












راز بقا: کاستوریوم یا جُند بیدَستَر (Castoreum) یک ترشح روغنی و زردرنگ است که توسط سگهای آبی بالغ تولید میشود و در کیسههایی به نام غدد کاستور در نزدیکی دم ذخیره میگردد. این ماده هنگامی که با ادرار ترکیب میشود، نقش مهمی در علامتگذاری قلمرو و برقراری ارتباط میان این جانوران سختکوش دارد.
به گزارش راز بقا، فراتر از کارکرد زیستی، کاستوریوم قرنهاست که توجه انسان را به خود جلب کرده و در پزشکی سنتی، صنعت عطرسازی و حتی طعمدهی مواد غذایی کاربرد داشته است. منشأ غیرمعمول و کاربردهای متنوع آن، کاستوریوم را به یکی از شگفتانگیزترین مواد طبیعی در زیستشناسی جانوری تبدیل کرده است.
به گزارش راز بقا، در طبیعت، سگهای آبی برای حفظ مرزهای اجتماعی خود بهشدت به کاستوریوم یا همان «جند بیدستر» متکی هستند. آنها این ماده را با ادرار ترکیب کرده و روی تپههای گل یا پوشش گیاهی اطراف رودخانهها و تالابها باقی میگذارند.
این بو برای دیگر سگهای آبی پیام روشنی دارد: قلمرو اشغال شده است. ترکیب شیمیایی پیچیده کاستوریوم به سگهای آبی این امکان را میدهد که از طریق بو، اطلاعاتی، چون جنسیت، سن و حتی وضعیت سلامت فردی که آن را بر جای گذاشته دریافت کنند. به این ترتیب، کاستوریوم به شکلی اساسی در بقا و رفتار اجتماعی سگهای آبی نقشآفرینی میکند.
به گزارش راز بقا، انسانها از دیرباز مجذوب کاستوریوم بودهاند. در پزشکی سنتی اروپا و خاورمیانه، این ماده برای درمان سردرد، تب، تشنج و حتی به عنوان محرک جنسی توصیه میشد.
در قرنهای ۱۸ و ۱۹، جند بیدستر جایگاهی ویژه در عطرسازی یافت. بوی مشکمانند و چرمی آن باعث میشد بهعنوان تثبیتکننده عطر استفاده شود تا ماندگاری رایحه افزایش یابد. جالبتر آنکه در قرن بیستم، این ماده حتی بهعنوان افزودنی غذایی به کار میرفت و در طعمدهی بستنی، آبنبات و نوشیدنیها، رایحهای شبیه وانیل ایجاد میکرد.
هرچند امروزه استفاده غذایی آن به دلیل ملاحظات اخلاقی و دشواری تأمین بسیار کاهش یافته، اما هنوز در برخی عطرهای لوکس و ترکیبات نیش (خاص) به کار میرود.
به گزارش راز بقا، استفاده از جند بیدستر پرسشهای اخلاقی زیادی را مطرح میکند. برداشت این ماده از سگهای آبی زنده تنها با روشهای تهاجمی امکانپذیر است و همین امر آن را در صنایع مدرن بحثبرانگیز کرده است. امروزه جایگزینهای مصنوعی بهطور گسترده موجودند، اما استفاده تاریخی از کاستوریوم یا همان «جند بیدستر» نشان میدهد که انسانها چگونه تقریباً از همه بخشهای بدن سگ آبی - از پوست و گوشت گرفته تا غدد - بهرهبرداری میکردند. با کاهش شدید جمعیت سگهای آبی در گذشته بر اثر شکار بیش از حد، اهمیت حفاظت از این گونه برجستهتر شد. امروزه، سگهای آبی بهعنوان «مهندسان اکوسیستم» شناخته میشوند که تالابها را بازسازی کرده و تنوع زیستی را افزایش میدهند.
بسیاری از حامیان محیطزیست معتقدند که ارزش زنده نگه داشتن سگهای آبی بهمراتب بیشتر از بهرهبرداری از غددشان است. این تغییر نگاه، نشاندهنده تحول نگرش بشر از بهرهکشی به سمت حفاظت و مدیریت پایدار منابع طبیعی است.
به گزارش راز بقا، یکی از عجیبترین جنبههای کاستوریوم یا جند بیدستر این است که چگونه از زیستشناسی حیوانی به فرهنگ انسانی راه یافته است.
شاید شگفتانگیزترین نکته، استفاده گاهبهگاه از آن بهعنوان طعمدهنده طبیعی در غذاها باشد. برای دههها، سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) عصاره کاستوریوم را «به طور کلی بیخطر» دستهبندی کرده بود و همین موضوع باعث میشد که قانونی در طعمدهی وانیل، تمشک و توتفرنگی مورد استفاده قرار گیرد؛ هرچند این کار نادر بود و معمولاً پنهان میماند تا مصرفکنندگان دچار انزجار نشوند.
شگفتی دیگر در پیچیدگی بویایی آن نهفته است. با وجود منشأ غیرجذاب، بوی رقیقشده کاستوریوم بسیار خوشایند است. عطرسازان آن را گرم، چرمی و کمی شیرین توصیف میکنند که یادآور تنباکو یا وانیل مشکدار است. این تناقض - رایحهای دلپذیر از مادهای نزدیک به مقعد سگ آبی - قرنهاست که توجه صنعت عطر را به خود جلب کرده است.
از سوی دیگر، در دوران قرون وسطی، کاستوریوم در جادوگری و آیینهای اسرارآمیز به کار میرفت و اعتقاد بر این بود که ارواح خبیث را دور کرده یا شور و عشق را برانگیزد. حتی افسانهای وجود داشت که بیورها برای فرار از شکارچیان کیسههای کاستور خود را میجویدند و رها میکردند - هرچند این صرفاً یک افسانه است.
به گزارش راز بقا، عجیبترین واقعیت درباره کاستوریوم یا همان جند بیدستر این است که چگونه مادهای با منشأ زیستی ناخوشایند به ترکیبی ارزشمند در عطرهای لوکس، داروها و حتی غذاهایی که مردم بیخبرانه مصرف میکردند، تبدیل شده است.