«اشک تمساح» خطرناکترین گریه جهان؛ چرا تمساح گریه میکند؟
راز بقا: آیا تا به حال در مورد عبارت اشک تمساح شنیده اید؟ در فرهنگ ما، این به معنای ابراز پشیمانی غیر صادقانه است و از این واقعیت ناشی میشود که کروکودیلها هنگام خوردن طعمه اشک میریزند!
به گزارش راز بقا؛ اشک ریختن تمساحها هنگام خوردن غذا بدان معنا نیست که آنها واقعا گریه میکنند. کنت ولیت، جانورشناس دانشگاه فلوریدا مطالعهای انجام داده است و دریافت که اشک در تمساحها ممکن است در نتیجه صدای خش خشی باشد که از خود تولید میکنند، رفتاری که با گرفتن طعمه و تغذیه همراه است و یک رفتار نمایشی و دفاعی است که برای هشدار دادن به شکارچیان احتمالی استفاده میشود.
مارمولکها به این صدا «با خارج کردن هوا از ریهها در سراسر گلوتیس» دست مییابند. هوایی که از طریق سینوسها وارد میشود ممکن است با اشک در غدد اشکی تمساح مخلوط شود یا در غدد اشکی که در چشم تخلیه میشود.
غدد مایعی تولید میکنند که به تمیز کردن چشم کمک میکند و عبور غشای ریزش را از سطح چشم روان میکند.
عبارت «اشک تمساح» از کجا آمد؟
«اشک تمساح میریزد!» این اصطلاح برگرفته از باوری کهن است که بر اساس آن، تمساح هنگام خوردن شکارش اشک میریزد و در فرهنگها و زبانهای دیگر نیز رایج است، بهویژه در اروپا که احتمالاً از طریق متون لاتین به آنها رسیده است.
در آثاری که به پلوتارک (م۴۶-۱۲۷؛ Plutarch: از تاریخنگاران یونان باستان) منسوباند، مجموعهای از ضربالمثلها آمدهاند با این مضمون که رفتار افرادی که باعث مرگ دیگران میشوند و پس از آن بهطرزی آشکار ابراز تأسف میکنند، با رفتار تمساح مقایسه شده است.
فتوئوس (Photius; ۸۱۰-۸۹۳)، یکی از متکلمان قرون وسطایی، به این حکایت رنگی مسیحی داده و از آن برای نشاندادن مفهوم توبه به مسیحیان بهره برده است.
ماجرای اشک تمساح اولین بار با کتاب سفرهای جان مندویل به زبان انگیسی وارد شد. جان مندویل (John Mandeville) که احتمالاً نویسندة این کتاب است، طبق نوشتههای کتاب، در سال ۱۳۲۲. م از دریا عبور کرد و به سرزمینهایی نظیر ایران، سوریه، مصر، لیبی، اتیوپی، هند، عربستان و… رسید. سفرهای جان مندویل اولین بار بین سالهای ۱۳۵۷-۱۳۷۱. م منتشر شد و اولین متن به جا مانده از آن فرانسوی است. بعد از اینکه این مجموعه به زبانهای مختلف ترجمه شد، محبوبیت زیادی پیدا کرد و از جمله افرادی که خیلی تحتتأثیر آن قرار گرفت، کریستف کلمپ بود.
در بخشی از کتاب چنین آمده است:
«در این سرزمین، تمساحهای زیادی وجود دارد که دقیقاً مشابه یک مار طولانی هستند. آنها شبها روی آب ساکن میشوند و روزها در خشکی و صخرهها. در زمستان غذا نمیخورند. این جانوران انسان را فریب میدهند، او را میخورند و سپس گریه میکنند. فک پایینیشان حرکت نمیکند و فقط فک بالا باز میشود و زبان ندارند.»
یکی از نکاتی که در این باورهای کهن درباره تمساح مشترک است، رفتار فریبکارانة اوست؛ چنانکه در نوشته جان مندویل هم آمده است. در عجایبنامة محمد ابن محمود همدانی نیز به این نکته اشاره شده، اما حرفی از اشک تمساح به میان نیامده:
«نهنگ را تمساح گویند. در جوی نیل بُوَد؛ و بدان که آفریدگار هر چه آفرید، فک زیرین وی جنبد، مگر نهنگ را که فک بالای وی جنبد. نهنگ در خواب دشمنی مُکابر بُوَد.»
ادوارد تاپسل (Edward Topsell ۱۶۲۵-۱۵۷۲)، طبیعتشناس و جانورشناس، نوشته است که: «تمساح وقتی برای انسانی کمین کرده است، گریه میکند، آه میکشد، اما ناگهان به او حمله و نابودش میکند.» تاپسل همچنین میگوید که: «به گفته دیگر ناظران، تمساح پس از خوردن یک انسان گریه میکند، درست همانطور که یهودا پس از خیانت به مسیح گریه کرد.»
در تعدادی از آثار ادبی مشهور جهان نیز نمونههایی از آن را میتوان یافت، از جمله در نمایشنامة اتلّلو از شکسپیر.
تمساح واقعاً اشک میریزد
براساس پژوهشهای جانورشناسان، این پدیده واقعیت دارد؛ یعنی تمساح واقعاً اشک میریزد، اما نه از روی احساسات، بلکه به دلیلی فیزیولوژیک. این تحقیقات نشان میدهد که تمساحها وقتی مدتی طولانی از آب دور باشند، اشک میریزند؛ در واقع غدد اشکیشان فعال میشود تا از خشکی چشمها و پوستشان جلوگیری کند.
همچنین نظریة دیگری معتقد است که تمساح هنگام خوردن شکار خود، هوا را با فشار از سینوسهایش خارج میکند و این عمل باعث پارهشدن غدههای اشکی میشود. آخرین تحقیق علمی را کنت ولیت، جانورشناس دانشگاه فلوریدا، با فیلمبرداریهای متعدد از تمساحها و سوسمارها انجام داده و پی برده است که هنگام دریدن طعمه از چشمهای آنان حباب و کف بیرون میزند و حالتی شبیه به گریستن پیدا میکنند.
این سندروم بهصورت نوعی بیماری عصبی هم بین انسانها شناخته شده است؛ به این صورت که فرد حین غذا خوردن، اشک میریزد. این بیماری در متون علمی به «سندرم بوگوراد Bogorad» و در بین عوام به «سندرم اشک تمساح» مشهور است.
بنابراین، با توجه به مواردی که مطرح شد، میتوانیم چنین نتیجه بگیریم که این اصطلاح در غرب رایج بوده و احتمالاً پس از آشنایی ایرانیان با متون غربی وارد زبان و فرهنگ فارسی و ایرانی شده است. در هیچیک از متون کلاسیک فارسی اثری از اصطلاح «اشک تمساح ریختن» نیست، اما در متون متأخر حضور دارد؛ برای نمونه، صادق هدایت کتابی دارد به نام «اشک تمساح» با درونمایهای سیاسی.