نئاندرتالها چگونه و با چه ابزاری موزیک میزدند و گوش میکردند؟
راز بقا: احتمالا این سؤال به ذهن متبادر میشود که آیا نئاندرتالها (Neanderthals) به موسیقی گوش میدادند یا نه. تحقیقاتی در این باره توسط چند اندیمشند انجام شده که نشان میدهد نئاندرتالها اگر چه مانند انسانهای مدرن امروزی موسیقی و ابزار آلات موسیقی نداشتند، اما به روش خودئشان از موسیقی استفاده میکردند و صداهایی را ایجاد میکردند.
به گزارش راز بقا، تحقیقات درباره تواناییهای موسیقی و تجربیات شنیداری نئاندرتالها توسط محققان مختلفی در زمینههای باستانشناسی، انسانشناسی و موسیقیشناسی انجام شده است.
به عنوان مثال «هیو د. مارتینز» به بررسی استفاده از سازهای موسیقی و صدا در زمینههای پیشاتاریخی، از جمله سایتهای نئاندرتالی پرداخته است. همچنین «استیون میتن» باستانشناسی که به خاطر کارش در زمینه تکامل موسیقی و نقش آن در جوامع اولیه انسانی شناخته میشود، به این موضوع پرداخته است که چگونه موسیقی ممکن است بر تعاملات اجتماعی نئاندرتالها تأثیر گذاشته باشد.
«ژوآو زیلهاو» از جمله اندیشمندان دیگری است که به این حوزه پرداخته و در تحقیق در شبه جزیره ایبری بسیار شناخته شده است. وی درباره فرهنگ نئاندرتالها و ظرفیت آنها برای رفتار نمادین، از جمله بیان موسیقایی، تحقیق کرده است. اندیشمند محقق دیگر در این زمینه «مارسلو آ. گلیزر» است. اگرچه او بیشتر یک فیزیکدان نظری است، اما بحثهایی درباره تقاطع علم و هنر انجام داده و به این موضوع پرداخته که چگونه انسانهای اولیه، از جمله نئاندرتالها، موسیقی را تجربه کردهاند.
نئاندرتالها موسیقی داشتند
قدیمیترین ساز موسیقایی کشف شده
بر اساس تحقیقات انجام شده و ابزار کشف شده قدیمیترین ساز موسیقی در جهان، یک فلوت نئاندرتالی به عمر ۶۰ هزار سال است که گنجینهای با اهمیت به شمار میآید. این فلوت در «غار دیوجه بابه» (Divje Babe Cave) در نزدیکی «چرکنو» (Cerkno) در کشور اسلوونی کشف شده و توسط کارشناسان اعلام شد که توسط نئاندرتالها ساخته شده است.
این فلوت از استخوان ران چپ یک خرس جوان ساخته شده و دارای چهار سوراخ است. آزمایشهای موسیقایی و یافتههای پژوهشهای باستانشناسی تأیید میکنند که اندازه و موقعیت این سوراخها نمیتواند تصادفی باشد و بهطور عمدی با هدف بیان موسیقایی ایجاد شدهاند.
«فلوت دیوجه بابه» تنها سازی است که بهطور قطعی توسط نئاندرتالها ساخته شده است. این فلوت حدود ۲۰ هزار سال از دیگر فلوتهای شناختهشده که توسط انسانهای آناتومیک مدرن ساخته شده، قدیمیتر است. این کشف تأیید میکند که نئاندرتالها، مانند ما، موجودات روحی کاملاً توسعهیافتهای بودند که قادر به بیان هنری پیچیده بودند.
نئاندرتالها چگونه موسیقی گوش میدادند
نئاندرتالها که خویشاوندان باستانی ما محسوب میشوند از حدود ۴۰۰ هزار تا ۴۰ هزار سال پیش زندگی میکردند، یعنی زمانی که مفهوم موسیقی به شکلی که امروز میشناسیم، توسعه نیافته بود. اگرچه شواهد مستقیمی از شیوههای موسیقیایی آنها وجود ندارد، اما مطالعات مربوط به آثار باستانی و رفتار اجتماعیشان نشان میدهد که آنها احتمالا با صدا به شیوههای معناداری ارتباط برقرار کرده باشند.
کشفیات اخیر، مانند «فلوتهای استخوانی» ساخته شده از استخوان پرندگان، نشان میدهد که نئاندرتالها قادر به تولید صداهای موسیقایی بودند. این سازها که در سایتهای باستانشناسی مختلف پیدا شدهاند، نشاندهنده اهمیت آنها به ملودی و ریتم است. وجود این فلوتها نشان میدهد که موسیقی صرفاً جنبهای تصادفی در زندگی آنها نبوده، بلکه احتمالاً شکلی از بیان یا ارتباط بوده است.
نئاندرتالها موجودات اجتماعی بودند و به احتمال زیاد موسیقی نقشی در فعالیتهای جمعی آنها داشته است. به عنوان مثال دورهمیهای آنها اطراف آتش میتوانسته فرصتی برای دست زدنهای ریتمیک، ایجاد صداهای کلامی یا استفاده از سازهای ساده ضربی را فراهم کند و محیطی ایجاد کند که در آن موسیقی به تقویت پیوندهای اجتماعیشان کمک کند.
جنبه اجتماعی موسیقی یکی از اصول بنیادین فرهنگ انسانی است و کاملا عقلانی است که تصور کنیم نئاندرتالها نیز احتمالا تجربیات مشابهی داشته و از صدا برای بهبود تعاملات اجتماعی خود استفاده کردهاند.
علاوه بر این، چشمانداز شنیداری محیط آنها احتمالا بر بیان موسیقایی آنها تأثیر گذاشته است. آنها در زیستگاههای متنوعی زندگی میکردند، از جنگلها تا دشتهای باز، جایی که صداهای طبیعت میتوانستند الهامبخش ریتمها و ملودیها باشند. تعامل بین صداهای انسانی و نویزهای محیطی احتمالاً تجربیات موسیقایی آنها را شکل میداد.
نئاندرتالها همچنین دارای تنوع صدایی زیادی بودند. آنها قادر به تولید طیف وسیعی از صداها بودند که شامل گفتار و ارتباط غیرکلامی نیز میشد. این انعطافپذیری صدایی به آنها اجازه میداد در اشکالی از موسیقی که ملودی را با عناصر ریتمیک ترکیب میکرد، مشارکت داشته باشند، مشابه شیوهای که انسانهای اولیه احتمالا آواز میخواندند.
نقش موسیقی در بیان احساسات نیز جنبه مهم دیگری است که باید در نظر گرفت. موسیقی توانایی فوقالعادهای در انتقال احساسات و تقویت ارتباطات دارد و احتمالا نئاندرتالها از صدا برای بیان شادی، اندوه یا احساسات دیگر، به ویژه در مواقع مهم زندگیشان مانند آیینها یا جشنها استفاده کرده باشند.
در حالی که نمیتوان بهطور کامل درک کرد نئاندرتالها چگونه به موسیقی گوش میدادند، شواهدی که وجود دارد نشان میدهد آنها با صدا بهگونهای درگیر بودند که برای زندگی اجتماعی و تجربیات عاطفی آنها حیاتی بود.