کد خبر: ۳۹۰۸
28 ارديبهشت 1404
14:56

ملمداس؛ زنی ترسناک و افسونگر با پاهای آهنی که مردان هوس‌باز را سلاخی می‌کند!

ملمداس؛ زنی ترسناک و افسونگر با پاهای آهنی که مردان هوس‌باز را سلاخی می‌کند!
در دل افسانه‌های جنوب، ملمداس زنی ترسناک با پاهای آهنی است که شب‌ها در ساحل‌های متروکه ظاهر می‌شود. موجودی شوم، نفرین‌شده و مرموز که در فرهنگ بومی به‌عنوان نشانه‌ای از عذاب و گناه شناخته می‌شود. در این مقاله از راز بقا با داستان و باورهای محلی او آشنا می‌شویم.

راز بقا: شب از نیمه گذشته بود. صدا‌های خفیفی از دریا به گوش می‌رسید؛ موج‌هایی که با خشمی آرام به صخره‌ها می‌کوبیدند. قایق ماهی‌گیران در ساحل، بی‌حرکت در دل تاریکی خوابیده بودند. قاسم، پسر جوانی از اهالی جزیره، با فانوس کوچکی به سمت درخت کنار معروف راه افتاد. پیرمرد‌ها بار‌ها گفته بودند شب‌هنگام به آنجا نرو، ولی کنجکاوی بی‌رحمانه بود.

ملمداس؛ زنی با داس‌های فولادی که قربانیان را در سکوت می‌بلعد

ناگهان نوری ضعیف در دوردست پدیدار شد. زنی نشسته زیر درخت کنار، با گیسوان بلند سیاه، زیورآلاتی که در نور ماه می‌درخشید، و لبخندی سرد... قاسم نزدیک‌تر شد. زن صدایش زد با لحنی آرام و وسوسه‌گر: «نترس... بیا... فقط یک لحظه کنارم بنشین...».

اما وقتی به اندازه چند قدمی رسید، نور فانوسش لرزید و درخششی فولادین از زیر لباس زن پدیدار شد: دو داس خمیده، همان‌جایی که باید پا می‌بود! قبل از آن‌که فرصت فریاد کشیدن داشته باشد، صدای برنده‌ای در فضا پیچید...

ملمداس؛ زنی با داس‌های فولادی که قربانیان را در سکوت می‌بلعد

ملمداس کیست؟

به گزارش راز بقا، ملمداس یا ام الداس، موجودی افسانه‌ای و زن‌نما در فرهنگ عامیانه‌ی جنوب ایران است که در روایات شفاهی بندرنشینان بوشهر، هرمزگان و جزایر اطراف مثل قشم و هنگام، حضوری خوف‌انگیز و رازآلود دارد. این موجود نه‌کاملاً انسان است و نه‌کاملاً غیرانسان. بسیاری از مردم محلی باور دارند که ملمداس، زنی نفرین‌شده یا روحی سرگردان است که پس از مرگ، جسمش با فلز ترکیب شده و حالا در شب‌های مه‌آلود یا طوفانی ظاهر می‌شود.

توصیف ظاهری ملمدایس

طبق روایت‌ها، ملمداس زنی زیبا، اما شوم است. چهره‌ای مرموز، مو‌های بلند و تیره، و چشمانی که در تاریکی می‌درخشند. اما آن‌چه او را از انسان متمایز می‌کند، پا‌ها و دست‌های زنگ‌زده و آهنی اوست که در برخی روایت‌ها مانند تیغه‌ی اره یا قلاب ماهی‌گیری توصیف شده‌اند. صدای حرکتش شبیه کشیده شدن فلز روی سنگ است؛ صدایی که لرزه به جان شنونده می‌اندازد.

ملمداس؛ زنی با داس‌های فولادی که قربانیان را در سکوت می‌بلعد

محل زندگی و زمان ظهور ملمداس

افسانه‌ها می‌گویند ملمداس در سواحل متروکه، غار‌های تاریک یا خرابه‌های قدیمی حوالی دریا زندگی می‌کند. به گزارش راز بقا شب‌هنگام، به‌ویژه در شب‌های مه‌آلود، مهتابی یا طوفانی، ظاهر می‌شود. برخی روایت‌ها می‌گویند او تنها وقتی ظاهر می‌شود که زنی بی‌پناه، کودکی گم‌شده یا مردی خطاکار از راهی ممنوعه عبور کند.

ملمداس معمولاً در مکان‌هایی با بار عرفانی یا وحشت سنتی ظاهر می‌شود:

درخت کنار معروف در جزیره هرمز

کناره‌ی دریا هنگام جزر و مد

شب‌های ماه کامل، به‌ویژه در مناطق دور از سکونت

غار‌های نمکی یا نقاط خالی از نور در دل کوه

برخی ماهی‌گیران سوگند می‌خورند که صدای خندیدن زنی را در دریا شنیده‌اند، صدایی که آنها را به درون آب می‌کشیده...

ملمداس؛ زنی با داس‌های فولادی که قربانیان را در سکوت می‌بلعد

ملمداس چگونه طعمه‌ها را به دام می‌اندازد؟

ملمداس بر جوانان ظاهر می‌شود و آنان را به هم‌آغوشی با خویش فرامی‌خواند. اما به هنگام همخوابی، پا‌های او همچون اره‌ای جوان هوس‌باز را قربانی می‌سازد و او را تکه‌تکه می‌کند. در برخی روایت‌ها، او در کنار درخت کنار می‌نشیند و گیسوان بلند خود را شانه می‌زند تا مردان را جذب کند

باور‌های محلی ملمداس

در جنوب ایران، پیرمردان و پیرزنان همچنان نام ملمداس را با ترس زمزمه می‌کنند. یکی از ماهیگیران جزیره‌ی هنگام گفته بود:

«شبی از دریا برمی‌گشتم، دیدم زنی قرمزپوش با پایی فلزی از آب بیرون می‌خزد... هرچی دعا بلد بودم خوندم، اما اون شب، هیچ‌وقت یادم نمیره.»

همچنین زنی سالخورده در قشم روایت کرده بود که:

«مادرم می‌گفت اگر زنی بچه‌اش رو رها کنه یا به همسرش خیانت کنه، ملمداس دنبالش میاد. یه‌جور عذاب و تنبیهه برای زنای خطاکار.»

برای مطالعه بیش‌تر بخوانید:

الازنگی؛ موجودی آدم‌خوار در افسانه‌های بختیاری با بدنی سیاه و پرمو که شب‌ها به شکار انسان می‌پردازد

بوسلامه؛ کابوس مردم جنوب که از اعماق دریا بالا می‌آید و صیادان را با خود به زیر آب می‌برد

ملمداس؛ زنی با داس‌های فولادی که قربانیان را در سکوت می‌بلعد

راه نجات از دام ملمداس

در برخی روایت‌ها آمده است که اگر مردی آگاه باشد که با ملمداس روبه‌رو شده است، می‌تواند با پاشیدن خاک یا شن به چشمان او، جواهراتش را برداشته و فرار کند. اما اگر فریب زیبایی او را بخورد، عاقبت قربانی خواهد شد.

ریشه‌ی افسانه‌ی ملمداس

برخی پژوهشگران فرهنگ عامه معتقدند ملمداس، ترکیبی از اسطوره‌های محلی، باور‌های اسلامی درباره‌ی ارواح معذب، و شاید بازتاب‌هایی از افسانه‌های آفریقایی است که از طریق تجارت دریایی به جنوب ایران راه یافته‌اند. حتی شباهت‌هایی میان ملمداس و برخی موجودات اروپایی مانند «بانشی» دیده شده که صدای شیون‌گونه‌شان خبر از مرگ می‌دهد.

تأثیر ملمداس در فرهنگ بومی

افسانه‌ی ملمداس به‌مرور بخشی از تربیت سنتی کودکان شده است. به گزارش راز بقا مادران برای ترساندن فرزندان‌شان از دیر بیرون ماندن یا رفتن به جا‌های خطرناک، از ملمداس نام می‌برند. او هم‌زمان نقش نگهبان مرز‌های ممنوعه و نماد ترس از ناشناخته‌ها را بازی می‌کند.

تفسیر روان‌شناختی ملمداس

از نگاه روانکاوی، ملمداس می‌تواند نمادی از شهوات سرکوب‌شده، ترس از زنانگی اغواگر، یا هشدار به مردان جوان برای خودکنترلی باشد. بسیاری از داستان‌های ملمداس در قالب هشدار اخلاقی به مردان جوان بیان می‌شوند؛ نوعی داستان «عبرت‌آموز» از پیامد‌های فریب خوردن توسط ظاهر.

ملمداس؛ زنی با داس‌های فولادی که قربانیان را در سکوت می‌بلعد

شباهت ملمداس به جن یا پری؟

برخی مردم، ملمداس را نوعی «جن دریایی» می‌دانند؛ برخی دیگر او را «پری نفرین‌شده». اما در هیچ روایتی او خیرخواه نیست. همیشه نشانی از وحشت، تنهایی، یا خشم در چهره‌اش هست. حتی گفته‌اند کسانی که او را ببینند، دچار نفرین شده و دچار بیماری‌های روانی یا ناپدید شدن‌های عجیب می‌شوند.

فریب لبخند ملمداس

سحر نزدیک شده بود. پیرمردی با فانوس شکسته، با دست لرزانش بر خاک نقش عجیبی کشید و زیر لب زمزمه کرد: «باز یکی دیگه رفت... به لبخندش نگاه کرد، نه به داس‌هاش...»

درخت کنار، آرام تکان خورد. نسیمی گذرا، گیسوانی خیالی را در هوا تاب داد؛ و باز شب دیگری آغاز شد...

برچسب ها :
فرهنگ و تمدن
خواندنی‌ها
ارسال نظر
علم و کیهان