«افسردگی» و «اضطراب» چطور از انسان اولیه به انسان مدرن رسیده است؟

راز بقا: وقتی به اختلالات سلامت روان مانند افسردگی و اضطراب فکر می‌کنیم، معمولا آن‌ها را به عنوان نوعی اختلال در عملکرد مغز می‌بینیم. ترکیبی از عوامل محیطی و بیولوژیکی که عدم تعادل انتقال دهنده‌های عصبی را ایجاد می‌کند که باعث ناراحتی می‌شود.

به گزارش راز بقا، با این حال، محققان شواهد جدیدی پیدا کرده‌اند که نشان می‌دهد شرایط سلامت روان می‌تواند یک سازگاری تکاملی باشد تا یک اختلال مغزی.

پیوند بین تکامل و سلامت روان

برای هزاران سال، گونه انسان بر اساس شرایط محیطی و نیاز‌های حیاتی تکامل یافته است. در آن زمان، دو وظیفه بزرگ انسان (یعنی بقا و تولید مثل) توسط فعالیت مغز، احساسات و سلامت کلی تغذیه می‌شد.

در عصر انسان‌های اولیه، بقا و تولید مثل تضمین نشده بود. نه غذا به راحتی در دسترس بود و نه یافتن شریکی برای تولید مثل. فشار بقا و تولید مثل زیاد بود. به همین دلیل، روانشناسان تکاملی معتقدند که انسان‌های اولیه مشکلات سلامت روانی مانند افسردگی و اضطراب را تجربه کرده‌اند.

با این حال، انسان‌های امروزی همان فشار‌هایی که انسان‌های اولیه تجربه می‌کردند را تجربه نمی‌کنند. غذا در هر زمان در دسترس است و پیدا‌کردن یک شریک بسیار آسان‌تر است.

نکته مهم، اما این است که با تکامل انسان، اختلالات سلامت روان ناپدید نشدند، علی‌رغم این واقعیت که زندگی بشر امروزی بسیار آسان‌تر از هزاران سال پیش است.

به گزارش راز بقا، بهترین توضیح این است که اختلالات سلامت روان در برخی موارد در واقع یک اختلال نیستند. آن‌ها سازگاری مهمی هستند که با انسان‌ها تکامل یافته‌اند تا به ما کمک کنند تا با فشار‌هایی که در دنیای مدرن با آن روبه‌رو هستیم مقابله کنیم. احساسات و عواطفی که افسردگی و اضطراب برمی انگیزد در واقع برای کمک به زنده ماندن و در امان ماندن ما از خطر است.

به عنوان مثال، کارشناسان بر این باورند که افسردگی می‌تواند به انسان‌های امروزی کمک کند تا فعالیت‌های انرژی را تنظیم کنند.

انسان‌های اولیه دائماً در جستجوی غذا بودند و برای تعقیب طعمه و آوردن غذا به خانواده‌های خود مجبور بودند مقدار قابل توجهی انرژی به کار ببندند. افسردگی باعث می‌شود افراد احساس خستگی، بی انگیزگی و سستی کنند، زیرا انسان‌های اولیه برای حفظ توانایی خود در شکار نیاز به حفظ انرژی داشتند.

روانشناسان تکاملی معتقدند که اضطراب برای کمک به انسان در سازماندهی عملکرد‌های شناختی تکامل یافته است.

به عنوان مثال، اگر یک انسان اولیه با یک حیوان وحشی روبه‌رو شود، می‌ترسد. وجود اضطراب به انسان‌های اولیه کمک کرد تا فوراً علائم خطر را تشخیص دهند، واکنش جنگ یا گریز خود را شعله‌ور کنند و به آن‌ها کمک کند تا تصمیمات سریع‌تری بگیرند.

امروزه اضطراب به ما می‌گوید که موقعیت‌های خاص خطرناک هستند، بنابراین می‌دانیم که از خطرات اجتناب کرده و ایمنی پیدا کنیم.

چرا افسردگی با تکامل انسان‌ها همراه ما ماند؟

به گزارش راز بقا، یک مطالعه ارتباط بین ژن‌های مرتبط با افسردگی و ایمنی را کشف کرد و نشان داد که این ژن برای محافظت در برابر بیماری‌ها با ما باقی می‌ماند.

یافته‌های دیگر دلیلی را برای اینکه چرا افسردگی پس از زایمان با ما تکامل یافته است، کشف کرده‌اند. برخی از زنان امروزی از افسردگی پس از زایمان رنج می‌برند، چراکه زنان اولیه مجبور بودند از نوزادان خود در برابر خطر محافظت کنند و برای پیوند با فرزندان و شریک زندگی خود در نزدیکی خانه بمانند.

تحقیقاتی که تکامل و اختلالات سلامت روان را به هم مرتبط می‌کند قانع‌کننده هستند و این چیزی است که ما باید در نظر بگیریم. با این حال، بعید است که انسان‌های امروزی برای بقا و شکوفایی به اختلالات سلامت روان نیاز داشته باشند.