کد خبر: ۷۵۸
20 فروردين 1403
11:34

آیا انسان‌های اولیه عاشق می‌شدند؟ آن‌ها چگونه همسر خود را انتخاب می‌کردند؟

آیا انسان‌های اولیه عاشق می‌شدند؟ آن‌ها چگونه همسر خود را انتخاب می‌کردند؟
شواهد علمی نشان می‌دهند که بدون عشق و روابط، گونه انسانی هرگز از نظر تکاملی موفق نمی‌شد.

راز بقا: عشق و روابط بخشی از زندگی بشر از سپیده‌دم تاریخ تا امروز بوده و هست. مطالعات روی جوامع «شکارچی-گردآورنده» نشان می‌دهد که عشق عامل مهمی در شکل‌گیری شبکه‌های اجتماعی، ارائه حمایت عاطفی و افزایش موفقیت باروری بوده است.

به گزارش راز بقا، بدون عشق و روابط، این گونه هرگز از نظر تکاملی موفق نبود. انسان‌ها به تنهایی در برابر شکارچیان آسیب‌پذیر هستند و برای به‌دست‌آوردن منابع تلاش می‌کنند. حال آن‌که در گروه‌های اجتماعی با پیوند‌های خوب، انسان‌ها می‌توانند تقریباً بر هر محیطی تسلط داشته باشند، به این ترتیب ما به گسترده‌ترین گونه روی زمین تبدیل شدیم.

در گونه‌های دیگر، به‌ویژه پرندگان و نخستی‌ها، می‌توانیم رفتاری مشابه انسان‌ها را در رابطه با جنسیت، خواستگاری و انتخاب جفت مشاهده کنیم. با مطالعه این گونه‌ها، محققان می‌توانند مزایای تکاملی عشق و روابط را روشن کنند.

آیا انسان‌های اولیه عاشق می‌شدند؟ آنها چگونه همسر خود را انتخاب می‌کردند؟

تولید مثل و ادامه بقا

به عبارت ساده، روابط برای رشد جمعیت و بقای گونه‌ها ضروری است. اگر افراد جفت گیری نکنند و فرزندان تولید نکنند، یک گونه به زودی از بین خواهد رفت.

احتمالاً به همین دلیل است که عشق و رابطه جنسی با سیستم‌های پاداش در مغز انسان مرتبط هستند. از دیدگاه تکاملی، میل جنسی بالاتر منجر به جمعیت‌های بزرگتر می‌شود که به طور کلی به نفع گونه است.

روابط عاشقانه همچنین به محافظت از فرزندانی که یک گونه تولید می‌کند، کمک می‌کند. این مفهوم در سراسر قلمرو حیوانات دیده می‌شود و والدین به بزرگ کردن فرزندان خود کمک می‌کنند. یک مثال محبوب در این مورد، ولز دشتی است که پیدا شده است با جفت خود پیوند‌های تک همسری قوی ایجاد می‌کند و احتمال زنده ماندن فرزندان را تا بزرگسالی افزایش می‌دهد.

انتخاب جنسی: نظریه فیلتر

به گزارش راز بقا، انتخاب جنسی عامل مهمی در عشق و روابط است. این بر اساس این ایده شکل گرفته که افراد به احتمال زیاد جفت‌هایی با ژنتیک قوی انتخاب می‌کنند. آن‌ها ممکن است قوی تر، یا سریع تر، یا با ابزار بهتر باشند. این برای تکامل گونه به عنوان یک کل خوب است، زیرا این ژنتیک قوی به نسل بعدی منتقل می‌شود.

وقتی شخصی فرد دیگری را جذاب می‌بیند، معمولاً به این نظریه ختم می‌شود. در سطح فیزیکی، افراد معمولاً جذب افراد قوی و سالم می‌شوند. در سطح فکری، آن‌ها اغلب به زیرکی یا اعتماد اجتماعی کشیده می‌شوند. همه این ویژگی‌ها از نقطه نظر انتخاب طبیعی نشانگر‌های ژنتیک قوی هستند.

یکی‌دیگر از جنبه‌های این نظریه، نظریه فیلتر است: این ایده که انسان‌ها تمایل دارند شریک‌هایی را با ویژگی‌های مشابه خود از جمله رنگ چشم، ویژگی‌های صورت یا ویژگی‌های شخصیتی انتخاب کنند. این ممکن است به دلیل سازگاری باشد. اگر دو نفر به خوبی با هم همخوانی داشته باشند، به احتمال زیاد یک رابطه پایدار ایجاد می‌کنند، که شانس بقا را افزایش می‌دهد.

+بیشتر بخوانید: 

اگر در آخرالزمان تنها یک و زن و مرد باقی بمانند، چقدر طول می‌کشد دوباره به جمعیت امروز برسیم؟ 

انسان‌ها از چه زمانی روی زمین زندگی می‌کردند؟ اولین خانه آنها کجا بود؟

بزرگترین تفاوت انسان‌های هوشمند و نئاندرتال‌ها چه بود؟

آیا انسان‌های اولیه عاشق می‌شدند؟

پیوند‌های اجتماعی

انسان‌ها موجوداتی بسیار اجتماعی هستند و روابط مشارکتی به ما کمک کرده است که بقا یابیم و پیشرفت کنیم. این امر به ویژه در جوامع شکارچی-گردآورنده صادق است، جایی که افراد برای تهیه غذا، سرپناه و محافظت در برابر شکارچیان به یکدیگر متکی هستند.

کتاب «رابطه جنسی در طلوع»، نوشته کریستوفر رایان و کاسیلدا جتا، استدلال می‌کند که انسان‌های اولیه در گروه‌های کوچک با چندین شریک جنسی زندگی می‌کردند. این کارکرد دیگری را برای عشق و رابطه جنسی نشان می‌دهد؛ کارکردی نه فقط تولید مثل، بلکه برای تشکیل جوامع منسجم و با عملکرد خوب. در طول رابطه جنسی، اکسی توسین منجر به احساس صمیمیت و اعتماد شخصی می‌شود که برای کل گروه مفید است.

این ایده توسط تحقیقات در مورد گونه‌های حیوانی مانند بونوبو‌ها که در جوامع بزرگ با چندین شریکِ جفت‌گیری زندگی می‌کنند پشتیبانی می‌شود.

مطالعات نشان می‌دهد که این پستانداران از رابطه جنسی به عنوان نوعی ارتباط استفاده می‌کنند؛ تقویت پیوند‌های اجتماعی در جامعه خود و افزایش همکاری بین اعضا.

عشق در روابط نخستی‌ها

به گزارش راز بقا؛ وقتی صحبت از روابط می‌شود، نخستی‌ها شباهت‌های جالبی را با انسان‌ها ارائه می‌دهند. به عنوان مثال، شامپانزه‌ها زوج‌هایی را تشکیل می‌دهند که می‌توانند سال‌ها یا حتی یک عمر دوام بیاورند. این روابط مانند روابط انسانی، احساس راحتی و امنیت را برای افراد درگیر ایجاد می‌کند.

شامپانزه‌ها اغلب رفتار‌های نظافتی با یکدیگر انجام می‌دهند، جایی که خز یکدیگر را تمیز و مراقبت می‌کنند. این فعالیت پیوندی ممکن است با نوازش انسان ارتباط داشته باشد و می‌تواند روابط نزدیک و احساس عشق و وابستگی را تقویت کند.

نخستی‌ها نسبت به انسان‌های امروزی کمتر تک همسری دارند. با این حال، اجداد ماقبل تاریخ ممکن است چندهمسری نیز داشته باشند. به طور کلی، عشق انسانی و عشق اولیایی آنقدر‌ها که ما فکر می‌کنیم متفاوت نیستند.

عشق در حیوانات: خواستگاری پرنده

پرندگان روابط پیچیده‌ای را تشکیل می‌دهند که اغلب به اندازه روابط موجود در پستانداران غنی است. به عنوان مثال، بسیاری از پرندگان، مانند قوها، برای زندگی جفت می‌شوند و از لمس فیزیکی مانند ضربه زدن به منقار خود برای ایجاد پیوند‌های قوی و صمیمی استفاده می‌کنند.

مراسم خواستگاری در میان گونه‌های پرندگان رایج است، از رقص‌ها و آواز‌های استادانه گرفته تا پرندگان نر که ساختار‌های پیچیده‌ای را از شاخه‌ها و برگ‌ها می‌سازند. همه این‌ها به انتخاب جنسی و اثبات اینکه یک فرد دارای ژنتیک خوب است، برمی گردد.

پرندگان بهشتی که در اندونزی یافت می‌شوند، در برخی از چشمگیرترین معاشقه‌های جهان شرکت می‌کنند. مردان قبل از اینکه حرکات خود را به زنان نشان دهند، ماه‌ها را صرف تکمیل روال‌های رقص پیچیده می‌کنند. تشابهات با انسان‌ها به راحتی قابل مشاهده است؛ ما همچنین سخت کار می‌کنیم تا خود را به خوبی به همسران آینده نشان دهیم، زمانی را در باشگاه می‌گذرانیم به امید اینکه جذاب‌تر به نظر برسیم.

آیا انسان‌های اولیه عاشق می‌شدند؟ بقا بدون عشق شدنی بود؟

سیتاس‌ها، مانند دلفین‌ها و نهنگ ها، مانند هر چیزی که در بین نخستی‌ها دیده می‌شود، روابط قوی برقرار می‌کنند. تک همسری در این گونه‌ها بسیار رایج نیست، اما این بدان معنا هم نیست که پیوند‌های آن‌ها ضعیف است - گروه‌های خانوادگی برای تمام طول عمر در کنار هم می‌مانند و با هم کار می‌کنند تا یکدیگر را تامین کنند و از هر فرزندی مراقبت کنند.

آن‌ها همچنین رفتار‌هایی شبیه به انسان در هنگام تماس فیزیکی نشان می‌دهند. به عنوان مثال، دلفین‌های نر معمولاً با شنا کردن در کنار ماده‌ها یا مالش ملایم به آن‌ها محبت می‌کنند.

مطالعات انجام‌شده بر روی مغز سینه‌داران نیز نورون‌هایی مشابه نورون‌هایی که عشق و احساسات را در انسان کنترل می‌کنند، پیدا کرده است. احساسات یک تجربه ذهنی هستند و بدون توانایی برقراری ارتباط مستقیم با کیسه‌داران، انجام مقایسه‌های دقیق چالش‌برانگیز است.

اما اکثر دانشمندان بر این باورند که این حیوانات قادر به احساسات پیچیده هستند که چندان متفاوت از احساسات انسان نیست.

درنتیجه به نظر می‌رسد از منظر برخی از پژوهشگران که باید ردپای عشق در انسان اولیه یا گونه‌های نخستی را تایید کنیم.

ارسال نظر
نظرات بینندگان
زف
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۴:۳۴
0
0
مسخره ترین پدیده جهان ازدواج وفرزنداوری است ماانسانهای خودخواه به چه حقی انسانی را به این کره خاکی می اوریم وقتیکه هیچ کاری برای او نمیتوانیم انجام بدهیم به صرف اینکه میخواهیم خاطر جمع شویم این قدرت را داریم وبعد هم ادعای والد بودن وزحمت کشیدن برای اورا داشته باشیم
علم و کیهان