












راز بقا: در دل جنگلهای شمالی ایران، در روستایی نهچندان شناختهشده به نام «سفیدچاه» از توابع شهرستان گلوگاه در استان مازندران، مکانی اسرارآمیز و کهن وجود دارد که نه تنها گردشگران، بلکه پژوهشگران تاریخ، معماری و حتی ادبیات را هم مجذوب خود کرده است؛ گورستان سفیدچاه. این مکان بهعنوان یکی از قدیمیترین و مهمترین قبرستانهای تاریخی ایران شناخته میشود، جایی که باورهای مردمانش، خطنگاری سنتی، و زیباییشناسی سنگقبرها در کنار هم چیزی شبیه به موزهای زنده و الهامبخش ساختهاند.
به گزارش راز بقا، روستای سفیدچاه روی بستری آهکی قرار گرفته که خاکش رنگی روشن و متمایل به سفید دارد. در گذشته وقتی کسی از اهالی از دنیا میرفت، بهجای قبرهای تیرهرنگ رایج، درون این خاک سفید دفن میشد و همین موضوع باعث شد نام «سفیدچاه» برای روستا و گورستان آن تثبیت شود. این خاک آهکی همچنین باعث ماندگاری بالای اجساد میشده؛ یعنی بدنها دیرتر از بین میرفتند. همین ویژگی، بر قداست قبرستان سفیدچاه نزد مردم محلی افزوده است.
براساس روایتهای محلی و برخی اسناد تاریخی، قدمت این قبرستان به بیش از هزار سال پیش میرسد. به گزارش راز بقا بسیاری از ساکنان استانهای شمالی، بهویژه در قرون گذشته، آرزو میکردند که در سفیدچاه دفن شوند. حتی افرادی از استان گلستان، مازندران و گیلان نیز در این گورستان خاکسپاری شدهاند. مردم آن را «بقیع شمال» میدانستند و معتقد بودند دفنشدن در این خاک، مسیر آخرت را هموار میکند.
شاید عجیبترین ویژگی سفیدچاه، نوع خط و نگارهایی باشد که روی سنگقبرها حک شدهاند. سنگنوشتههایی با خط کوفی، نسخ، نستعلیق و حتی خط شکسته، که گاه آیهای از قرآناند و گاه بیت شعری ناب، یا حتی گفتههایی فلسفی و گاه تلخ از زندگی.
برخی از این اشعار، عمق تفکر اجتماعی، دینی و عاطفی مردمان آن زمان را بهتصویر میکشند. مثلاً یکی از سنگها چنین نوشته شده:
ای که امروز بر من مینگری.
فردا کسی بر تو چنین نگرد!
و دیگری:
من چه دانم که تو کی باشی و از کجایی؟
چون بیایی، ببینی که نه من ماندهام، نه جایم!
جالب آنکه روی برخی سنگها تصویر ابزار شغلی فرد متوفی نیز حک شده؛ مثلاً تصویر تبر برای هیزمشکن، یا داس برای کشاورز. در برخی موارد، نقشهایی، چون شمشیر، کلاهخود و نیزه هم دیده میشود که نشان از جنگجویان یا محافظان محلی دارد.
سنگهایی که برای قبور سفیدچاه استفاده شدهاند، بیشتر از نوع سنگهای سیاه و مقاوم «گِلسنگ» و «ماسهسنگ» هستند. تراش این سنگها بهصورت دستی و با چکش و قلم بوده و با دقت و ظرافت بالا انجام گرفته است.
به گزارش راز بقا چیزی که این گورستان را از دیگر نقاط ایران متمایز میکند، استفاده از خطوط عمودی بر سطح سنگ است که نوعی رمزگذاری هنری به شمار میرود. یعنی سنگقبرها فقط نشان از محل دفن نیستند، بلکه یادبودهایی هنری، ادبی و فرهنگیاند که صدها سال عمر کردهاند و همچنان حرف برای گفتن دارند.
در گذشته، مردم معتقد بودند که خاک سفیدچاه نهتنها مانع فساد جسد میشود، بلکه «آرامش» را به روح میبخشد. خانوادههایی که فرزند کوچکی را از دست میدادند، اگر توان مالی داشتند، او را به سفیدچاه میآوردند تا «در خاکی که مرگ را زیبا میکند» آرام بگیرد.
همچنین باور داشتند سنگقبرهای سفیدچاه «روح را در تاریکی راهنمایی میکنند». به همین دلیل، روی بسیاری از این سنگها چراغدانهایی تعبیه شده تا شبها روشن شوند.
متأسفانه با وجود همه این ویژگیها، گورستان سفیدچاه هنوز بهدرستی در فهرست آثار ملی یا جهانی ثبت نشده و حتی در خطر نابودی تدریجی است. عوامل طبیعی مثل باران و رطوبت بالا، رشد گیاهان و خزه روی سنگقبرها، و همچنین دفنهای جدید بدون نظارت، باعث فرسایش تدریجی این گنجینه تاریخی شدهاند.
به گزارش راز بقا عدهای از مردم محلی نیز، از روی ناآگاهی یا فقر، سنگقبرهای قدیمی را جابهجا کرده یا دوبارهتراشی کردهاند. در سالهای اخیر، البته تلاشهایی از سوی سازمان میراث فرهنگی و برخی گروههای مردمی برای ثبت و حفاظت از این گورستان آغاز شده است، اما تا رسیدن به نقطه امن راهی طولانی در پیش است.
برای دیدن این گورستان تاریخی، باید به استان مازندران، شهرستان گلوگاه بروید. سفیدچاه در نزدیکی جنگلهای هزارجریب واقع شده است و بهترین مسیر دسترسی، از شهر گلوگاه به سمت جنوب و روستای سفیدچاه است. مسیر جادهای حدوداً یک ساعت زمان میبرد، اما مناظر جنگلی مسیر آنقدر زیباست که خستگی راه را فراموش خواهید کرد. اگر خواستید به آنجا بروید، حتماً با خود راهنما یا فردی محلی ببرید تا بتوانید نقاط خاص و تاریخی گورستان را بهتر شناسایی کنید.
به گزارش راز بقا گورستان سفیدچاه فقط یک گورستان نیست. اینجا آیینهایست از هزار سال باور، هنر، مرگاندیشی و نگاه عمیق مردم شمال ایران به زندگی و مرگ. در جهانی که اغلب ارزشها و نشانههای فرهنگی در حال فراموشیاند، سفیدچاه مانند صدایی از دل تاریخ فریاد میزند که «من هنوز زندهام». اگر روزی گذرتان به مازندران افتاد، دیدن این گورستان را از دست ندهید؛ شاید یکی از تأثیرگذارترین تجربیات فرهنگی شما باشد.