چگونه موهای انسان اولیه زندگی ما را نجات داد؟
راز بقا: این واقعیت که انسانها تنها پستاندارانیاند که بدنی تقریبا بیمو، اما سری پرمو دارند، کنجکاوی محققان دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا را برانگیخت.
به گزارش راز بقا به نقل از نیویورک پست، نینا یابلونسکی، پروفسور انسانشناسی دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا، در یک مطلب خبری گفت: «تکامل انسان در کمربند استوایی آفریقا که خورشید در بیشتر اوقات روز و تمام طول سال بالای سر است، رخ داد.»
او افزود: «میخواستیم ببینیم این موضوع چه اثری بر تکامل موهای ما گذاشته است.»
محققان برای آنکه دریابند آیا تکامل موهای ما برای کمک به انسانهای اولیه بوده است یا نه، از آدمکی حرارتی استفاده کردند -یعنی مدل انسانی الکتریکی که با حرارت کنترل میشود- تا ببینند گرما چطور از بدن به جو منتقل میشود.
آنان سپس چراغهایی را وارد سر این آدمک با چهار نوع پوشش مو کردند: بیمو، با موهای لخت، با موهای کمی فر و با موهای خیلی فردار.
چنانکه انتظار میرفت، هر سه مدل مو موجب کاهش تابش نور خورشید به کف سر شد، اما موهای خیلی فر بیشترین میزان محافظت از تابش خورشید و گرما را داشت.
پس از خیس کردن کف سر برای شبیهسازی اثرات تعریق، موی خیلی فر به کمترین میزان تعریق برای خنک ماندن نیاز داشت که در نتیجه به حفظ آب بدن و پرهیز از بیآب شدن آن کمک میکند.
به گزارش نیویورک پست، نویسندگان این تحقیق که در مجموعه مقالات فرهنگستان ملی علوم منتشر شده است، معتقدند داشتن موهای خیلی فر به این دلیل مفید است که فاصله پوست سر با سطح رویی موها را افزایش میدهد.
آنان ادعا میکنند تکامل موهای سر ما طوری بوده است که میزان جذب گرمای تابش خورشید به بدن را کاهش دهد و بدین ترتیب بدن انسان را بدون آنکه مجبور به مصرف نیروی اضافی باشد خنک نگه میدارد.
احتمالا همین امر با فراهم کردن امکان رشد مغز باعث برتری تکاملی انسانهای اولیه شده است.
تینا لاسیسی که این مطالعه بخشی از رساله دکتریاش در دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا بوده است، گفت: «حدود دو میلیون سال پیش شاهد وجود انسان راستقامتیم که جثهای مشابه ما، ولی مغزی کوچکتر داشته است.»
او افزود: «تا یک میلیون سال پیش نیز اساسا اندازه مغز کمابیش به همین اندازه عصر مدرن است. عاملی باعث ایجاد نوعی محدودیت فیزیکی و در نتیجه رشد مغزمان شد.»
«به نظر ما موی سر سازوکار غیرفعالی برای کاهش میزان گرمایی که از تابش خورشید جذب میکنیم فراهم کرده است، سازوکاری که غدد تعرق ما نتوانسته فراهم کند.»