کد خبر: ۲۱۹۴
10 دی 1403
12:07

یوژنیک؛ پدیده هولناکی که الهام بخش هیتلر در پاکسازی نژادی شد

یوژنیک؛ پدیده هولناکی که الهام بخش هیتلر در پاکسازی نژادی شد
یوژنیک (Eugenics) به معنای اصلاح نژادی، یک جنبش علمی و اجتماعی بود که در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم به وجود آمد. این ایده در ابتدا به عنوان راهی برای بهبود جامعه انسانی از طریق کنترل تولیدمثل مطرح شد، اما به مرور زمان به یکی از تاریک‌ترین نمونه‌های سوءاستفاده از علم تبدیل شد.

راز بقا: یوژنیک (Eugenics) به معنای اصلاح نژادی، یک جنبش علمی و اجتماعی بود که در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم به وجود آمد. این ایده در ابتدا به عنوان راهی برای بهبود جامعه انسانی از طریق کنترل تولیدمثل مطرح شد، اما به مرور زمان به یکی از تاریک‌ترین نمونه‌های سوءاستفاده از علم تبدیل شد.

به گزارش راز بقا، یوژنیک برای نخستین بار توسط فرانسیس گالتون، دانشمند بریتانیایی و پسرعموی چارلز داروین، مطرح شد. گالتون که به شدت تحت تأثیر نظریه تکامل داروین قرار گرفته بود، اعتقاد داشت که می‌توان از اصول تکاملی برای بهبود ژن‌های انسانی استفاده کرد. او در نوشته‌هایش از مفهوم «وراثت هوش و توانایی‌ها» سخن می‌گفت و پیشنهاد می‌کرد که جامعه می‌تواند با تشویق تولیدمثل افرادی با ویژگی‌های مطلوب، به ارتقای سطح هوش و سلامت جامعه دست یابد.

یوژنیک و تابلو

گالتون با اینکه در ابتدا هدف خود را بهبود جامعه از طریق تشویق تولیدمثل افراد با ژنتیک قوی عنوان کرده بود، راه را برای نظریه‌های بسیار خطرناک‌تری هموار کرد که به شدت با معیارهای اخلاقی مغایرت داشت.

به گزارش راز بقا در اواسط قرن نوزدهم، لویی آگاسی، یکی از مطرح‌ترین دیرینه‌شناسان و پزشکان سوئیسی که در دانشگاه هاروارد تدریس می‌کرد، معتقد بود که موجودات کم‌ارزش و بی‌اهمیت در پایین نردبان زندگی قرار می‌گیرند. آگاسی به برابری نژاد اعتقاد نداشت و فکر می‌کرد که سفیدپوستان در رده‌های بالاتری قرار دارند. دیوید استار جردن، دانشمند و محقق دریایی و استاد دانشگاه استنفورد، نیز با او هم‌نظر بود.

دیوید سفرهای دریایی را آغاز کرد و تحقیقاتی بر روی ماهی‌ها انجام داد. او در یکی از این سفرها به شهری به نام Aosta در ایتالیا رسید. این شهر ویژگی‌های منحصربه‌فردی داشت، چرا که به محلی برای مراقبت و رسیدگی به افرادی تبدیل شده بود که به دلیل ناتوانی‌های ذهنی و جسمی توانایی زندگی در جامعه عادی را نداشتند. کلیسای کاتولیک قرن نوزدهم این شهر را به معنای واقعی بهشتی از انسانیت ساخته بود.

یوژنیک؛ پدیده هولناکی که الهام بخش هیتلر در پاکسازی نژادی شد

اما دیدن چنین مکانی باعث عصبانیت دیوید شد؛ چرا که برخلاف آموزه‌های معلم خود، لویی آگاسی، بود. به گزارش راز بقا او اعتقاد داشت که این افراد تنها به افول انسان در درخت زندگی کمک می‌کنند. تجربه حضور در این شهر دیوید را با پدیده خطرناکی به نام یوژنیک آشنا کرد. طبق این نظریه، افراد تنبل، فقیر، و مجرم باید عقیم شوند و حق بچه‌دار شدن تنها به افراد ثروتمند و فرهیخته داده شود. این برنامه به دو صورت اجرا می‌شد: مثبت، به معنای حمایت و تشویق افراد موفق به بچه‌دار شدن، و منفی، به معنای عقیم کردن سایر افراد.

افرادی که باید عقیم می‌شدند به سه دسته تقسیم می‌شدند:احمق‌ها یا کسانی که از قدرت تفکر بالایی برخوردار نبودند، معتادان و الکلی‌ها و افراد بی‌بندوبار جنسی.

دیوید این ایده را به آمریکا آورد و گسترش داد و در دانشگاه‌هایی مانند هاروارد شروع به تدریس شد.

یوژنیک و هیتلر

یکی از تأثیرات شوم یوژنیک در قرن بیستم، الهام‌بخشی آن بر سیاست‌های نژادی آلمان نازی بود. آدولف هیتلر و حزب نازی با استفاده از اصول یوژنیک، برنامه‌های گسترده‌ای برای پاکسازی نژادی و ایجاد نژاد برتر یا همان آریایی‌ها اجرا کردند. این برنامه‌ها شامل عقیم‌سازی اجباری افرادی بود که دارای بیماری‌های ژنتیکی یا معلولیت بودند و به مرور به سیاست‌های بسیار هولناک‌تری چون هولوکاست و کشتار میلیون‌ها یهودی، کولی، و سایر گروه‌های به حاشیه رانده‌شده منجر شد.

کودکان زندانی هولوکاست

یوژنیک به نازی‌ها این توجیه علمی را داد تا جنایات خود را به عنوان بهبود ژنتیکی جامعه انسانی مطرح کنند و از این رو، یوژنیک یکی از دلایل اصلی سیاست‌های تبعیض‌آمیز و نژادپرستانه در آلمان نازی شد.

به گزارش راز بقا آدولف هیتلر در کتاب خاطراتش از کتاب «انتقال نژاد برتر» که درباره به‌نژادی نوشته شده بود، به عنوان یکی از منابع اصلی برای ایدئولوژی خود یاد می‌کرد.

هیتلر و مردم

ایالات متحده یکی از کشورهایی بود که پیش از جنگ جهانی دوم به اجرای سیاست‌های یوژنیکی روی آورد. به گزارش راز بقا در اوایل قرن بیستم، چندین ایالت قوانین استریلیزاسیون اجباری برای افرادی که به عنوان نامطلوب شناخته می‌شدند، مانند افراد دارای اختلالات ذهنی و بیماری‌های ژنتیکی، وضع کردند. این قوانین تا دهه‌های ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ ادامه داشت و هزاران نفر به اجبار عقیم شدند.

کشورهای اروپایی مانند سوئد و بریتانیا نیز در این زمینه فعالیت داشتند. در سوئد، سیاست‌های عقیم‌سازی اجباری تا سال ۱۹۷۵ ادامه داشت و بیش از ۶۰ هزار نفر تحت تأثیر این برنامه‌ها قرار گرفتند.

به گزارش راز بقا حتی در سال‌های ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ بیش از ۱۵۰ زن در زندان‌های آمریکا تحت فرآیندهای به‌نژادی عقیم شدند.

پس از افشای جنایات نازی‌ها و پایان جنگ جهانی دوم، یوژنیک به شدت مورد انتقاد قرار گرفت. محاکمات نورنبرگ که به بررسی جنایات نازی‌ها می‌پرداخت، بسیاری از سیاست‌های یوژنیکی را محکوم و غیرانسانی اعلام کرد. در این محاکمات، مشخص شد که چگونه علم می‌تواند در صورت استفاده نادرست به ابزاری برای نقض حقوق بشر و ارتکاب جنایات تبدیل شود.

یوژنیک؛ پدیده خطرناکی که الهام بخش هیتلر در پاکسازی نژادی شد

سازمان‌های حقوق بشری و علمی پس از جنگ جهانی دوم تلاش کردند تا با ایجاد مقررات و پروتکل‌های اخلاقی، از تکرار چنین وقایعی جلوگیری کنند. به گزارش راز بقا از جمله این اقدامات، تصویب منشورهای بین‌المللی در زمینه حقوق بشر و تحقیقات ژنتیکی بود که تضمین می‌کردند انسان‌ها به دلیل ژنتیک یا ویژگی‌های زیستی مورد تبعیض قرار نگیرند.

محاکمات نورنبرگ مهم‌ترین دادگاهی بود که به بررسی نقش یوژنیک در جنایات جنگی پرداخت. در این محاکمات، بسیاری از پزشکان نازی به دلیل مشارکت در برنامه‌های عقیم‌سازی اجباری و آزمایش‌های غیرانسانی روی زندانیان به محاکمه کشیده شدند. این محاکمات به تصویب اصول نورنبرگ در زمینه تحقیقات پزشکی انجامید که تأکید می‌کرد شرکت در تحقیقات پزشکی باید با رضایت کامل فرد و بدون هیچ‌گونه اجبار صورت گیرد.

یوژنیک به عنوان یکی از تاریک‌ترین نمونه‌های سوءاستفاده از علم در تاریخ باقی مانده است. این جنبش که در ابتدا با نیت بهبود جامعه انسانی آغاز شد، به سرعت به ابزاری برای نقض حقوق بشر و تبعیض تبدیل شد. تاریخچه یوژنیک نشان‌دهنده اهمیت اخلاق و مسئولیت‌پذیری در استفاده از علم است و به ما یادآور می‌شود که چگونه علم می‌تواند در صورت عدم رعایت اصول اخلاقی به نتایج فاجعه‌باری منجر شود.

یوژنیک از نظر علمی اشتباه است زیرا بر پایه درک ناقصی از ژنتیک و پیچیدگی‌های وراثت انسانی بنا شده است. به گزارش راز بقا این ایده فرض می‌کند که ویژگی‌های مطلوب و نامطلوب به سادگی از طریق انتخاب ژنتیکی قابل کنترل هستند، در حالی که بسیاری از صفات انسانی مانند هوش و رفتار تحت تأثیر عوامل متعدد ژنتیکی و محیطی قرار دارند و نمی‌توان به سادگی آن‌ها را با تولیدمثل انتخابی تغییر داد. علاوه بر این، تعاریف مطلوب و نامطلوب اغلب بر پایه معیارهای فرهنگی و اجتماعی بوده و علمی نیستند، که منجر به تبعیض و نقض حقوق بشر می‌شود.

برچسب ها :
بدن انسان
خواندنی‌ها
ارسال نظر
علم و کیهان