کد خبر: ۱۱۷۰
06 خرداد 1403
15:45

زبان نئاندرتال‌ها با انسان امروزی چه تفاوتی داشت؟

زبان نئاندرتال‌ها با انسان امروزی چه تفاوتی داشت؟
چه تفاوت کلیدی میان زبان انسان مدرن یا هوموساپینس و انسان نئاندرتال وجود دارد و نقش این زبان در شکوفایی و بقای انسان چیست؟

راز بقا: نئاندرتال‌ها (Homo neanderthalensis) محققان و عموم مردم را مجذوب خود می‌کنند. آن‌ها در بحث‌های مربوط به ماهیت جنس هومو (طبقه‌بندی بیولوژیکی گسترده‌ای که انسان‌ها و بستگان‌شان در آن قرار می‌گیرند) محور مباحث هستند.انسان نئاندرتال‌ همچنین برای درک منحصر به فرد بودن یا نبودن گونه ما (هومو ساپینس) حیاتی‌اند.

به گزارش راز بقا، حدود ۶۰۰۰۰۰ سال پیش ما با نئاندرتال‌ها جد مشترک داشتیم. آن‌ها در اروپا تکامل یافتند، در آفریقا بودند و چندین بار در اوراسیا پراکنده شدند.

نئاندرتال‌ها حدود ۴۰۰۰۰ سال پیش منقرض شدند. انسان مدرن، اما جهان را پر از جمعیت کرد و ما به شکوفایی خود ادامه دادیم. این که آیا ماندگاری ما به دلیل تفاوت در زبان و تفکر است یا نه، مدت‌ها مورد بحث بوده است.

اما شواهد به تفاوت‌های کلیدی در مغز گونه‌های ما و نئاندرتال‌ها اشاره می‌کنند که به انسان‌های مدرن (H. sapiens) اجازه می‌دهد تا ایده‌های انتزاعی و پیچیده را از طریق استعاره ارائه دهند؛ توانایی مقایسه دو چیز نامرتبط.

برای اینکه این اتفاق بیفتد، گونه ما باید در معماری مغزش از نئاندرتال‌ها فاصله می‌گرفت.

برخی از کارشناسان شواهد اسکلتی و باستان شناسی را نشان‌دهنده تفاوت‌های عمیق تفسیر می‌کنند که برخی دیگر آن‌ها را نمی‌پذیرند.

هنگام تلاش برای استنتاج چنین چیز‌های ناملموس از بقایای مادی مانند استخوان‌ها و مصنوعات، اختلاف نظر تعجب‌آور نیست. شواهد تکه‌تکه و مبهم هستند و معمایی پیچیده برای چگونگی، زمان و چرایی تکامل زبان در اختیار ما قرار می‌دهند.

زبان نئاندرتال با انسان امروزی چه تفاوتی داشت؟ «استعاره» راز نجان انسان مدرن

شواهد فزاینده نشان می‌دهد که تفاوت‌های کلیدی بین انسان مدرن و نئاندرتال در استفاده از زبان وجود دارد.

خوشبختانه، اکتشافات اخیر در باستان‌شناسی و سایر رشته‌ها، چندین قطعه جدید را به این معمای زبانی اضافه کرده‌اند و تصویری قابل‌قبول از ذهن نئاندرتال‌ها نمایان کرده است.

شواهد تشریحی جدید نشان می‌دهد که نئاندرتال‌ها دارای مجاری صوتی و مسیر‌های شنوایی بودند که تفاوت قابل‌توجهی با مسیر‌های شنوایی ما نداشتند. این نشان می‌دهد که از منظر آناتومیکی، آن‌ها به اندازه ما در برقراری ارتباط از طریق گفتار توانایی داشتند.

کشف ژن‌های نئاندرتال در گونه‌های خودمان نشان‌دهنده اپیزود‌های متعدد آمیختگی است که دلالت بر ارتباطات بین گونه‌ای مؤثر و روابط اجتماعی دارد.

به گزارش راز بقا، کشف نیزه‌های چوبی نئاندرتال و استفاده از رزین برای ساخت ابزار از اجزای جداگانه، دیدگاه ما را در مورد مهارت‌های فنی آن‌ها افزایش داده است. آویز‌های ساخته‌شده از چنگ پرندگان و احتمالاً استفاده از پر‌ها به عنوان زینت بدن به عنوان نمونه‌هایی از نمادگرایی همراه با حکاکی‌های هندسی روی سنگ و استخوان نیز از تولیدات آن‌ها بوده است.

آیا نئاندرتال‌ها نقاشان غار بودند؟

بزرگ‌ترین ادعا این است که نئاندرتال‌ها با نقاشی رنگدانه‌های قرمز روی دیواره‌های غار در اسپانیا هنر خلق می‌کردند. اما چندین مورد از این ادعا‌ها مشکل‌ساز هستند و شواهد مربوط به هنر غار نئاندرتال به دلیل مسائل روش‌شناختیِ حل‌نشده، به خطر افتاده و بعید است که درست باشد.

زبان نئاندرتال با انسان امروزی چه تفاوتی داشت؟ «استعاره» راز نجان انسان مدرن

انباشت سریع شواهدی برای حضور پیش از ۴۰۰۰۰ سال انسان مدرن در اروپا، این ایده را که نئاندرتال‌ها این طرح‌های هندسی را انجام داده‌اند، به چالش می‌کشد. یک نیزه چوبی هر چند به خوبی ساخته شده باشد، چیزی بیش از یک چوب نوک‌تیز نیست و شواهدی از پیشرفت تکنولوژی در کل وجود نئاندرتال وجود ندارد.

در حالی که شواهد باستان‌شناسی مورد بحث باقی می‌ماند، آنچه از علوم اعصاب و ژنتیک به دست می‌آید، موارد قانع‌کننده‌ای برای تفاوت‌های زبانی و شناختی میانِ انسان مدرن (هومو ساپینس) و نئاندرتال‌ها دارد.

بازسازی دیجیتالی سه‌بعدی از مغز نئاندرتال، نشان‌دهنده تفاوت‌های قابل‌توجهی در ساختار است. نئاندرتال‌ها دارای یک لوبِ پس‌سریِ نسبتاً بزرگ بودند که مواد مغزی بیشتری را به پردازش بصری اختصاص می‌داد و کمتر برای کار‌های دیگری مانند زبان در دسترس بود.

آن‌ها همچنین دارای مخچه نسبتا کوچک و شکل متفاوتی بودند. این ساختار زیر قشری، که مملو از نورون‌هاست، به بسیاری از وظایف از جمله پردازش زبان، صحبت‌کردن و روان کمک می‌کند.

شکل کروی منحصر به فرد مغز انسانِ مدرن پس از ظهور اولین انسان خردمند در ۳۰۰۰۰۰ سال پیش تکامل یافت.

برخی از جهش‌های ژنتیکی مرتبط با آن رشد، با رشد عصبی و نحوه اتصال نورون‌ها در مغز مرتبط است.

نویسندگان یک مطالعه جامع پس از بررسی تمام جهش‌های شناخته‌شده منحصر‌به‌فرد در انسان مدرن به این نتیجه رسیدند که «تغییرات یک شبکه پیچیده در شناخت یا یادگیری در تکامل انسان مدرن صورت گرفته است.»

نئاندرتال

استفاده از «کلمات نمادین»؛ تفاوت انسان مدرن و نئاندرتال

در حالی‌که چنین شواهدی همچنان درحالِ جمع‌آوری هستند، درک ما از زبان نیز به مرور تغییر می‌کند.

سه تحول از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است:

اولین کشف سال ۲۰۱۶ از طریق اسکن مغز نشان داد که ما کلمات، یا به عبارت بهتر مفاهیمی را که با کلمات ربط می‌دهیم، در هر دو نیم‌کره مغز و در خوشه‌ها یا گروه‌های معنایی مفاهیم مشابه در مغز ذخیره می‌کنیم. این کشف مهمی است، چراکه همان‌طور که خواهیم دید، نحوه اتصال این دسته از ایده‌ها، بین هوموساپینس‌ها و نئاندرتال‌ها متفاوت است.

دومین کشف این است که صدا‌های نمادین (آن‌هایی که برداشتی حسی از چیزی که نشان می‌دهند ارائه می‌کنند)، پلی تکاملی بین صدا‌های میمون‌مانند جد مشترک ما در ۶ میلیون سال پیش و اولین کلمات گفته‌شده توسط هوموساپینس ایجاد کرده‌اند.

واژه‌های نمادین امروزه در زبان‌ها فراگیر هستند و جنبه‌هایی از صدا، اندازه، حرکت و بافت مفهومی را که کلمه نشان می‌دهد، به تصویر می‌کشد. این در تضاد با کلماتی است که فقط به طور دل‌خواه به چیزی که به آن اشاره می‌کنند، مربوط می‌شود.

سومین دستاورد هم این است که مدل‌های شبیه‌سازی رایانه‌ای، نشان داده‌اند که قوانین سازگار برای نحوه ترتیب‌بندی کلمات برای تولید معنا، می‌تواند به‌طور خود‌به‌خود پدیدار شود. این تغییر در این امر که تأکید از رمزگذاری ژنتیکی نحو به ظهور خود به خود نحو را نشان می‌دهد، در زبان نئاندرتال‌ها و هوموساپینس‌ها بخشی از قوانین هستند.

زبان نئاندرتال با انسان امروزی چه تفاوتی داشت؟ «استعاره» راز نجان انسان مدرن

تفاوت کلیدی زبان انسان مدرن با نئاندرتال‌ها

در حالی که ممکن است بتوان به چندین روش مختلف به قطعات پازل پیوست، شواهد چند‌رشته‌ای تنها یک راه حل پیدا کرده است؛ انسان باستانی هومو ارکتوس در حدود ۱.۶ میلیون سال کلمات نمادین را بیان کرد.

به گزارش راز بقا، با انتقال این نوع کلمات از نسلی به نسل دیگر، کلمات و قواعد نحوی دلخواه پدید آمدند و نئاندرتال‌های اولیه و هوموساپینس را با ظرفیت‌های زبانی و شناختی معادل مجهز کردند.

اما با ادامه تکامل هر دو گونه، آن‌ها از نظر ظرفیت زبانی از هم جدا شدند. مغز انسان مدرن شکل کروی‌اش را با شبکه‌های عصبی ایجاد کرد که خوشه‌های معنایی جداشده از کلمات را به هم متصل می‌کند. این خوشه‌های معنایی، اما در مغز نئاندرتال‌ها جدا باقی ماندند.

نئاندرتال

بنابراین، در حالی که هوموساپینس‌ها و نئاندرتال‌ها ظرفیتی معادل برای کلمات نمادین و نحو داشتند، به نظر می‌رسد که آن‌ها از نظر ذخیره ایده‌ها در خوشه‌های معنایی در مغز متفاوت بوده‌اند.

گونه ما با پیوند دادن خوشه‌های مختلف در مغز که مسئول ذخیره گروهی از مفاهیم هستند، ظرفیت تفکر و برقراری ارتباط با استفاده از استعاره را به دست آورد. این به انسان‌های مدرن اجازه داد تا مرزی بین مفاهیم و ایده‌های بسیار متفاوت بکشند.

مسلماً این مهم‌ترین ابزار شناختی ما بود که ما را قادر می‌سازد تا مفاهیم پیچیده و انتزاعی پیدا کنیم. استعاره زبان، تفکر و فرهنگ گونه ما را تغییر داد و شکاف عمیقی با نئاندرتال‌ها ایجاد کرد. آن‌ها منقرض شدند، در حالی که ما جهان را پر از جمعیت کردیم و به شکوفایی خود ادامه می‌دهیم.

خواندنی‌ها
ارسال نظر
علم و کیهان