












راز بقا: یکی از تصورات رایج در فرهنگ عامه، این است که انسانها تنها از ۱۰ درصد ظرفیت مغزشان استفاده میکنند؛ بنابراین، این پرسش مطرح میشود که اگر انسان بتواند از کل ظرفیت مغز خود بهرهمند شود یا فعالیت مغزیاش دو برابر شود، آیا به نابغهای فراانسانی تبدیل میشود یا به مرز جنون نزدیکتر خواهد شد؟
به گزارش راز بقا، این پرسش نه تنها جنبهای فلسفی دارد بلکه از منظر علوم اعصاب، روانشناسی و فیزیولوژی نیز قابل بررسی است. در این نوشتار، به بررسی علمی این مسئله میپردازیم که اگر مغز انسان دو برابر فعالتر شود، چه پیامدهایی بر هوش، آگاهی و تعادل روانی خواهد داشت.
به گزارش راز بقا، افسانهای رایج ادعا میکند که انسانها تنها از ۱۰ درصد مغزشان استفاده میکنند. این ادعا کاملاً نادرست و فاقد پایه علمی است. مطالعات تصویربرداری مغزی نظیر fMRI و PET نشان دادهاند که تقریباً تمامی بخشهای مغز در طول فعالیتهای مختلف - از فکر کردن گرفته تا راه رفتن، شنیدن، دیدن و حتی خواب دیدن - به کار گرفته میشوند.
حتی در حالت استراحت نیز بخشهایی از مغز درگیر پردازش اطلاعات، تنظیم دما، ضربان قلب، تنفس و دیگر عملکردهای حیاتی هستند. بنابراین، مفهوم «فعالسازی دو برابری مغز» بیشتر از آنکه معنا داشته باشد، باید به زبان علمی و دقیقتری بازنویسی شود.
به گزارش راز بقا، اگر منظور از «فعالتر شدن مغز» افزایش سرعت و شدت تبادلات نورونی، افزایش جریان خون یا مصرف اکسیژن و گلوکز در مغز باشد، این شرایط میتواند تأثیرات عمیق، و در بسیاری از موارد، مخربی بر سلامت مغز داشته باشد.
مغز انسان در حال حاضر یکی از پرمصرفترین اندامهای بدن است؛ حدود ۲۰ درصد کل انرژی مصرفی بدن را تنها با ۲ درصد از جرم بدن استفاده میکند. افزایش دو برابری فعالیت مغزی بهطور طبیعی میتواند منجر به افزایش حرارت مغز، تشنج، اختلال در انتقال سیگنالها، و حتی آسیب نورونی شود.
در برخی اختلالات مانند صرع، فعالیت الکتریکی نورونها به شکل غیرطبیعی بالا میرود و این امر میتواند باعث حمله، توهم، از دست دادن کنترل عضلات و حتی بیهوشی شود. بنابراین، فعال شدن بیش از حد مغز لزوماً به معنای افزایش توانایی شناختی یا خلاقیت نیست؛ بلکه ممکن است سیستم عصبی را وارد حالت بحرانی کند.
به گزارش راز بقا، نبوغ در انسان، برخلاف تصور عام، بیشتر به کیفیت شبکههای عصبی، ارتباطات بین مناطق مختلف مغز، و توانایی مغز در پردازش پیچیده اطلاعات بستگی دارد تا صرفاً حجم یا شدت فعالیت نورونی.
افراد نابغه معمولاً دارای ویژگیهایی نظیر تفکر تحلیلی، حافظه بلندمدت فعال، توانایی همزمانسازی بینحسی و خلاقیت سیال هستند. این ویژگیها حاصل تعادل ظریف بین فعالیت مهارکننده و تحریککنندهی نورونهاست، نه افزایش کورکورانه فعالیت الکتریکی.
در واقع، برخی مطالعات نشان دادهاند که نابغهها ممکن است در برخی مواقع حتی فعالیت مغزی کمتری نسبت به افراد معمولی داشته باشند، چرا که مغز آنها کارآمدتر عمل میکند و با استفاده از مسیرهای بهینهتر، انرژی کمتری مصرف میکند.
به گزارش راز بقا، جنون یا اختلال روانی شدید، معمولاً ناشی از عدم تعادل شیمیایی در مغز، ناهنجاریهای ساختاری، یا ارتباطات نورونی مخرب است. اگر فعالیت مغز به شکلی غیرقابل کنترل افزایش یابد - همانطور که در اختلالات روانپریشی، مانیا یا اسکیزوفرنی دیده میشود - نتیجه آن ممکن است افزایش توهمات، هذیانها، بیخوابی شدید و از دست رفتن درک واقعیت باشد.
همچنین، مصرف برخی داروها یا مواد محرک که فعالیت نورونی را شدیداً افزایش میدهند (مانند آمفتامینها)، در صورت مصرف بیش از حد، میتوانند فرد را به سوی روانپریشی سوق دهند. بنابراین، مغزی که بیش از حد فعال باشد، بیشتر در معرض اختلالات روانی قرار دارد تا اینکه به سطحی از نبوغ خارقالعاده برسد.
به گزارش راز بقا، افزایش دو برابری فعالیت مغز انسان، از نظر علمی، نه تنها تضمینکننده نبوغ نیست، بلکه ممکن است مغز را وارد وضعیتی بحرانی کند. نبوغ و هوش بیشتر حاصل عملکرد هماهنگ، کارآمد و متعادل مغز است، نه حجم بیشتر فعالیت.
فعال شدن بیش از حد مغز، بهویژه به شکل غیرکنترلشده، میتواند منجر به اختلالات شدید روانی و عصبی شود. بنابراین، بهجای تمرکز بر افزایش فعالیت، تمرکز بر بهینهسازی عملکرد مغز، از طریق یادگیری، تغذیه مناسب، خواب کافی و مراقبت از سلامت روان، مسیر علمیتری برای رشد تواناییهای ذهنی انسان است.