












راز بقا: در فرهنگ عامهی بسیاری از اقوام ایرانی، حضور موجودات ماورایی همواره بخشی جدانشدنی از زندگی روزمره و باورهای مردم بوده است. از «آل» که در میان زنان پس از زایمان هراس میآفرید تا «بختک» که خواب را به کابوس بدل میکرد، این موجودات نماد ترس، هشدار و ناشناختههای جهان ناپیدا بودهاند.
به گزارش راز بقا، در میان مردمان بختیاری خوزستان نیز روایتهایی از جنی عجیب و هراسانگیز با نام «مریم خونی» وجود دارد؛ موجودی که گفته میشود پشت سر انسان میایستد و گاه هنگام نگاه به آینه، چهرهی خوفانگیزش نمایان میشود.
به گزارش راز بقا، جن در باور مردمان بختیاری، موجودی واقعی، اما ناپیداست که در دل کوهها، بیابانها و مکانهای تاریک زندگی میکند. مردم اعتقاد دارند جن میتواند در زندگی روزمرهی انسانها مداخله کند؛ گاهی موجب بیماری و سردرد میشود و گاهی با ایجاد هراس، فرد را از کاری بازمیدارد. بسیاری از ترانهها، لالاییها و روایتهای بختیاری به حضور نیروهای مرموز اشاره دارند.
در این بستر فرهنگی، «مریم خونی» نیز نوعی جن ویژه تلقی میشود که چهرهای زنانه و در عین حال وحشتناک دارد. نام او خود حامل معنایی رازآلود است؛ ترکیب «مریم» که یادآور نامی آشنا و انسانی است، با «خونی» که بار منفی و هولناک دارد. همین دوگانگی باعث شده روایتها پیرامون این موجود جذابیت بیشتری پیدا کند و نسل به نسل در میان مردم تکرار شود.
به گزارش راز بقا، یکی از جنبههای متمایز در روایت «مریم خونی»، ارتباط او با آینه است. گفته میشود که او پشت سر فرد ظاهر میشود و هنگامی که شخص درون آینه نگاه میکند، سایهی این موجود ترسناک را میبیند.
چنین باوری تنها به بختیاریها محدود نیست؛ در بسیاری از فرهنگهای دیگر نیز آینه بهعنوان دریچهای میان جهان مرئی و نامرئی شناخته شده است. در افسانههای ایرانی و حتی اروپایی، آینه ابزاری است که میتواند حقیقتهای پنهان را آشکار کند یا راهی برای ورود نیروهای ماورایی باشد.
برای مطالعه بیشتر بخوانید:
«هُووَهرا»؛ موجودی ترسناک در ملایر که مزاحم کشاورزان و کارگران میشود و نماد انسانهای بَدیُمن است
عمو قوز علی؛ دیو کرمانشاهی با قامت خمیده و ترسناک که کودکان را میترساند
پیوند میان آینه و «مریم خونی» بازتابی از ترس انسان از ناشناختهها و امکان دیدن چیزی فراتر از جهان معمول است. در زندگی سنتی بختیاری که شبها در دل کوه و دشت سپری میشد، چنین روایتهایی به تقویت هراس و در عین حال به نوعی محافظت فرهنگی کمک میکرد؛ زیرا افراد را از تنهایی، تاریکی و بیاحتیاطی در مکانهای ناشناخته بازمیداشت.
اگرچه ممکن است وجود «مریم خونی» برای بسیاری تنها یک افسانه باشد، اما این باورها نقش مهمی در نظم اجتماعی ایفا میکردند. نقل داستانهای او برای کودکان یا جوانان بهمنزلهی هشداری بود تا در تاریکی یا هنگام تنهایی مراقب باشند. همچنین، چنین روایتهایی نوعی همبستگی جمعی ایجاد میکرد؛ چرا که مردم در شبنشینیها، کنار آتش یا در جمعهای خانوادگی با بازگویی این قصهها تجربهای مشترک از ترس و شگفتی مییافتند.
از منظر روانشناسی فرهنگی نیز «مریم خونی» نماد هراسهای درونی انسان از دیدن «خود دیگر» در آینه است؛ همان لحظهای که فرد ممکن است در خلوت، چهرهای ناشناس و نگرانکننده در مقابل خود بیابد. این بازتاب نمادین، نشان میدهد که فولکلور نهتنها سرگرمی یا قصهگویی، بلکه آینهای از روان جمعی و دغدغههای وجودی انسانهاست.
به گزارش راز بقا، «مریم خونی» اگرچه در منابع مکتوب مردمشناسی کمتر ثبت شده، اما بهعنوان بخشی از حافظه شفاهی ایل بختیاری جایگاهی ویژه دارد. این روایت در امتداد سنتهای کهن ایرانی دربارهی جنها و موجودات ماورایی قرار میگیرد و پیوندی عمیق میان ترسهای فردی، ابزارهایی، چون آینه و کارکردهای اجتماعی قصهها ایجاد میکند.
چه او را موجودی واقعی بدانیم و چه تنها محصول خیال جمعی، «مریم خونی» بهعنوان یکی از چهرههای ناشناختهی فرهنگ محلی ایران باقی مانده است؛ چهرهای که پشت سر ایستاده و در انعکاس آینه، یادآور رازهای ناپیدای جهان میشود.