












راز بقا: در فرهنگ عامه ایران، بهویژه در مناطق شهری و کوهپایهای، موجودات وهمآلودی در قالب قصههای شفاهی پدید آمدهاند که اغلب کارکردی تربیتی یا هشداردهنده داشتهاند. یکی از این چهرههای ترسناک که کمتر شناخته شده، اما در سالهای اخیر دوباره مورد توجه قرار گرفته، شخصیتی است به نام ننه هر دُم؛ موجودی افسانهای با ظاهری پیرزنوار و دُمی حیوانی.
به گزارش راز بقا، ننه هر دُم برخلاف دیوها و غولهای اسطورهای، شخصیتی برخاسته از فرهنگ شهری است؛ بهطور خاص از تهران قدیم. این موجود در روایتهای شفاهی بهعنوان ابزاری برای ترساندن کودکان معرفی میشده و نقشی شبیه به «لال بَرار»، «ننهشُو» یا «بَبَک» در دیگر مناطق ایران داشته است.
نام او ترکیبی است از «ننه» به معنای زن سالخورده، و «هر دُم» که اشارهای است به ویژگی عجیب و حیوانمانندش: داشتن دُمی غیرانسانی. این ترکیب زبانی، بهخوبی لحن ترسآفرین و عجیب این موجود را بازتاب میدهد.
بر اساس روایتهای موجود، ننه هر دُم پیرزنی با صورتی زشت و نگرانکننده است. به گزارش راز بقا آنچه او را از دیگر پیرزنهای قصهها متمایز میکند، وجود دُمی حیوانی در بدن اوست؛ دُمی که یا از زیر لباسش پیداست یا هنگام حرکتش کشیده میشود. این موجود معمولاً در شب ظاهر میشود و گفته میشود که کودکان نافرمان یا تنها را شکار میکند.
ننه هر دُم در نگاه اول شاید تنها یک موجود خیالی ترسناک باشد، اما در واقع کارکردی چندوجهی دارد. نخست، او بخشی از نظام تربیتی سنتی بوده و برای ایجاد ترس و اطاعت در کودکان به کار میرفته است. دوم، او بازتابی از ترسهای جمعی جامعه در برابر ناشناختهها، تاریکی، تنهایی و بینظمی اجتماعی بوده است.
از این منظر، ننه هر دُم را میتوان نوعی نماد فرهنگی دانست؛ نمادی از اضطرابهایی که در شکل زنی سالخورده و هیولایی، در ناخودآگاه جمعی مردم تهران نمود یافته است.
شخصیت ننه هر دُم را میتوان در کنار موجوداتی، چون ننهشُو در گیلان، لولو در مازندران، و بَبَک در جنوب ایران قرار داد. این شخصیتها معمولاً زن، مسن و حامل قدرتهایی فرابشری هستند که حضورشان در لحظههای خاص یا رفتارهای ناهنجار به چشم میآید. آنان در گذر زمان به نمادهای فرهنگی با ریشههای روانشناختی، تربیتی و اجتماعی تبدیل شدهاند.
برای مطالعه بیشتر بخوانید:
آل؛ هیولای افسانهای شبیه پیرزنی لاغر و استخوانی که به زنان باردار حمله میکند و نوزادان را میدزدد
کُر زنگِرو؛ موجودی ترسناک که نزدیک آب زندگی میکرد و کودکان جنوبی را در خواب میدزدید!
واژه «دُم» در نام این موجود، نقش کلیدی دارد. اشاره به دُم حیوانی، مرز میان انسان و غیرانسان را در ظاهر او برجسته میکند و به او هویتی هیبریدی میدهد؛ نیمی آشنا، نیمی بیگانه. این هیبرید بودن، ریشه در ترس انسان از ترکیبهای ناقص، موجودات مرموز و پدیدههای بینابینی دارد.
در سالهای اخیر، با رشد علاقه به فولکلور ایرانی در شبکههای اجتماعی، شخصیتهایی مانند ننه هر دُم دوباره مورد توجه قرار گرفتهاند. به گزارش راز بقا این بازگشت نه صرفاً از سر کنجکاوی، بلکه تلاشی برای بازخوانی فرهنگ شفاهی و بازیابی لایههای پنهان حافظه جمعی است. ننه هر دُم حالا بخشی از گفتوگوی فرهنگی جدیدی است که میان گذشته و حال جریان دارد.
ننه هر دُم صرفاً یک افسانهی کودکانه یا موجودی برای ترساندن نیست. او بخشی از ذهنیت جمعی، تربیت سنتی و حافظه فرهنگی تهرانیهاست. شخصیتی که از دل کوچههای تاریک و ذهنهای خیالپرداز بیرون آمده تا نمادی از هراس، هشدار، و بازدارندگی در جامعه باشد. پرداختن به چنین چهرههایی، ما را به درک عمیقتری از لایههای پنهان فرهنگ ایرانی میرساند.