اسرار انسانهای نخستین؛ زنان نخستین چه شکلی بودند و آیا خانهداری میکردند؟
راز بقا: نئاندرتالهای زن ممکن است سیکل قاعدگی خود را شروع کرده و به بلوغ (در معنای تولید مثل) در سنین پایینتری نسبت به آنچه که معمولاً در انسانهای امروزی رخ میدهد، رسیده باشند. احتمالا آنها در زمان بزرگسالی شریک جنسی و جفت هم داشتهاند. یک مطالعه نشان میدهد که برخی از نئاندرتالهای زن پس از پیدا کردن جفت از جامعه خود به جامعه شریک زندگی خود نقل مکان میکردند.
دانشمندان با بررسی و اکتشافات باستان شناسی به این نتیجه رسیدند که هم در دوران توحش و بدویت که با توجه زمان زیاد آن حدود دو میلیون پیش از پیدایش انسان قائم و دوران بربریت که حدود ده هزار سال پیش با آغاز کشاورزی شروع میشود دوران مادر تباری بوده که نه تنها زنان با مردان برابر بلکه بالاتر بوده اند.
بنابر شواهد بدست آمده انسانهای قائم نه تنها به صورت گروهی زندگی میکرده اند بلکه تهیه غذا را نیز مشترکا انجام میدادند که به صورت تغذیه از راه شکار توسط مردان و تغذیه با روش جمع آوری خوراک توسط زنان بود. اما این نظریه تا حدودی دستخوش تغییرات شد. یافتههای جدید ثابت میکند زنان اولیه شکارچی نیز بودهاند.
نقش زنان در میان انسانهای نخستین
سالها است تصور میشود شکار در جوامع ماقبل تاریخ کاملا برعهدهی مردها بوده است؛ اما حالا پژوهشی جدید با ارائهی شواهدی این ادعا را رد کرده است. پژوهشها از کشف بدن زنی متعلق به ۹۰۰۰ سال پیش در آمریکا خبر دادند که همراهبا ابزار شکار دفن شده بود. این زن در ارتفاعات آند کشف شد و دانشمندان نامش را Wilamaya Patjxa یا WPI۶ گذاشتند.
پاهای Wilamaya Patjxa یا WPI۶ در حالتی نیمهخمیده قرار داشت و مجموعهای از ابزار سنگی نیز کنارش دفن شده بود. ابزارها شامل سرنیزه بودند. بهعقیدهی مؤلفان، انسانهای اولیه از این سرنیزهها برای شکار حیوانات بزرگ استفاده میکردند.
براساس شواهد، WPI۶ در زمان مرگ بین ۱۷ تا ۱۹ ساله بود و جنسیت او هم با تحلیل مواد پپتیدی دندانها بهدست آمد. پپتیدها شاخصههای بیولوژیکی جنسیت هستند. همچنین، استخوانهای بزرگی از پستانداران در محل دفن او پیدا شدند که نشاندهندهی روش شکار در جوامع ماقبل تاریخ هستند.
نتایج این پژوهش جدید در Science Advances منتشر شد و مؤلفان اسکلتهای دیگری متعلق به همان دورهی زمانی را بررسی و ابزار مشابهی پیدا کردند. براساس یافتهها، ۴۱ درصد از ۲۷ اسکلت احتمالا زن بودهاند. مؤلفان معتقدند شکار بزرگ در گذشته برعهدهی هر دو جنس زن و مرد بود و آنها گروهی شکار میکردند.
فرضیههای رقابتی؛ زنان شکارچی!
طبق فرضیهای بهنام «مدل مرد شکارچی» متعلق به دههی ۱۹۶۰، شکار حیوانات بزرگ در جوامع ماقبل تاریخی برعهدهی مردها بود. این فرضیه براساس شواهد اندکی ارائه شد. برای مثال، پژوهشگران این فرضیه برای پیبردن به شکار در گذشتههای دور صرفا جوامع شکارچی کنونی و جوامع متعلق به سالهای نهچندان دور را بررسی کردند.
دیدگاه نادرست گروههای شکارچی تفکیک جنسیتی نیروی کار است. در این مدل، مردها به شکار میرفتند و زنها نزدیک به خانه و با فرزندان خردسال خود وقت میگذراندند یا حداکثر ماهیگیری و علوفه جمعآوری میکردند.
برخی شکارچیان کنونی و افراد برای سرگرمی در رویدادهای رقابتی، از نیزه استفاده میکنند و زنان و کودکان هم در این رقابتها شرکت میکنند. باستانشناسان با بررسی دادههای این رویدادها نشان میدهند نیزهها در میان مردان و زنان بهصورت یکسان رواج داشتند؛ زیرا میتوانند اهمیت قدرت و اندازهی بدن را کاهش دهند.
پژوهش جدید یافتههای باستانشناسی تازهای را به یافتههای اندک گذشته اضافه میکند. برای مثال، باستانشناسان در سایت باستانی ۳۴ هزارسالهی سونگیر روسیه، جسد دو کودک را کشف کردند که یکی از آنها به دختری جوان حدودا ۹ تا ۱۱ ساله متعلق است. هر دو کودک به ناهنجاریهای فیزیکی مبتلا و همراهبا ۱۶ نیزهی عاج ماموت دفن شده بودند.
در سال ۲۰۱۷، مشخص شد جسد مشهور مبارز وایکینگ که در اوایل قرن بیستم در سوئد کشف شده بود، ازنظر بیولوژیکی متعلق به یک زن است. این یافته زمینهساز بحثهای جنجالی و شگفتانگیز شد و نشان میداد که چگونه ایدهی مدرن از جنسیت میتواند بر تفسیرهای تاریخی هم تأثیر بگذارد.
طبق یافتهها، تفکیک کارهای پسرانه و دخترانه میتواند مزایای تکاملی داشته باشد. برای مثال، باعث میشود مادران باردار برای محافظت از خود و کودکان در خانه بمانند؛ اما طبق یافتههای جدید، این مدل بیشازاندازه ساده است.
باتوجهبه اینکه شکار یکی از پیشنیازهای اصلی بقا در گروههای شکارچی است، مشارکت جمعی نیز میتواند تأثیر زیادی بر تکامل گذاشته باشد. گذشته، مانند قلمرویی بیگانه است و با دستیابی به شواهد بیشتر، میتوان به تنوع رفتارهای انسان پی برد.