












راز بقا: باورها و اساطیر محلی بخش جداییناپذیر از فرهنگ عامهی ایران هستند. هر منطقه و هر روستا، روایتهای خاصی از موجودات فراطبیعی دارد که حضورشان در زندگی روزمرهی مردم پررنگ بوده است. این موجودات، هم کارکردی هشداردهنده داشتهاند و هم ابزاری برای توضیح دادن ناشناختهها و پدیدههای طبیعی.
به گزارش راز بقا، در شهرستان ملایر نیز یکی از این موجودات اسطورهای با نام «هُووَهرا» شناخته میشود؛ موجودی مرموز که بهویژه در زمانهای حساس کشاورزی همچون برداشت محصول یا دروکردن ظاهر میشد و با ایجاد آشوب، تمرکز کشاورزان را به هم میزد. «هُووَهرا» نمونهای ارزشمند از چگونگی انعکاس ترسها، نگرانیها و باورهای مردم در فرهنگ بومی است.
به گزارش راز بقا، بر اساس روایتهای محلی، «هُووَهرا» موجودی است با قدی بلند و کشیده، پوستی سبزه و تیره و چشمانی سرخ که در تاریکی شب یا هنگام غروب بیش از هر زمان دیگری میدرخشند. صدای او بم، خشن و هراسانگیز توصیف شده است؛ بهگونهای که تنها شنیدن صدایش برای برهم زدن آرامش کارگران کافی بود.
این موجود معمولاً زمانی ظاهر میشد که کشاورزان یا روستاییان مشغول فعالیتهای مهم بودند. درو کردن گندم، برداشت انگور یا جمعآوری محصولات باغی، لحظههایی سرنوشتساز برای روستاییان بهشمار میرفت و هرگونه اختلال در این روند میتوانست به زیان اقتصادی بزرگی منجر شود. باور مردم این بود که «هُووَهرا» درست در همین لحظات حساس رخ مینماید تا نظم کار را به هم بزند و کارگران را دچار بیحوصلگی یا نزاع کند.
برای درک درست «هُووَهرا» باید به کارکردهای روانی و اجتماعی چنین موجوداتی در فرهنگ عامه توجه کرد. روستاییان با نسبت دادن مشکلات و ناکامیها به موجودی فراطبیعی، نوعی توضیح برای بینظمیها و ناکامیها پیدا میکردند. اگر گروهی از کارگران در حین کار تمرکز خود را از دست میدادند، یا درگیری و نزاعی در جمع به وجود میآمد، مردم آن را نتیجهی حضور «هُووَهرا» میدانستند.
برای مطالعه بیشتر بخوانید:
عمو قوز علی؛ دیو کرمانشاهی با قامت خمیده و ترسناک که کودکان را میترساند
به گزارش راز بقا، از سوی دیگر، این باورها میتوانستند جنبهی هشداردهنده داشته باشند. روایت «هُووَهرا» بهنوعی یادآور این بود که در کارهای جمعی باید تمرکز، هماهنگی و همکاری وجود داشته باشد؛ در غیر این صورت نیروهای مزاحم و بدیمن (چه در قالب انسان و چه در شکل موجودی فراطبیعی) کار را از هم خواهد پاشید. بنابراین، اسطورهی «هُووَهرا» در عین ترساندن، پیام اجتماعی مهمی دربارهی نظم و همکاری نیز منتقل میکرد.
با گذر زمان و تغییر سبک زندگی، بسیاری از این موجودات اسطورهای از حافظهی جمعی مردم کمرنگ شدهاند یا معنایی تازه یافتهاند. امروزه در برخی روستاهای ملایر، واژهی «هُووَهرا» دیگر الزاماً به موجودی خیالی اشاره نمیکند، بلکه بیشتر برای توصیف انسانها به کار میرود. فردی که مزاحمت ایجاد کند، خوشیمن نباشد یا فاقد منطق انسانی و عقل سلیم به نظر برسد، «هُووَهرا» نامیده میشود.
این تغییر کارکرد نشاندهندهی پویایی زبان و فرهنگ عامه است. واژهای که زمانی تجسم یک موجود فراطبیعی ترسناک بود، اکنون در گفتار روزمره نقشی طنزآمیز یا انتقادی دارد. در واقع، «هُووَهرا» از جهان اسطوره به جهان اجتماعی مهاجرت کرده و به ابزاری برای برچسب زدن به افراد ناخوشایند یا مزاحم بدل شده است.
به گزارش راز بقا، «هُووَهرا» یکی از موجودات اساطیری جالب در فرهنگ مردم ملایر است؛ موجودی با چهرهای ترسناک، صدایی هراسانگیز و رفتاری آشوبگر که در زمانهای حساس کشاورزی پدیدار میشد و کار مردم را مختل میکرد.
این روایت نشان میدهد چگونه اسطورهها بازتابدهندهی ترسها و نیازهای روانی و اجتماعی انسانها بودهاند. همچنین، تغییر معنای آن در روزگار کنونی، نمونهای روشن از زنده بودن و تحولپذیری فرهنگ عامهی ایران است. «هُووَهرا» اگرچه شاید دیگر در مزارع حضور نداشته باشد، اما در زبان و ذهن مردم همچنان زنده است.