چرا خر خیلی راحت اهلی شد، اما «گورخر» هرگز اهلی نشد؟
زنی سوار بر گورخر رام شده به نام برومار در سال ۱۹۲۳.
راز بقا: گورخرها چیزی بیش از اسبهای راهراه هستند، چیزی که استعمارگران اروپایی پس از تلاشهای ناموفق بیشمار برای اهلی کردن آنها به سختی به آن پی بردند.
به گزارش راز بقا، در دنیا فقط چند گورخر در قرن ۱۸ و ۱۹ رام شدند، که در عکسهای تاریخی که گورخرها گاریها را میکشند یا افرادی که سوار آنها میشوند، میتوان دید. به جز آن، هر تلاش بعدی برای مهار گورخرها برای کار در کنار انسان، رها شد.
گورخرها نیز مانند اسب و الاغ از خانواده “Equidae” معروف به اکوید هستند. این سه گونه به قدری به هم وابستهاند که میتوانند با هم آمیخته شوند و هیبریدهایی مانند زدونک (ترکیب بین گورخر نر و الاغ ماده)، زورس (فرزند گورخر نر و اسب ماده) و زونی (هیبرید بین گورخر و پونی) را تشکیل دهند.
اما گورخرها بر خلاف پسرعموهایشان در برابر انسانها مقاومت میکردند. چرا اینطور است؟ به هر حال، گورخرها بومی آفریقا، مهد بشریت هستند.
این مسئله مربوط به انتخاب طبیعی است. گورخرها و اسبها در حدود ۴-۴.۷ میلیون سال پیش از یک جد مشترک جدا و هر کدام با محیط خاص خود سازگار شدند. گله اسبهای وحشی در آمریکای شمالی و اروپا در ابتدا به عنوان حیوانات خوراکی نگهداری میشدند، اما بعدها به انسان عادت کردند.
پس از ظهور کشاورزی در ۱۲۰۰۰ سال پیش، اسبها ارزش خود را در حمل و نقل و جنگ به اثبات رساندند، که انسانها را بر آن داشت تا زمان و تلاش خود را برای اهلیکردن آنها به کار بگیرند.
تصویری از یک زونکی: نیمی گورخر و نیمی خر.
برخلاف اسبهای وحشی، گورخرها در آفریقا شکارچیهای بیشتری از جمله شیرهای خشن، یوزپلنگهای برقآسا و کفتارهای حیلهگر داشتند. به این ترتیب، انتخاب طبیعی گورخرها را به حیوانات بسیار واکنشی تبدیل کرد که در صورت کوچکترین علامت خطر، آماده جهش هستند. گورخرها به ویژه تنومند هستند و تا حد زیادی در برابر گرفتهشدن مقاومت میکنند.
برخی از گورخرها علیرغم اندازه خود، موفق شده اند شیرهای مهاجم را با یک ضربه به عقب برانند. گورخرها همچنین دارای یک واکنش سریع هستند که تا حد زیادی مانع گرفتهشدنشان توسط کمند یا روشهای دیگر میشود.
در نهایت، گورخرها برخلاف اسبهای وحشی که به صورت گلهای زندگی میکنند و دارای نظم ساختاری هستند، ساختار خانوادگی و سلسله مراتبی ندارند.
مردم خیلی زود این ویژگیهای بسیار غیر دوستانه را در گورخر تشخیص دادند، اما با این وجود سعی کردند این حیوان را مهار کنند.
به عنوان مثال، در قرن نوزدهم، جورج گری گورخرها را از آفریقای جنوبی به نیوزیلند وارد کرد. او به تازگی در آنجا به فرمانداری منصوب شده بود و به داشتن کالسکهای که توسط اسبهای وحشی آفریقایی کشیده میشد، علاقه داشت.
لرد والتر روچیلد، جانورشناس دوران ویکتوریا نیز با کالسکهای که توسط گورخرها کشیده شده بود، به کاخ باکینگهام رفت.
بعدها، در اوایل قرن بیستم، روزندو ریبیرو، اولین پزشک در نایروبی، ظاهراً با گورخر به خانه رفت.
لرد والتر روچیلد، از خانواده بدنام بانکداری روچیلد، سوار بر کالسکهای که توسط گورخرها کشیده میشود.
ارتش آلمان در مستعمره آلمان در آفریقای شرقی به ویژه به اهلی کردن گورخرها به جای اسب علاقه داشت. آنها حتی برنامهای برای تلاقی گورخرها با اسبها برای ایجاد هیبریدهایی مقاوم در برابر بیماریهایی که معمولاً اسبهای وارداتی را از بین میبرد، اجرا کردند.
افسر استعمارگر آلمانی سوار بر گورخری اهلی در حال پریدن از حصار در شرق آفریقا. عکس بین ۱۸۹۰ و ۱۹۲۳ گرفته شده است.
یک سرباز آلمانی سوار بر گورخر در زنگبار، آفریقای شرقی آلمان، در دهه ۱۸۹۰.
با این حال، اینها فقط چند نمونه از گورخرهای رام شده بودند. به طور کلی، گورخرها برای اهلی کردن خیلی سرسخت بودند، علیرغم تلاشهای زیاد مستعمرهنشینان اروپایی در آفریقا که میتوانستند از آنها به خوبی استفاده کنند.
حتی تلاشها در دوران معاصر و اخیرا نیز تا حدودی بیثمر بوده است. در سال ۲۰۱۳، یک نوجوان در ویرجینیا به نام شی اینمن، یک گورخر را برای آنکه بتواند سوارش شود، آموزش داد. پس از چندین ماه صبر و آموزش مبتنی بر پاداش، او تا حدودی موفق شد سوار گورخر شود.
این نوجوان، اما درباره این گورخر گفت که «او بعضی روزها انگار ۳۰ سال است که سواری میدهد و روزهای دیگر طوری رفتار میکند که انگار هرگز انسانی ندیده است!»
بنابراین گورخرها با وجود ظاهری شبیه اسب، به راحتی تسلیم انسان نمیشوند. آنها دوست دارند زندگی را همانطور که طبیعت در نظر گرفته است زندگی کنند: همیشه با شرایط خودشان.