راز بقا: حدود ۶۰۰۰ سال پیش، یعنی اواخر دوران نوسنگی و آغاز عصر مسسنگی، زندگی مردم ایران شکل تازهای به خود گرفته بود. جوامع انسانی از سبک زندگی شکارگر و گردآورنده به جامعههای کشاورز و یکجانشین تبدیل شده بودند و فعالیتهایی مانند کشاورزی، دامداری، بافت و ساختوساز، پایههای یک زندگی سازمانیافته را تشکیل میدادند. زندگی در این دوره هنوز ساده و نزدیک به طبیعت بود، اما مردم به تدریج تجربه و مهارتهای لازم برای زندگی پایدار را به دست میآوردند.

به گزارش راز بقا، چهره واقعی مردم ایران ۶۰۰۰ سال پیش مستقیماً قابل مشاهده نیست، اما از اسکلتها و پیکرکهای بهدست آمده میتوان ویژگیهای عمومی آنها را حدس زد. مردمان آن زمان قدی متوسط، بین ۱۵۰ تا ۱۷۰ سانتیمتر داشتند و اندامی مقاوم و تنومند داشتند، چرا که زندگی روزمرهشان نیازمند کارهای سخت مانند کشاورزی، جمعآوری گیاهان و شکار بود. رنگ پوست آنها احتمالاً تیرهتر و سازگار با محیطهای گرم و نیمهگرمسیری ایران بود. موهایشان غالباً تیره و پرپشت و مردان احتمالاً ریش و سبیل داشتند.
صورت آنها ویژگیهای انسانی معمولی داشت، اما با تأثیر محیط و ژنتیک منطقه، چشمانی بادامی شکل و بینیهای متوسط تا کمی کشیده رایج بود. زنان و مردان هر دو به مراقبت از ظاهر خود اهمیت میدادند، هرچند زیباییها بیشتر با ابزارهای ساده و طبیعی مانند رنگدانههای معدنی و روغنها نشان داده میشد.
به گزارش راز بقا پوشش مردم ۶۰۰۰ سال پیش کاملاً متناسب با محیط زندگی و منابع طبیعی منطقه بود. پارچههای صنعتی هنوز اختراع نشده بودند و بیشتر لباسها از پوست حیوانات، پشم و الیاف گیاهی ساخته میشدند. مردان معمولاً لباسهای ساده مانند تنپوشهایی از پوست گوسفند یا بز میپوشیدند و زنان دامنها و پوششهای بلندتر با بافتهای دستساز استفاده میکردند.

در مناطق سردسیر و کوهستانی ایران، مانند زاگرس و شمال غرب، مردم لباسهای ضخیمتر و پوستینهای گرم میپوشیدند، در حالی که در مناطق جنوبی و گرمسیری، لباسها سبکتر و کوتاهتر بود تا بدن راحتتر تنفس کند. استفاده از زیورآلات ساده مانند مهرههای سنگی، استخوانی یا صدف رایج بود و برخی گروهها بدن خود را با رنگهای طبیعی برای مراسم یا محافظت در برابر آفتاب و حشرات تزئین میکردند.
مردم ایران در آن دوران بیشتر در مناطقی زندگی میکردند که امکان کشاورزی و تأمین آب داشتند. به گزارش راز بقا در شمال غرب ایران و حاشیه کوههای زاگرس، دهکدههای کوچک با خانههای ساده و مستحکم از خشت و سنگ شکل گرفته بود. این مناطق غنی از منابع آبی و خاک حاصلخیز بودند و مردم توانستند غلات و حبوبات را کشت کنند.
در فلات مرکزی ایران، زندگی به دلیل آب و هوای خشک و نیمهگرمسیری کمی سختتر بود، اما مردم با استفاده از چاههای دستی و منابع آب محدود، روستاهایی کوچک ساخته بودند. در این مناطق، شکار حیوانات کوچک و جمعآوری گیاهان وحشی نقش مهمی در تغذیه داشت.

در جنوب ایران و مناطق ساحلی، مردم بیشتر در نزدیکی رودخانهها و دریاچهها زندگی میکردند. آنها به ماهیگیری، صید پرندگان آبزی و جمعآوری میوههای بومی مانند خرما میپرداختند. خانهها معمولاً از خشت و نی ساخته میشدند تا در برابر گرمای شدید مقاومت کنند.
برای مطالعه بیشتر بخوانید:
شمشیر نادرشاه؛ شمشیر معروف پادشاه ایرانی که پنج سال پیش سرقت شد و ۲۶۰ میلیارد تومان قیمت داشت
آتش اولین بار کی، کجا و توسط چه کسانی کشف شد؟
قنات نبادان ابرکوه؛ قنات تاریخی دوره هخامنشیان که پیرترین درخت ایران و آسیا را زنده نگه داشته است
مردم آن زمان هنوز در قالب اجتماعات کوچک زندگی میکردند، اما همکاری و تقسیم کار بسیار مهم بود. کشاورزی، شکار و جمعآوری منابع طبیعی به طور گروهی انجام میشد و همه اعضای جامعه مسئولیتهایی مشخص داشتند. آیینهای مذهبی ساده و مراسم قربانی نیز برگزار میشد که پایهای برای شکلگیری فرهنگهای بعدی در ایران شد.

به گزارش راز بقا هنر و صنایع دستی نقش مهمی در زندگی آنها داشت. ابزارهای سنگی و سفالی، نقشهای ساده و تزئینات هندسی روی ظروف، نشاندهنده خلاقیت و حس زیباییشناسی مردم آن دوران است. این هنرها پایهای برای هنر و صنایع دستی ایرانی در هزاران سال بعد شدند.
۶۰۰۰ سال پیش، مردم ایران انسانهایی مقاوم، خلاق و سازگار با محیط بودند. ظاهر آنها نشاندهنده زندگی سخت و نزدیک به طبیعت بود، پوششهایشان ساده و کارآمد بود و در مناطق مختلف ایران با توجه به آب و هوا و منابع طبیعی تفاوت داشت. زندگی اجتماعی آنها حول همکاری، کشاورزی و شکار میچرخید و پایههای فرهنگی و هنری ایران باستان شکل گرفت.

درک زندگی این مردم نه تنها جذاب است، بلکه به ما کمک میکند ریشههای تاریخ و فرهنگ سرزمینمان را بهتر بشناسیم و ارزش زندگی ساده و نزدیک به طبیعت را درک کنیم. این نگاه تاریخی به ما یادآوری میکند که پیشرفتهای امروز ایران ریشه در تلاش و خلاقیت هزاران ساله مردمان این سرزمین دارد و هر بخش از تاریخ، بخشی از هویت ماست.