












راز بقا: در دل سیستان و بلوچستان، جایی در نزدیکی روستای تیس چابهار، افسانهای ترسناک میان مردم پیچیده است: گورستان جنها. اینجا جایی است که شبها هیچ انسانی جرئت نزدیک شدن ندارد، چرا که باور دارند ارواح پلید و جنهای خشمگین آنجا سکونت دارند. در این متن، سفری میکنیم به این مکان وهمآلود و داستانها و روایتهای هولناکش را با هم مرور میکنیم.
به گزارش راز بقا، گورستان جنها در روستای تاریخی تیس، در نزدیکی چابهار، و درست کنار گورستان قدیمی روستا واقع شده است. این گورستان از دور فقط سنگهای بلند و کجومعوجی دارد که رویشان نوشتههایی ناخوانا حک شده است. مردم محلی میگویند اینها قبرهای معمولی نیستند؛ هرکدام خانه و مقبرهی جنی است که روزگاری بر زمین فرمان میرانده است.
افسانهها میگویند شبها وقتی هوا تاریک میشود، صدای خنده، نجوا و گاهی جیغهایی از دل گورستان شنیده میشود. برخی ادعا میکنند اگر نیمهشب نزدیک قبرها بروی، سایههایی شبحگونه را میبینی که روی سنگها میخزند. عجیبتر از همه این که مردم میگویند این قبرها متعلق به انسانها نیست و اصلاً هرکس بخواهد به قبرها دست بزند، گرفتار نفرین میشود و یا دیوانه بازمیگردد.
به گزارش راز بقا، برخی شبها، کسانی که از کنار گورستان رد میشوند، میگویند بوی گوگرد و خاک سوخته به مشام میرسد؛ انگار که زمین در حال باز شدن است.
گاهی هم میگویند نورهایی آبیرنگ از میان قبرها سوسو میزنند و بعد خاموش میشوند. قدیمیها هشدار میدهند که هیچوقت به این نورها نزدیک نشوی؛ چون میتواند تو را به دنیای جنها بکشد و دیگر بازگشتی در کار نباشد.
یکی از ترسناکترین روایتها مربوط به چوپانی است که میخواست نیمهشب گوسفندانش را از کنار گورستان عبور دهد و صبح فقط عصای او پیدا شد؛ نه خودش، نه گوسفندانش.
به گزارش راز بقا، یکی از ماهیگیران قدیمی تیس روایت میکند که سالها پیش، وقتی جوان بوده، یک شب تصمیم میگیرد از مسیر گورستان جنها میانبر بزند تا زودتر به خانه برسد.
او تعریف میکند: «وسط راه صدایی شنیدم، شبیه صدای زنجیر که روی زمین کشیده میشد. اول فکر کردم خیالاتی شدهام، اما وقتی برگشتم، سایهی بلندی را دیدم که پشت یکی از سنگها پنهان شد. پاهایم شل شد و حتی نتوانستم بدوم. با هزار زحمت خودم را کشانکشان به خانه رساندم. از آن شب به بعد تا چند ماه کابوس میدیدم و بدنم بیدلیل درد میگرفت. حتی پیرمردهای روستا گفتند من به نفرین جنها گرفتار شدهام».
روایت دیگری نیز از این گورستان منتشر شده است. چند سال پیش گروهی از گردشگران تهرانی برای بازدید از گورستان به تیس میآیند. آنها تصمیم میگیرند شبانه به گورستان بروند و عکس بگیرند. یکی از اعضای گروه روایت میکند:
«وقتی رسیدیم، دوربینمان خودبهخود خاموش شد. هر چقدر تلاش کردیم روشن نشد. ناگهان صدای خندههای کودکانه شنیدیم، درحالیکه آنجا هیچ بچهای نبود. ترسیده بودیم و خواستیم برگردیم. وقتی به ماشین رسیدیم، متوجه شدیم دوربین اصلاً نیست. ما دقیق یادمان بود که آن را وسط قبرها جا نگذاشتهایم. هنوز هم نمیدانم چی شد که ناپدید شد».
به گزارش راز بقا، سنگقبرهای گورستان جنها حکاکیهایی دارند که هیچکس تاکنون نتوانسته آنها را بخواند. زبانشان نه عربی است، نه فارسی و نه هیچ زبانی که شناخته شده باشد. همین موضوع باعث شده مردم باور کنند اینها نشانههای جادویی و رمزهای مخصوص دنیای جنها هستند. برخی حتی گفتهاند اگر بیش از حد به این نوشتهها خیره شوی، حالت بد میشود یا ممکن است بیهوش شوی.
به گزارش راز بقا، هرچند برخی محققان میگویند این قبرها متعلق به دوران پیش از اسلام است و جنبه تاریخی دارد، اما مردم محلی همچنان باور دارند که این مکان به دنیای فراطبیعی متصل است. چه حقیقت داشته باشد، چه نه، فقط کافی است شبهنگام از کنار گورستان جنها عبور کنی تا مو به تنت سیخ شود و قلبت به تپش بیفتد.