راز بقا: در میان بیش از چهل گونه از پرندگان بهشتی، مرغ بهشتی شاهی (king bird-of-paradise) جایگاهی ویژه دارد نهتنها بهعنوان یکی از کوچکترین اعضای این خانواده افسانهای، بلکه بهعنوان یکی از چشمگیرترین از نظر زیبایی و شکوه رنگها.
به گزارش راز بقا، این پرنده که به «پادشاه کوچک» معروف است، تجسمی از هنر طبیعی است؛ آمیزهای از اغراق تکاملی و جذابیتی شاعرانه که قرنها پرندگان گینه نو را در هالهای از راز و خیال فروبرده است. اما فراتر از ظاهرش، این پرنده تاریخی پنهان دارد؛ تاریخی که با شگفتی انسان، ماجراجوییهای استعماری و افسانههای زیبایی دستنیافتنی گره خورده است.

به گزارش راز بقا، سرگذشت مرغ بهشتی شاهی، مدتها پیش از دوران علم مدرن آغاز شد. قرنها پیش، بومیان گینه نو پرندگان بهشتی را پیامآوران آسمان میدانستند. پرهای درخشانشان در آیینها، رقصها و نشانههای مقام اجتماعی به کار میرفت. وقتی نخستین اروپاییان در قرن شانزدهم به این سرزمین رسیدند، با پرهای خشکشدهای روبهرو شدند که بدون پا و بال در بازارها فروخته میشدند. همین امر سبب شد که افسانهای شکل گیرد مبنی بر اینکه این پرندگان، «مرغان خدا» هستند؛ موجوداتی که هرگز زمین را لمس نمیکنند و همیشه در آسمان معلقاند.
در سال ۱۷۵۸، کارل لینه در اثر خود سیستم طبیعت (Systema Naturae) مرغ بهشتی شاهی را توصیف علمی کرد و نام آن را رسماً وارد جهان طبقهبندی علمی نمود. اندکی بعد، نمونههای این پرنده به اروپا رسید و طبیعتشناسان را مسحور خود کرد.

پرهای قرمز درخشان و سپر سبز متالیکی که بر سینهاش میدرخشد، آن را به نمادی از زیبایی عجیبوغریب در عصر اکتشافات بدل ساخت. برای مجموعهداران عصر ویکتوریا، این پرنده بهشتی نهتنها یک گونه جانوری، بلکه جواهری زنده از دنیایی بکر و رؤیایی بود.
در قرن نوزدهم، کاشفانی، چون آلفرد راسل والاس - همکار داروین در کشف نظریه تکامل - به جنگلهای گینه نو رفتند. والاس مرغ بهشتی شاهی را «کاملترین و زیباترین مرغ بهشتی» نامید. او در تزئینات اغراقآمیز این پرنده ازجمله دو پر دراز دم که به دیسکهای سبز براق ختم میشوند گواهی زنده بر نظریه «گزینش جنسی» میدید؛ همان ایده شگفتانگیز داروین که میگفت زیبایی میتواند نیرویی تکاملی باشد.

به گزارش راز بقا، از دیدگاه زیستی، مرغ بهشتی شاهی یک شاهکار تکاملی است. طول بدنش تنها حدود ۱۶ سانتیمتر است، اما از لحاظ تزئینات، یکی از باشکوهترین گونهها در سراسر خانواده Paradisaeidae محسوب میشود. بدن نر به رنگ قرمز آتشین، زیرتنه سفید خالص، سینهای با درخشش سبز متالیک و دو پر دم سیمیشکل با دیسکهای زمردین است که همچون دو سکه درخشان در نور میچرخند. این تزئینات، ابزار اصلی در نمایشهای خواستگاری هستند.
برای مطالعه بیشتر بخوانید:
هنگام جفتیابی، نر نمایشی اجرا میکند که بیشتر به یک نمایش هنری شباهت دارد تا رفتار حیوانی. او شاخهای را بهدقت تمیز میکند، سپس وارونه آویزان میشود یا با حرکات سریع بالا و پایین میپرد، در حالی که پرهایش را به ارتعاش درمیآورد و دم سیمیاش را مانند سکههای درخشان در هوا میچرخاند.

صدایی از تقتقها و سوتهای تیز نیز به این نمایش اضافه میشود. مادهها از دور تماشا میکنند و در نهایت، براساس هماهنگی و جذابیت نمایش، جفت خود را انتخاب میکنند.
زیستگاه طبیعی این گونه، جنگلهای بارانی کمارتفاع گینه نو و جزایر اطراف مانند آرو است. آنها معمولاً در تاجپوش درختان زندگی میکنند، جایی که پرتوهای نور از میان برگها عبور کرده و درخشش پرهای نر را چندبرابر میکند. برخلاف گونههای بزرگتر که در گروههای نمایشی (لِک) تجمع میکنند، نرهای این گونه قلمروهای کوچک و شخصی دارند که از آن، چون تخت شاهی محافظت میکنند.

با وجود رنگهای درخشانش، مشاهده این پرنده در طبیعت بسیار دشوار است. جثه کوچک و عادت به زندگی در لایههای بالای جنگل باعث شده که حتی پرندهشناسان حرفهای نیز بهسختی بتوانند آن را ببینند. با این حال، نسبت به بسیاری از پرندگان بهشتی دیگر، جمعیت آن باثباتتر است و بهدلیل دورافتادگی زیستگاهش، هنوز در خطر انقراض قرار ندارد.
پرهای شناور: هنگامیکه نور خورشید بر سپر سینه و دم نر میتابد، رنگها به شکلی میشکنند که گویی پرها در هوا شناورند پدیدهای که زمانی دانشمندان را حیرتزده کرده بود.

آکروبات در آسمان: در نمایشهای جفتگیری، نر گاه وارونه آویزان میشود، تاب میخورد و حتی در هوا میچرخد، تا جایی که حرکاتش شبیه رقصی طراحیشده به نظر میرسد.
تفاوت افراطی میان نر و ماده: ماده کاملاً متفاوت است - قهوهای با خطوط راهراه بر سینه، بیدرخشش و پنهانکار؛ تضادی که شکوه نر را دوچندان میکند.
افسانه بیپا بودن: در گذشته، چون بومیان نمونهها را بدون پا و بال میفروختند، اروپاییان گمان میکردند این پرندگان هرگز روی زمین نمینشینند و نام علمی آنها را Paradisea apoda (به معنای «بهشتیِ بیپا») گذاشتند.
جواهر زنده: در زبانهای محلی، نام این پرنده اغلب به «فرزند خورشید» یا «پرنده آتش» ترجمه میشود؛ اشارهای به رنگهایی که با زاویه نور تغییر میکنند.

زیباییشناسی حیوانی: نرها هر روز شاخههای نمایش خود را تمیز میکنند و هر برگ یا زبالهای را که مانع دید شود، برمیدارند؛ رفتاری که نشان از حساسیت زیباییشناسانه واقعی دارد.
درسی از تکامل: داروین پرندگان بهشتی را، از جمله این گونه، نمونهای از قدرت گزینش جنسی میدانست؛ اینکه زیبایی نیز میتواند نیرویی برای بقا و تداوم نسل باشد.
به گزارش راز بقا، امروزه نیز مرغ بهشتی شاهی نمادی از شکوه بکر گینه نو است. او پارادوکسی زنده است هم شکننده و هم مقاوم، هم پرزرقوبرق و هم سازگار. دیدن او، حتی از پسِ تصویر یا فیلم، یادآور توانایی شگفتانگیز طبیعت در آفرینش زیباییهایی است که منطق را به چالش میکشند.
این پرنده نهتنها شگفتی زیستشناختی است، بلکه یادآور پیوند همیشگی میان اسطوره، هنر و علم است؛ تجسمی از میل انسان به کشف زیبایی.
در یک جمله، مرغ بهشتی شاهی گواهی است زنده بر بزرگترین شاهکار تکامل: تبدیل بقا به نمایش، و زندگی به هنر.