












راز بقا: در قلب پایتخت تاجیکستان، دوشنبه، داستانی عجیب و دلنشین رخ داده بود که سالها ذهن شهروندان را به خود مشغول کرده بود. مردی به نام «طالبشاه شیخاف» و خرساش، ماریا، بیش از دو دهه بخشی از زندگی شهری بودند و با رفتارهای عجیب و صمیمی خود، هم کودکان و هم بزرگترها را شگفتزده میکردند.
به گزارش راز بقا، امروزه، کاربران شبکههای اجتماعی تاجیکستان در تلاشند تا با جمعآوری کمکهای مردمی، مجسمهای از این دو همراه دوستداشتنی بسازند و یادشان را زنده نگه دارند.
به گزارش راز بقا، داستان از آنجا آغاز شد که چند دهه پیش، شکارچیانی یک خرس مادر را در کوههای تاجیکستان کشتند و توله یتیم او آنقدر کوچک بود که نمیتوانست زنده بماند.
برای مطالعه بیشتر بخوانید:
وویتک؛ خرس همدانی که سیگار میکشید و سرباز وفادار ارتش لهستان در جنگ جهانی بود
عمو جلال و داگلاس؛ پلیکان مهاجری که ۸ سال است در انزلی کنار صیاد ۵۶ سالهای زندگی میکنند
در مصاحبههایی که سالهای گذشته شیخاف با رسانههای تاجیک انجام داده بود گفت که اولین بار ماریا که یک تولهای شش هفتهای بود را در اوایل دهه ۱۹۹۰ در خانه همسایه دید. همسایه میخواست توله را بفروشد، چون مادرش توسط شکارچیان کشته شده بود. شیخاف توله را با یک بز معاوضه کرد و و او را مانند یکی از ۱۳ فرزندش بزرگ کرد.
طالبشاه توله خرس را «ماریا» نامید، برگرفته از شخصیت محبوب یک سریال مکزیکی که آن زمان در تلویزیون روسیه پخش میشد. ماریا با شیر خشک بزرگ شد، در کنار کودکان میخوابید و همه جا دنبال شیخاف میرفت.
ماریا با غذایی که «۱۳ فرزند دیگر» شیخاف در خانهی کوچکشان در یلاش، روستایی در بخش شرقی جیرگاتول تاجیکستان، میخوردند، بزرگ شد.
اشتهای روزافزون ماریا به زودی برای صاحبش که با مهربانی خرس را «دخترم» صدا میکرد، بهطور فزایندهای پرهزینه شد. در یکی از مصاحبهها، شیخاف گفت که خرس روزانه ۱۰ تا ۱۲ کیلوگرم غذا میخورد.
به همین دلیل شیخاف روستا و خانوادهاش را ترک کرد و همراه ماریا در دوشنبه ساکن شد، جایی که خرس را برای کمک به تأمین هزینهها به کار گرفت.
به گزارش راز بقا، بیش از ۲۰ سال، مردم دوشنبه شاهد صحنههای شگفتانگیز بودند: پیرمردی با لباس سنتی تاجیکی و در کنار او یک خرس بالغ که در خیابانها قدم میزد، سوار اتوبوس میشد، و حتی شیخاف را روی پشت خود حمل میکرد. ماریا کودکان را سرگرم میکرد و نمایشهای جذاب انجام میداد، در حالی که شیخاف مراقب او بود و با قلاده او را کنترل میکرد.
برای مطالعه بیشتر بخوانید:
علیاکبر حاجی جمهوری؛ سلطان خر ایران و صاحب مرزعه «سُم طلا» که اولین بار الاغهای ایران را بیمه کرد
داستان تلخ و شیرین «راها»؛ دوستی عجیب کرگدن یتیم با مردی که فکر میکند مادرش است!
عاشقانه «پوچو و چیتو»؛ ماجرای عشق ۲۳ ساله و باورنکردنی یک انسان و کروکودیل
این دو تبدیل به نماد شهر شدند و حتی در مراسم سال نو سنتی تاجیک، نوروز، برای سرگرم کردن رئیسجمهور امامعلی رحمان دعوت شدند و مبلغی در حدود ۲۰۰ دلار نیز دریافت کردند. هرچند برخی این رفتار را سرگرمکننده میدیدند، برخی دیگر آن را نوعی ظلم به حیوانات تلقی میکردند.
به گزارش راز بقا، شیخاف در سال ۲۰۱۳ و در حدود ۸۰ سالگی درگذشت و ماریا تنها دو ماه بعد فوت کرد. امروز کاربران شبکههای اجتماعی تاجیکستان خواستار ساخت مجسمهای برای یادبود این دو همراه دوستداشتنی هستند. یکی از کاربران فیسبوک نوشت:
«مهم است کسانی که این همه شادی و تفریح به مردم هدیه دادند را به یاد بیاوریم».
کاربر دیگری به نام «خسیات نزارعلی» در فیسبوک نوشت:
«من آنها را به یاد دارم. در دوران دانشجوییام، برای دیدنشان به مرکز شهر میرفتم. ایده ساخت مجسمه آنها عالی است، چون میخواهیم فرزندانمان نیز درباره این دو ساکن خاص و غیرمعمول دوشنبه بدانند.»
با این حال، همه افراد از زوج طالبشاه و ماریا تحت تأثیر قرار نگرفتند: در حالی که برخی این دو و رابطهشان را به عنوان سرگرمی و تفریح میدیدند، برخی دیگر آن را به عنوان ظلم به حیوانات را میدیدند.
کاربری به نام «لسیا مارنکوا» در فیسبوک نوشت: «حیوان بیچاره. یادم میآید چگونه او را با قلاده میکشید».
حمایتها برای این ایده گسترده است و بسیاری معتقدند یادآوری داستان طالبشاه شیخاف و ماریا میتواند نسلهای آینده را با یکی از خاطرات جالب و مهربانانه شهر دوشنبه آشنا کند.