سیاره زمین در ۲۵۰ میلیون سال آینده چه شکلی میشود؟/ دریاهای ایران از بین میروند!
راز بقا؛ زمین ۲۵۰ میلیون سال بعد با حالا خیلی متفاوت خواهد بود. قارهی اروپا میرود که با قاره آفریقا تصادم کند همانطور که استرالیا به سمت شمال میرود تا با آسیا ادغام شود. اقیانوس آتلانتیک هم شاید گستردهتر شود. سپس این روند معکوس میشود تا این اقیانوس ناپدید میشود.
۲۵۰ میلیون سال قبل خشکیهای زمین داخل یک سوپر قاره به نام پانگه آ جمع بود. سپس پانگه آ بصورت قطعات بزرگی شکسته شد. فرایندی تدریجی که تکتونیک صفحهای نام دارد.
به گزارش راز بقا؛ سپس قارهها به آهستگی شروع به همگرایی کردند و به آن ادامه میدهند تا جایی که در طول ۲۵۰ میلیون سال آینده قارهی عظیمی بنام آلتیما پانگه آ (Pangea Ultima) را تشکیل میدهند.
دکتر کریستوفر اسکاتز، استاد زمین شناسی در دانشگاه تگزاس که در این باره تحقیق کرده است میگوید: ما واقعا نمیدانیم که آینده چه میشود. همه ما میتوانیم براین اساس که حرکت کنونی صفحات چگونه ادامه پیدا خواهد کرد و کجا به اتمام خواهد رسید پیش بینیهایی کنیم. در میان این پیش بینیها این است که آفریقا به حرکتش رو به شمال ادامه میدهد و رشته کوهی در مقیاس هیمالیا در جنوب اروپا به جا خواهد گذاشت.
تا اینکه سرانجام ظرف میلیونها سال آینده، آفریقا به آهستگی به اروپا برخورد میکند. این برخورد فشاری بر آلپ و پیرینه در اروپا وارد میکند و مسئول زلزلههایی است که یونان و ترکیه را خواهد لرزاند.
استرالیا به سمت شمال حرکت میکند و با جزایر جنوبی آسیای جنوب شرقی برخورد میکند. با برخورد شانهی چپ این قاره، استرالیا میچرخد و به چین جنوبی و برونئی برخورد میکند. مثل هند که ۵۰ میلیون سال قبل با آسیا برخورد کرد و به قارهی آسیا اضافه شد.
آمریکا هم ابتدا از آفریقا و اروپا دورتر میشود چرا که اقیانوی آتلانتیک به طور دائم بزرگ و بزرگتر میشود. در واقع کف دریای آتلانتیک از شمال تا جنوب به وسیلهی یک شیار یا برامدگی کوهستانی زیر آبی شکاف میخورد و کف آن را گسترش میدهد. این شیار جایی است که مواد سنگی از داخل زمین از آن به بالا جریان پیدا میکند. به عبارتی دو نیمه کف دریا به آهستگی از هم جدا میشود و شیار آن با یک مادهی جدید پر میشود و موجب میشود که آتلانتیک پهن شود. اما با ادامه فعل و انفعالات، این اقیانوس کوچکتر میشود و سرانجام ناپدید میشود. آمریکا هم با قارهی اروپا و آفریقا برخورد و ادغام میشود.
بعد از ۲۵۰ میلیون سال قارههای زمین دوباره بصورت توده خشک و عظیمی بنام پانگه آ آلتیما با یکدیگر ادغام میشوند.
ایران در ۲۵۰ میلیون سال آینده
بر اساس یک تصویرسازی فرضی طبق مرزهای بین المللی کنونی، ایران در آن زمان در میانه ابرقاره قرار خواهد داشت. در آن زمان خبری از سواحل سرسبز شمال و دریای مازندران نیست و آب های نیلگون خلیج فارس هم در اقیانوس هند ادغام شده است و ایران تنها از باریکه ای در جنوب شرق به دریای آزاد راه خواهد داشت. با حذف شدن خلیج فارس، ایران با کشورهای عربستان، کویت، بحرین، امارات متحده عربی، قطر و عمان مرز زمینی پیدا می کند.
البته زمانی که پانگه آ آلتیما شکل بگیرد، احتمالا ایران و همسایگانش مانند بسیاری از بخش های دیگر کره زمین غیرقابل سکونت خواهند بود.
آب و هوای زمین در ۲۵۰ میلیون سال بعد
پژوهشی که به تازگی منتشر شده حاکی از آن است که ۲۵۰ میلیون سال بعد، ۹۲ درصد از سطح زمین برای پستانداران غیرقابل سکونت می شود. انتظار می رود در جریان تشکیل ابرقاره، فعالیت های آتشفشانی شدت گرفته و سطح دی اکسید کربن جو افزایش یابد.
الکساندر فارنزورث از دانشگاه بریستول بریتانیا و همکارانش، با مدلسازی آب و هوای ابرقاره جدید دریافتند که بیشتر مناطق پانگه آ آلتیما دمایی بالاتر از ۴۰ درجه سانتیگراد را تجربه خواهد کرد.
فارنزورث میگوید مناطق میانی ابرقاره، دور از اقیانوسها، به بیابانهایی تبدیل میشوند که غیرقابل زندگی هستند.
افزایش تابش خورشید باعث گرمای بیشتر می شود. پیشبینی میشود که خورشید در زمان شکلگیری پانگه آ آلتیما ۲.۵ درصد درخشندهتر باشد.
در بدترین سناریو برای ۲۵۰ میلیون سال بعد، که در آن سطوح دی اکسید کربن به ۱۱۲۰ قسمت در میلیون، یعنی بیش از دو برابر سطح فعلی می رسد، تنها ۸ درصد از سطح سیاره – مناطق ساحلی و قطبی – برای بیشتر پستانداران قابل سکونت خواهد بود. این رقم امروزه حدود ۶۶ درصد است.
این مساله منجر به انقراض دسته جمعی می شود که می تواند شامل زندگی گیاهی و همچنین انواع دیگر حیات هم باشد.
تا اینجا خیلی پژوهش و زحمت کشیده شده که این نظریه صادر شده ولی هنوز علم آنقدر پیشرفت نکرده که مطالب گفته شده درست باشد چون کوها و خشکی های جدید را پیشبینی نکرده که سر از زیر آب در می آورد یا طبق یک مستند آفریقا یک گسل موازی با استوا دارد و قرار است آفریقا طی سی چهل میلیون سال دو تیکه شود یا از دریاچه های داخل این ابر قاره خبری نیست و نقش فرسایش و رودخانه های جدید را نادیده گرفته است .