فیلهایِ سیزدهتُنی؛ غذای مقوی نئاندرتالها که سخت به دست میآمد اما ارزشش را داشت
راز بقا: فیلهای راستعاج (Palaeoloxodon antiquus) بزرگترین پستانداران زمینیِ دوران پلیستوسن (Pleistocene) بودند که بین ۸۰۰۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰۰ سال پیش در اروپا و غرب آسیا حضور داشتند. آنها نقش مهمی در تکامل انسان داشتهاند.
به گزارش راز بقا، تجزیهوتحلیل جدیدی از استخوانهای ۱۲۵۰۰۰ ساله فیلهای راستعاج از نهشتههای دریاچهای باستانی در آلمان، نشان میدهد که شکار این حیوانات عظیم بخشی از کارنامه فرهنگی نئاندرتالها در آنجا بوده است؛ آنهم برای بیش از ۲۰۰۰ سال و دهها نسل.
فیلهای راستعاج از جمله قویترین پروبوسیدها (فیلها و خویشاوندان منقرض شده آنها) هستند که تاکنون زندگی کردهاند.
این جانوران، سر بسیار پهن و عاجهای بسیار بلندی داشتند و تقریباً رابر فیلهای آسیایی زنده، دو برابر فیلهای آفریقایی و همچنین بسیار بزرگتر از ماموتهای پشمالو بودند.
برآوردِ حداکثر ارتفاع شانه از ۳ تا ۴.۲ متر و توده بدن از ۴.۵ تا ۱۳ تُن برای زنان و مردان به ترتیب متغیر است.
فیلهای راستعاج ترجیحا در محیطهای معتدل گرم بودند و در عرضهای جغرافیایی میانی اروپا، عمدتاً در طول دورههای بین یخبندان زندگی میکردند. آنها احتمالاً در بخشهای جنوبی اوراسیای غربی در بخشهای سردتر پلیستوسن، برای خودشان پناهگاهی پیدا کرده بودند.
پراکنش آنها با انسانزادگان اوراسیای غربی، مانند نئاندرتالها و جمعیتهای قبلی همپوشانی داشت.
در چندین مکان پارینه سنگی، بقایای اسکلتی از فیلهای راستعاج را در ارتباط با ابزارهای سنگی انسانی به دست آمده است. این بقایا، منجر به گمانهزنیهای فراوانی در مورد ماهیت فعل و انفعالات بین این فیلهای بزرگ و انسانهای پلیستوسن شده است: آیا اینها بقایای جانوران شکارشده بودند؟ اگرچه شکار این حیوانات بزرگ اغلب یک کار خطرناک در نظر گرفته میشود، اما آیا هزینههای این کار نسبت به مزایایش برای نئاندرتالها بیشتر بوده یا کمتر؟
باستان شناسان در سال ۱۹۲۲ معتقد بودند که نئاندرتالها فیلهای جوان را در این گونه هدف قرار میدادند و آنها را در تلههای گودالی در آنجا شکار میکردند.
در سال ۱۹۴۸ در آلمان، اسکلتی از یک فیل راستعاج با ۲۵ اثر سنگ چخماق و یک نیزه چوبی کشف شد، که میتواند سرراستترین شواهد را برای بهرهبرداری از فیلها توسط انسانها ارائه کند.
در تحقیقات جدیدتر، دانشمندان غنیترین مجموعه فیلهای عاجدار را از بقایای بیش از ۷۰ عدد که تا کنون شناخته شدهاند، تجزیه و تحلیل کردند.
به گفته تیم تحقیقاتی، تمام کمپلکسهای استخوانی مورد مطالعه از این محل، آثاری از تغییرات انسانی لاشه فیلها را نشان دادند.
درنتیجه، محققان نتیجه گرفتند که نئاندرتالها دسترسی اولیه به لاشههای تازه فیل داشتند و آنها را به روشهای مشابهی که شامل پردازش گسترده میشد، قصابی میکردند.
پیشنهاد مطالعه:
پروفسور “Wil Roebroecksm”، محقق دانشگاه لیدن، گفت: «این اولین شواهد واضح از شکار فیل در تکامل انسان است.»
فیلهای نر بالغ، با وجود اینکه بسیار بزرگتر از مادهها بودهاند، در این مجموعهِ کشفشده حضور داشتند. نزدیکشدن به آنها، در مقایسه با مادهها، هنگامی که از گله محافظت نمیکردهاند، آسانتر بود. از آنجایی که آنها همچنین بسیار بزرگتر از مادهها بودند، شکارشان بازدهی بسیار بالاتر و خطر بسیار کمتری داشته است.
نویسندگان میگویند: «شکار این حیوانات بزرگ مستلزم همکاری نزدیک بین اعضای گروه شرکتکننده بود، درست مانند پردازش طعمه، که مستلزم قصابی گسترده، از جمله برداشتن ضایعات گوشت از استخوانهای بلند و همچنین بالشتکهای غنی از چربی پا بود».
به گزارش راز بقا، همچنین حفظ گوشت این فیلها مستلزم خشککردن محصولات برای نگهداری طولانیمدت بوده است.
یک فیل ۱۰ تُنی که بزرگترین فیل در بین شکارها هم نبوده، میتوانسته جیره حداقل ۲۵۰۰ نئاندرتال بالغ و ۴۰۰۰ کیلوکالری تولید کند که مخلوطی مفید از پروتئین و چربی برای بقایای نئاندرتالها بوده است.
به گفته پژوهشگران این ارقام مهم هستند، چراکه نشان میدهند نئاندرتالها، حداقل بهطور موقت، در گروههایی بسیار بزرگتر از حدود ۲۵ نفر (که معمولاً به عنوان حداکثر اندازه یک گروه محلی در نظر گرفته میشوند) جمع میشدند. آنها همچنین ابزارهایی فرهنگی برای نگهداری مواد غذایی در مقیاس بزرگ برای ذخیرهسازی گوشت داشتهاند.