












راز بقا: در دل افسانهها و داستانهای شفاهی ایران، موجودی خوفناک و مرموز به نام «مردازما» شناخته میشود؛ موجودی که نامش به معنای «آزمونکننده انسان» است و حضورش همواره با هراس، تردید و آزمایشهای طاقتفرسا همراه است.
به گزارش راز بقا، مردازما برخلاف برخی هیولاهای محلی که مختص به یک منطقه خاص هستند، در روایتهای اکثر اقوام ایرانی ردپایی از خودش به جا گذاشته و به یکی از چهرههای مشترک در اسطورهشناسی ایرانی تبدیل شده است.
به گزارش راز بقا، توصیف چهره مردازما در روایتهای مختلف تا حدی متفاوت است، اما اغلب او را بهصورت موجودی بزرگجثه، نیمهانسان و نیمهحیوان تصویر میکنند. برخی روایتها میگویند مردازما سری همچون گاو دارد و چشمانش سرخ و برافروخته است، با بدنی پوشیده از موهای خشن و دستانی چنگالمانند که میتواند هر انسانی را به راحتی از پا درآورد.
در مناطق کوهستانی، او گاه به شکل گرگمانندی غولآسا توصیف میشود، در حالی که در نواحی بیابانی، بیشتر به صورت سایهای عظیم که شبها در کمین مینشیند، شناخته میشود.
به گزارش راز بقا، مردازما در بسیاری از افسانهها موجودی است که وظیفه دارد انسانها را بیازماید؛ آزمونهایی که گاهی به قیمت جانشان تمام میشود. به باور مردم، مردازما اغلب در مسیرهای سخت و پرخطر مثل گردنههای کوهستانی، جنگلهای تاریک یا بیابانهای دورافتاده ظاهر میشود و رهگذران را به چالش میکشد.
آزمونهای او میتواند از پرسیدن سوالات مرموز و فلسفی گرفته تا قرار دادن فرد در شرایطی مرگبار باشد که تنها با شجاعت، هوشمندی یا پاکدلی میتوان از آنها جان سالم به در برد.
در برخی فرهنگها، شکست در آزمون مردازما مساوی با مرگ یا دیوانگی است، اما اگر کسی موفق شود از آزمونهای او سربلند بیرون بیاید، گفته میشود به نوعی برکت یا توانایی خارقالعاده دست پیدا میکند؛ مثل قدرت پیشبینی یا مصونیت از خطرهای طبیعی.
به گزارش راز بقا، پژوهشگران اسطورهشناسی بر این باورند که مردازما نماد ترسها و تردیدهای انسان در مواجهه با ناشناختههاست. حضور این موجود در افسانههای اقوام مختلف ایرانی، از ترکها و کردها گرفته تا بلوچها و مازنیها، نشاندهنده گستردگی باور به یک نیروی آزمونگر در بطن فرهنگ ایرانی است.
برخی روایتها حتی ردپایی از مردازما را در ادبیات کلاسیک فارسی میبینند، جایی که قهرمانان داستانها باید از هفتخوانهای دشوار عبور کنند؛ مردازما در این دیدگاه همان نیرویی است که این هفتخوانها را پیش روی انسان میگذارد.
برای مطالعه بیشتر بخوانید:
طنطل؛ دیوی عظیمالجثه و ترسناک که ساکن بیابانهای ایران است و آدمها را شکار میکند
تپتپو: کابوس شبهای مردم بختیاری که یک مهره و گردنبند جادویی دارد
در فرهنگ عامه، این موجود افسانهای با نامهای مختلفی شناخته میشود. به گزارش راز بقا، یکی از رایجترین نامها «مردوزوان» است که شبها در صحرا و بیابان ظاهر میشود و به شکل مردی لاغر اندام به افراد تنها نزدیک میشود. گفته میشود اگر فرد بترسد و فرار کند، مردوزوان او را دنبال میکند و قدش رفتهرفته بلندتر میشود، اما اگر نترسی، نمیتواند آسیبی برساند.
روایتها اشاره میکنند که مردوزوان پاهایی بلند دارد که مانند ریسمان به دور کمر قربانی میپیچد و او را گرفتار میکند. برخی نیز از تجارب شخصی خود در مشاهده مردوزوان سخن گفتهاند، حتی به شکل بزغالهای سخنگو یا تودهای از پشم که به ناگاه تبدیل به کودک میشود.
در سیستان، او را نوعی جن میدانند که اگر کسی نترسد، با او دوست میشود و حتی کمک میکند. در خراسان جنوبی با نام «مردهآزما» شناخته میشود؛ موجودی زشترو که در گورستانها و آسیابهای کهنه کمین میکند و تقلید صدای آدمی را بلد است.
در لرستان از «مرتزما» یاد میکنند و او را موجودی خوفناک میدانند، در حالی که در هرمزگان «مدوزما» هیولایی غولآساست که میتواند یک پایش را روی کوهی و پای دیگرش را روی کوه دیگری بگذارد.
به گزارش راز بقا، در کرمان، «مندرازما» موجودی کوچک و باریک توصیف میشود که میتواند قد بکشد و حتی به سوالات افراد پاسخ دهد. مردم استان مرکزی هم از موجودی به نام «مدزما» سخن میگویند که شبها در زمینهای کشاورزی مردان را آزار میدهد.
روایتهایی از ظاهر شدن مردآزما در کوچههای تاریک نیز وجود دارد که گفته میشود هرچه بیشتر به او نگاه کنی، بزرگتر میشود.
به گزارش راز بقا، مردازما نمادی از آزمونهای دشوار و ترسهای نهفته در ناخودآگاه جمعی ایرانیان است؛ موجودی که با حضور مرموز و چندچهرهاش، مرز میان واقعیت و خیال را محو میکند. روایتهای متنوع از این موجود افسانهای، نشاندهنده غنای فرهنگی و روانشناختی مردمان این سرزمین است که برای هر هراس و تجربهای، چهرهای اسطورهای ساختهاند.