگ شناخته می‌شد (گاهی اوقات به او وِنگ نیز می‌گفتند) از هر نظر عادی بود، به جز این که دارای یک شاخ مناره مانند چهارده اینچی بود که از پشت سرش رشد کرده بود. 

مردی که شاخ دارد

ریپلی به هر کسی که بتواند وانگ را برای حضور در برنامه «اودیتیریوم» (برنامه رادیویی ریپلی) خود ببرد، جایزه نقدی هنگفتی ارائه کرد. اما وانگ در اوایل دهه ۱۹۳۰ از انظار عمومی ناپدید شد و دیگر خبری از او نشد.

دلایل ایجاد شاخ انسان متفاوت است. اغلب به تومور‌های خوش خیم جمجمه، مانند استئوما، و یک نوع تهاجمی از بیماری به نام کورنو کوتانئوم نسبت داده می‌شود. توجه به این نکته مهم است که «شاخ» می‌تواند در هر نقطه از بدن انسان رشد کند، اما این وضعیت که فقط روی سر ظاهر می‌شود نادر است. امروزه انسان‌های شاخدار عملا وجود ندارند. در صد سال گذشته موارد بسیار کمی وجود داشته است که پزشکی مدرن احتمالاً وضعیت را قبل از تبدیل شدن به یک مشکل واقعی تشخیص داده و از بین برده است. با این حال، مواردی گاه به گاه ظاهر می‌شود.

زنی شبیه قاطر

زن قاطر چهره!

در نمونه‌ای دیگر، «گریس مک دانیلز» در سال ۱۸۸۸ در مزرعه‌ای نزدیک نوما از پدر و مادری کاملا معمولی به دنیا آمد، همان سالی که یک قاتل سریالی به نام جک قصاب لندن را به وحشت انداخته بود. «گریس» پس از برنده شدن در مسابقه «زشت‌ترین زن» در سال ۱۹۳۵، گریس به سیرک سیار «هری لوینستون» پیوست و هفته‌ای ۱۷۵ دلار درآمد داشت. 

به گزارش راز بقا، گریس احتمالاً از سندرم «استورج وبر» رنج می‌برد. سندرم استورج - وبر یک بیماری ژنتیکی است که در مورد گریس باعث شد یک خال مادرزادی رنگی بزرگ و شرابی، ضخیم شود و گوشت صورت او را مخدوش کند. وضعیت او ماهیت تخریبی داشت و با افزایش سن بدتر می‌شد. اندکی قبل از مرگ، چین پوست صورتش بیش از چهار اینچ زیر چانه‌اش آویزان بود. در نهایت، گریس به دلیل وخیم‌تر شدن وضعیت صورت‌اش، در صحبت کردن با مشکل مواجه شد.

جزئیات بیشتر درباره این انسان عجیب را اینجا بخوانید

برچسب ها :
بدن انسان گوریل
خواندنی‌ها
ارسال نظر
علم و کیهان