سیفلیس: ترسناکترین بیماری مقاربتی تاریخ از کجا آمد؟
راز بقا: سیفلیس که اکنون یک بیماری قابل درمان است، زمانی ترسناکترین بیماری مقاربتی بود.
به گزارش راز بقا، همانطور که در نقشه زیر میبینید، این بیماری آنقدر منفور بود که در بسیاری از کشورها به صراحت به عنوان «بیماری خارجی» شناخته میشد. ایتالیاییها آنرا بیماری فرانسوی مینامیدند و بالعکس. برای عثمانیها هم این بیماری اروپایی بود.
اپیدمی ایدز را تصور کنید که به جای چند دهه، برای چند قرن غیرقابل درمان باقی میماند. با این تصور به وحشت اخلاقی و رنج جسمانی ناشی از سیفلیس، ترسناکترین بیماری مقاربتی (STD) در نیمهزاره اخیر، پی خواهید برد و میدانید که چرا این بیماری منجر به ناهنجاریهای فاحش و جنون میشد.
آنقدر منفور است که باید خارجی باشد!
پوستر بهداشت عمومی فرانسه حدودا/۱۹۲۶ (تصویر بالا) نشان میدهد که سیفلیس و سل از نظر تعداد مرگومیر سرطان را بسیار پشت سر گذاشته بودند.
این نقشه یکی از عواقب عجیبتر این بیماری را نشان میدهد: آنقدر نفرتانگیز بوده که در بسیاری از کشورها به صراحت به عنوان بیماری «خارجی» آنرا میشناختند. اتباع کشور X ممکن است رنج بکشند، اما واقعاً ساکنان کشور Y مقصر بودند!
همهگیریهای کنونی، اما دیگر نمیتوانند مثل قبل با برچسبِ نام خارجی شناخته شوند: ما امروز کمتر از گذشته بیماریها را به نام مکانهای دیگر مینامیم و هر بیماری یک اسم علمی دارد. زمانی که رئیسجمهور آمریکا، دونالد ترامپ؛ از نامیدن کووید به عنوان «ویروس چینی» یا حتی «کونگ آنفولانزا» خوشحال بود، همه میدانستند که اینکار او تلاشهای نسبتاً آشکاری برای منحرف کردن توجه از عدم کنترل بیماری در داخل کشور است.
حتی چند سال پیش، افراد کمی به نامهایی مانند «ویروس نیل غربی» یا «ابولا» (نام رودخانهای در جمهوری دموکراتیک کنگو) توجه داشتند. با این حال، در حال حاضر چسباندن ننگِ عفونت به مکانهای مبدأ دیگر مُد نیست. اینکار نه تنها غیرضروری و ناعادلانه است، بلکه اغلب نادرست است.
به عنوان مثال، «آنفولانزای اسپانیایی» اولین بار در اسپانیا گزارش شد فقط به این دلیل که این کشور در جنگ جهانی اول بیطرف بود و مطبوعات آن در آن زمان بدون سانسور فعال بودند. (آنفولانزای اسپانیایی احتمالاً از کانزاس منشا گرفته است.)
ما امروز به شکل آگاهانه بیماریها را از منشاء (ظاهری)شان جدا میکنیم. چیزی که تمام حروف یونانی انواع کووید را توضیح میدهد: آلفا به جای «ویروس کنت» (استان انگلیسی)، بتا برای سویهای که ابتدا در آفریقای جنوبی یافت شد، و گاما برای گونهای که در برزیل پدیدار شد. نوع دلتای غالب در ابتدا در هند مشاهده شد، درحالیکه جدیدترین آن یعنی اُمیکرون، برای اولینبار در بوتسوانا مشاهده شد.
+ پیشنهاد مطالعه: آیا این حیوان دوستداشتنی عامل لنتقال جذام به انسان بود؟!
تقصیر را به گردن یک چوپان کافر بیانداز!
نام امروزی بیماریِ سیفلیس، از شعر باستانی به نام “Syphilis sive morbus Gallicus” گرفته شده است، که در آن منشأ بیماری به طور افسانهای به کفرگویی چوپانی به نام سیفیلوس نسبت داده میشود.
اولین شیوع ثبت شدهِ بیماری سیفلیس به ناپل در سال ۱۴۹۵ و در جریان تهاجم پادشاه فرانسه چارلز هشتم و ارتش مزدور چند ملیتی او برمیگردد. پزشکان ایتالیایی این بیماری را “il mal francese” نامیدند. اما فرانسویها آن را بیماری ناپلی گفتند.
از آنجایی که این بیماری در سراسر ایتالیا، اروپا و فراتر از آن گسترش یافت، با کمک مزدوران پاناروپایی پادشاه فرانسه، در همه جا به عنوان «بیماری فرانسوی» شناخته شد؛ از جمله در آلمان، اسکاندیناوی، اسپانیا، ایسلند، کرت و قبرس.
در انگلستان و ایرلند نیز به طور متناوب از دو دشمن مرگبار تاجوتختِ انگلیس به عنوان منشاء بیماری یاد میشد: بیماری فرانسوی یا بیماری اسپانیایی.
دانمارکیها نیز آن را به نام اسپانیا نامگذاری کردند. در لهستان همسایه/دشمن آلمان، این مصیبت به نام دیس آلمانی شناخته میشد. در روسیه همسایه/دشمن لهستان، بیماری لهستانی نام گرفت.
دورتر از اروپا، تمام آن تمایزات در یک واحد جمع شدند. هم در امپراتوری عثمانی و هم در شبه قاره هند، سیفلیس به سادگی یک بیماری اروپایی (یا بیماری مسیحی یا فرانک - همه تقریباً مترادف) بود.
طبق نقشه، تنها در یک نمونه نادر، خود ایرانیان سیفلیس را «آتش ایرانی» نامیدند!
در سرتاسر چین نیز، اما به احتمال زیاد نه در کانتون (املای مدرن: گوانگژو)، به عنوان بیماری کانتونی شناخته میشد. در ژاپن، انتخاب بین بیماری چینی یا پرتغالی بود.
به طور خلاصه، هنگامی که یک بیماری به رابطه جنسی مربوط میشود، همیشه شخص دیگری است که این شرور کثیف و فاسد است!
همانطور که در نقشه بالا داده میشود، یک استثنا در بین همه کشورها وجود داشت: اصطلاح اسکاتلندیها برای سیفلیس «گراندگور» بوده است، کلمهای که به هیچ ملت دیگری اشاره نمیکند. این اصطلاح به سادگی از کلمه فرانسوی “grand gorre” گرفته شده که به معنای «آبله بزرگ» است.
سیفلیس چطور بیماری است؟
سیفلیس به صورت یک زخم بدون درد (معمولاً در ناحیه تناسلی، رکتوم یا دهان) شروع میشود و از طریق تماس با این زخمها گسترش مییابد. علائم اولیه شامل بثورات، درد، تب و ریزش مو است. این بیماری ممکن است برای سالها نهفته بماند و در ۳۰ درصد موارد دوباره ظاهر شود. سیفلیس ممکن است منجر به آسیب به مغز، قلب، چشم ها، کبد، استخوان ها، مفاصل و اعصاب شود.
بالاخره سیفلیس چگونه جهان را فتح کرد؟
عجیب است که هنوز معلوم نیست سیفلیس چگونه جهان را فتح کرد. دو فرضیه وجود دارد:
۱/ فرضیه «کلمبیایی» که میگوید این بیماری حدود سال ۱۵۰۰ از آمریکای تازه کشفشده به اروپا وارد شده است.
۲/ فرضیه پیشکلمبیایی» که بر اساس آن، این بیماری در دنیای قدیم نیز وجود داشت، اما عمدتاً با جذام اشتباه میشد، تا اینکه در قرن پانزدهم شدیدتر شد.
سیفلیس و صلیب لژیون افتخار
بسیاری از کسانی که به تز کلمبیایی پایبند بودند از گیاهان آمریکایی مانند ساسافراس به عنوان یک ادرارآور برای درمان این بیماری استفاده کردند. درمانهای دیگر مبتنی بر تجویز جیوه به بیماران هم وجود داشت که اغلب در دوزهای سمی بود.
برای قرن ها، سیفلیس در سراسر جهان شایع بود. از آنجاییکه عمدتاً بر افراد بیبند و بار تأثیر میگذاشت، به نوعی به نشان افتخار در محافل غیرقانونی تبدیل شد! همانطور که آندره ژید نویسنده فرانسوی زمانی گفت: «برای یک فرانسوی غیرممکن است که بدون سیفلیس و صلیب لژیون افتخار به میانسالی برسد!»
فهرست هنرمندانی که به این بیماری مبتلا شدهاند، مانند فراخوانی از افراد مشهور و با استعداد است: نویسندگانی مانند کیتس، بودلر، داستایوفسکی و وایلد. فیلسوفانی مانند شوپنهاور و نیچه. نقاشانی مانند گوگن و ون گوگ. آهنگسازانی مانند بتهوون و شوبرت؛ و حتی پادشاهانی مانند تزار روسیه ایوان مخوف و ماکسیمیلیان اول امپراتوری مقدس روم.
درمان سیفلیس چه زمانی آمد؟
تنها در اوایل قرن بیستم، باکتریِ عامل این بیماری شناسایی شد و اولین درمانهای موثر آن توسعه یافتند. از اواسط دهه ۱۹۴۰، پنی سیلین به درمان اصلی تبدیل شد.
اگرچه سیفلیس در مراحل اولیه قابل درمان است، اما هنوز حدود ۰.۵ درصد از جمعیت بزرگسال در سراسر جهان را تحت تاثیر قرار میدهد، که بیشتر موارد در کشورهای در حال توسعه رخ میدهد. در سال ۲۰۱۵، این بیماری باعث حدود ۱۰۷۰۰۰ مرگ شد که در مقایسه با ۲۰۲۰۰۰ در سال ۱۹۹۰ کاهش یافته است. از سال ۲۰۰۰ نرخ سیفلیس دوباره در کشورهای توسعه یافته، از جمله در ایالات متحده، بریتانیا و اروپای قارهای افزایش یافته است. اما دست کم دیگر کسی آن را به گردن فرانسویها نمیاندازد!