












راز بقا: افسانهها و موجودات خیالانگیز بخش مهمی از فرهنگ عامهاند و در حفظ هویت معنوی و اجتماعی جوامع نقش اساسی دارند. یکی از این موجودات افسانهای، در روستای آلهدانه در شهرستان کنگاور کرمانشاه به نام «چاورَش» یا «چشمسیاه» شناخته میشود.
به گزارش راز بقا، این موجود که بر اساس باورهای محلی دارای چهرهای دوگانه، ویژگیهای فراطبیعی و هویتی نمادین است، با قصههایی مرتبط با محافظت و تهدید، در زندگی روزمره انسانها جایگاهی نمادین یافته است. در سطور بعدی، ساختار، ویژگیهای ظاهری و کاربرد اجتماعی این پدیده فرهنگی تشریح میشود.
به گزارش راز بقا، واژه «چاورش» در زبان کردی کرمانجی ترکیبی از «چاو» به معنی چشم و «رش» به معنی سیاه است و به معنای تحتاللفظی «چشم سیاه» است. در متون فرهنگ لغت محلی، این اصطلاح برای اشاره به زیبایی چشمان تیره نیز به کار میرود، اما در روستای آلهدانه، این واژه بار معنایی اهریمنی و رمزآلود گرفته است. این تغییر معنایی نشاندهنده تطور فرهنگی واژه و نقش آن در بازنمایی ترسها و ارزشهای محلی است.
در مطالعات فرهنگ عامه، چنین موجوداتی اغلب با هدف اخلاقسازی، جلوگیری از رفتارهای ناهنجار و انتقال آموزههای اجتماعی تخیلی خلق میشوند. چاورَش با ویژگیهایی نظیر هدیه سکه به افراد بدذات یا حمله به کودکان نافرمان، گویی پیامی اخلاقی را منتقل میکند: رفتار ناپسند یا فقدان شرمسنجی ممکن است باعث مراقبت ماورایی یا تنبیه شود.
به گزارش راز بقا، بر اساس روایات مردمی، چاورَش دارای دو سر است: سر مردی ریشدار با ریشی بافتهشده و طلایی و چشمانی آبی، و سر زنی با دندانهای نیشدار، موهای سیاه و چشمانی زرد، به شکل دستانی انساننما و پاهای پولکی. این ترکیب جنسیتی و ترکیب ویژگیهای فریبنده (مرد با ریش طلایی و زن زیبا ولی نیشدار) نشان از دوگانگی خوب/ بد، زیبایی/ زشتی و جذب/ ترس دارد.
توصیف شلاق سیاه و سپر همراه آن نیز نمادی از تهدید مستقیم و قدرت تخریبی است که بلافاصله با دیدن آن، مرگ رخ میدهد.
ویژگی بسیار جالب دیگر، قدرت سفر در زمان است، که چاورَش را موجودی ماورایی، قدرتمند و مسلط به فضای -زمان معرفی میکند. تمرکز حملهاش روی کودکان نیز یادآور همان پدیدهای است که در بسیاری از فرهنگها، موجودات خیالی برای ایجاد حس امنیت یا «تا حدی ترسی کنترلشده» در میان کودکان طراحی شدهاند.
افزون بر این، این موجود جاودانه توصیف شده (حدود هزار سال عمر)، اما همیشه با چهره جوان و عصبانی ظاهر میگردد، که میتواند نشانهای از مقاومت فرهنگ در برابر فراموشی و پیوند با خاطرات جمعی باشد.
برای مطالعه بیشتر بخوانید:
ننه هر دُم؛ پیرزن ترسناک تهرانی با دُم حیوانی که شبها کودکان را شکار میکند!
افسانه کوتولههای شهداد و نبرد افسانهای با اژدهای سرخ سیستان و بلوچستان بر سر کوه طلا!
به گزارش راز بقا، نقش چاورَش در جامعه روستایی، دوگانه و پیچیده است. از یک سو، هدیه سکه به افراد بدذات، نمادی از رشوهی ماورایی به خطاکاران است. این سکه، اگرچه به نظر خوشبختی و ثروت میآورد، اما ممکن است بهصورت معکوس نمادی از فریبندگی دنیاست؛ یعنی ناشی از عمل ضداخلاقی بدون پرداخت قیمت واقعی.
چنین روایات اغلب در جامعه برای ترساندن نادیده از یاد میآیند و هشداری اخلاقیاند: پول بادآورده از منابع غیرمشروع، پاداشی ناپایدار و پرمخاطره دارد.
از سوی دیگر، تهدید به قتل کودکان نشاندهنده وظیفه شاهرگ فرهنگی جامعه در مراقبت از نسل آینده است. بسیاری از فرهنگها در نقاط مختلف دنیا، موجوداتی تخیلی را بهعنوان ابزار بازدارنده برای محافظت اخلاقی و تربیتی تعریف کردهاند؛ چاورَش نیز با دو ویژگی اصلی - هدیهگری به خطاکاران و تنبیه کودکان - دیدی پیچیده از عدالت محلی و نگرش به نیکی/ بدی، تربیت، و هشدار دارد.
به گزارش راز بقا، «چاورَش»، موجود افسانهای باورهای ساکنان روستای آلهدانه در کرمانشاه، نمونهای برجسته از پویایی فرهنگ عامه و نقش رمزآلود فرهنگ در انتقال پیامهای اخلاقی و اجتماعی است. این موجود با ویژگیهای دوگانهاش (ظاهر ظاهراً زیبا، سرشت خطرناک)، ترکیب راندهشده اجتماع است و پیوندی میان گذشته، خیال و واقعیت برقرار میسازد.
این افسانه نه فقط بازتاب نگرش جامعه به مسائلی، چون عدالت، تربیت و خطا، بلکه چالشی برای مطالعات فرهنگی و انسانشناسی در خصوص چگونگی شکلگیری باورها و سازگاری آنها با نیازهای روانی و اجتماعی نسلهاست.