کد خبر: ۱۲۷۹
20 خرداد 1403
16:06

دندان و مغز کوچکتر و چهره‌های شبیه‌تر؛ انسان‌ها در ۱۰۰۰۰ سال آینده چه شکلی خواهند شد؟

دندان و مغز کوچکتر و چهره‌های شبیه‌تر؛ انسان‌ها در ۱۰۰۰۰ سال آینده چه شکلی خواهند شد؟
اگر انسان‌ها در ۱۰۰۰۰ سال آینده در یک آخرالزمان آب و هوایی یا برخورد سیارکی از بین نروند، آیا احتمالاً به گونه‌ای پیشرفته‌تر از آنچه در حال حاضر هستند، تکامل خواهند یافت؟

راز بقا: بشر امروز نتیجه غیر محتمل ۴ میلیارد سال حیات کره زمین است. از زمانی که انسانی روی زمین نبود تا امروز که انسان گونه برتر این کره است.

به گزارش راز بقا، پیش بینی آینده سخت است. جهان احتمالاً به گونه‌ای تغییر خواهد کرد که ما نمی‌توانیم تصور کنیم. اما می‌توانیم حدس‌هایی بزنیم.

بهترین راه برای پیش‌بینی آینده احتمالاً نگاه به گذشته است و با فرض ادامه روند‌های گذشته به سمت جلو. این‌کار چیز‌های شگفت انگیزی را در مورد آینده ما نشان می‌دهد.

+ پیشنهاد مطالعه: داستان ناتمام تکامل

در آینده ما به احتمال زیاد عمر طولانی‌تری خواهیم داشت و قد بلندتر می‌شویم و همچنین بدنمان سبک‌تر می‌شود. ما احتمالا کمتر تهاجمی و انعطاف‌پذیرتر خواهیم بود، اما مغز کوچک‌تری نیز خواهیم داشت.

دندان‌های کوچک‌تر و چهره‌های شبیه‌تر؛ انسان‌ها در ۱۰۰۰۰ سال آینده چطور تغییر می‌کنند؟

پایان انتخاب طبیعی؟

برخی از دانشمندان استدلال کرده‌اند که ظهور تمدن به انتخاب طبیعی پایان داد. درست است که فشار‌های انتخابی (درنده‌ها، قحطی، طاعون، جنگ‌ها)  که در گذشته غالب بود، عمدتاً ناپدید شده‌اند، اما فشارهای انتخابی جدید وجود دارد.

گرسنگی و قحطی تا حد زیادی با محصولات پر بازده، کود‌ها و تنظیم خانواده پایان یافت. با وجود ارتش‌های مدرن با سلاح‌های هسته‌ای، یا شاید به خاطر آن‌ها، خشونت و جنگ کمتر از همیشه رایج است. شیرها، گرگ‌ها و گربه‌های دندانه‌دار که ما را در تاریکی شکار می‌کردند در خطر انقراض یا منقرض‌شده هستند. طاعون‌هایی که میلیون‌ها نفر را کشتند (آبله، مرگ سیاه، وبا و...) با واکسن‌ها، آنتی‌بیوتیک‌ها و آب تمیز رام شدند.

با وجود همه این‌ها، اما تکامل و تغییر متوقف نشد. چراکه تکامل در مورد بقای بهترین‌ها نیست، بلکه بازتولید قوی‌ترین‌هاست. حتی اگر طبیعت کمتر ما را از بین ببرد، باز هم باید شریک زندگی کنیم و بچه‌ها را بزرگ کنیم، بنابراین انتخاب جنسی اکنون نقش بزرگ‌تری در تکامل ما بازی می‌کند.

اگر طبیعت دیگر تکامل ما را کنترل نکند، محیط غیرطبیعی که ما ایجاد کرده‌ایم، فرهنگ، فناوری، شهر‌ها - فشار‌های انتخابی جدیدی ایجاد می‌کند که بسیار متفاوت از فشار‌هایی است که در عصر یخبندان با آن مواجه بودیم.

ما هنوز به خوبی با این دنیای مدرن سازگار نیستیم. برای ماندگاری بیش‌تر باید خود را با آن وفق دهیم و این روند از قبل شروع شده است....

همان‌طور که رژیم غذایی ما به سمت غلات و لبنیات تغییر کرد، ژن‌هایی را تکامل دادیم تا به ما در هضم نشاسته و شیر کمک کنند.

زمانی‌که شهر‌های متراکم شرایطی را برای گسترش بیماری ایجاد کردند، جهش‌ها برای مقاومت در برابر بیماری نیز گسترش یافتند. محیط‌های غیر طبیعی انتخاب غیر طبیعی ایجاد می‌کنند.

برای پیش‌بینی اینکه این روند به کجا می‌رود، به ماقبل تاریخ خود نگاه می‌کنیم و روند‌های ۶ میلیون سال گذشته تکامل را مطالعه می‌کنیم. برخی از روندها، به ویژه آن‌هایی که در ۱۰۰۰۰ سال گذشته، پس از اختراع کشاورزی و تمدن پدیدار شدند، ادامه خواهند داشت.

ما امروز همچنین با فشار‌های انتخابی جدیدی مانند کاهش مرگ‌ومیر مواجه هستیم. مطالعه گذشته در اینجا کمکی نمی‌کند، اما می‌توانیم ببینیم که گونه‌های دیگر چگونه به فشار‌های مشابه واکنش نشان دادند. به ویژه تکامل در حیوانات اهلی ممکن است به ما کمک کند.

دندان‌های کوچک‌تر و چهره‌های شبیه‌تر؛ انسان‌ها در ۱۰۰۰۰ سال آینده چطور تغییر می‌کنند؟

طول عمر انسان در آینده چقدر خواهد بود؟

انسان‌ها تقریباً به طور قطع تکامل خواهند یافت تا طولانی‌تر (بسیار طولانی‌تر) زندگی کنند. چرخه‌های زندگی در پاسخ به میزان مرگ‌و‌میر تکامل می‌یابد.

وقتی میزان مرگ‌ومیر بالا باشد، تولید مثل باید در سنین جوانی انجام شود یا احتمالا بهتر است اصلاً تولید مثل شکل نگیرد. به این دلیل که هیچ مزیتی برای جهش‌های در حال تکامل که از پیری یا سرطان جلوگیری می‌کنند وجود ندارد.

به گزارش راز بقا، در مقابل، وقتی میزان مرگ‌ومیر پایین باشد، برعکس این امر صادق است. بهتر است برای رسیدن به بلوغ جنسی وقت بگذارید. همچنین داشتن سازگاری‌هایی که طول عمر و باروری را افزایش می‌دهد و به شما زمان بیشتری برای تولید مثل می‌دهد مفید است.

به همین‌دلیل است که حیواناتی که شکارچیان کمی دارند (حیواناتی که در جزایر یا در اعماق اقیانوس زندگی می‌کنند یا به سادگی بزرگ هستند) طول عمر بیشتری دارند. کوسه‌های گرینلند، لاک‌پشت‌های گالاپاگوس و نهنگ‌های کمانی دیر بالغ می‌شوند و می‌توانند قرن‌ها زندگی کنند.

انسان در برابر حیوانات، بلوغ جنسی دیرتر و طول عمر طولانی‌تری (تا ۷۰ سال) داشت. با این حال، باز هم مرگ‌ومیر کودکان بالا بود. میانگین امید به زندگی فقط ۳۵ سال بود. حتی پس از ظهور تمدن، مرگ و میر کودکان تا قرن نوزدهم بالا بود، در حالی که امید به زندگی به دلیل طاعون و قحطی - به ۳۰ سال کاهش یافت.

سپس، در دو قرن گذشته، تغذیه، دارو و بهداشت بهتر، مرگ‌ومیر جوانان را در اکثر کشور‌های توسعه یافته به زیر ۱% کاهش داد. امید به زندگی در سراسر جهان به ۷۰ سال و در کشور‌های توسعه یافته به ۸۰ سال رسید. این افزایش‌ها به دلیل بهبود سلامتی است، نه تکامل؛ اما این امر زمینه تکامل‌یافتن برای افزایش طول عمر ما را فراهم می‌کند.

اکنون دیگر نیاز چندانی به تولید مثل زودهنگام وجود ندارد. سال‌های آموزش مورد نیاز برای پزشک، مدیرعامل یا نجار بودن، انگیزه‌ای برای به تعویق انداختن تولیدمثل برای انسان بوده است.

همچنین از آن‌جایی‌که امید به زندگی ما دوبرابر شده، سازگاری برای افزایش طول عمر و سال‌های فرزندآوری اکنون سودمند است.

با توجه به اینکه امروز افراد بیشتری تا ۱۰۰ یا حتی ۱۱۰ سال عمر می‌کنند، پس بدون شک ژن‌های ما تا زمانی که یک فرد معمولی به طور معمول ۱۰۰ سال یا حتی بیشتر عمر کند، می‌تواند تکامل یابد.

دندان‌های کوچک‌تر و چهره‌های شبیه‌تر؛ انسان‌ها در ۱۰۰۰۰ سال آینده چطور تغییر می‌کنند؟

اندازه و قدرت انسان در آینده چقدر می‌شود؟

حیوانات اغلب در طول زمان بزرگتر می‌شوند. این روندی است که در تیرانوسورها، نهنگ‌ها، اسب‌ها و پستانداران دیده می‌شود.

انسان‌های اولیه مانند «استرالوپیتکوس آفارنسیس» (Australopithecus afarensis) و هوموهابیلیس (Homo Habilis) کوچک بودند؛ ۱۲۰ تا ۱۵۰ سانتی‌متر قد داشتند. انسان‌های بعدی، هوموارکتوس (Homoerectus) یا انسان راست‌قامت، نئاندرتال‌ها (Neanderthal)، هومو‌ساپینس‌ها (Homo Sapiens)، بلندتر شدند. ما در دوران تاریخی به افزایش قد ادامه داده‌ایم که تا حدودی ناشی از بهبود تغذیه است، اما به نظر می‌رسد ژن‌ها نیز در حال تکامل هستند.

این‌که چرا ما بزرگ شدیم، نامشخص است. احتمالا مرگ‌ومیر تا حدودی باعث تکامل اندازه‌مان شده است. رشد انسان زمان می‌برد، بنابراین عمر طولانی‌تر به معنای زمان بیشتری برای رشد است.

انسان‌های ماده نیز مردان قدبلند را ترجیح می‌دهند؛ بنابراین هم مرگ‌و‌میر کمتر و هم ترجیحات جنسی باعث قدبلندتر شدن انسان می‌شود. امروزه بلندقدترین افراد جهان در اروپا و در راس آن‌ها هلند قرار دارند. در اینجا، مردان به طور متوسط ۱۸۳ سانتی متر و زنان ۱۷۰ سانتی متر هستند.

هرچه قدمان بلندتر شد، مهربان‌تر شدیم. در طول ۲ میلیون سال گذشته، اسکلت‌های ما سبک‌تر شدند، زیرا کمتر به زور وحشیانه و بیشتر به ابزار و سلاح متکی بودیم.

به گزارش راز بقا، همان‌طور که کشاورزی ما را مجبور به سکونت کرد، زندگی ما بی‌تحرک‌تر شد، بنابراین تراکم استخوان ما کاهش یافت. همان‌طور که ما زمان بیشتری را پشت میز، صفحه کلید و فرمان می‌گذرانیم، احتمالا این روند ادامه خواهد داشت.

دندان و مغز کوچکتر و چهره‌های شبیه‌تر؛ انسان‌ها در ۱۰۰۰۰ سال آینده چه شکلی خواهند شد؟

+ چه شد که مغز و هیکل انسان امروزی کوچک شد؟

همچنین، ماهیچه‌های انسان در مقایسه با میمون‌ها که شباهت زیادی به ما دارند، کاهش یافت، به‌ویژه در قسمت بالایی بدن ما. این کاهش ماهیچه احتمالا ادامه خواهد داشت.

اجداد ما مجبور بودند بز کوهی را ذبح کنند و ریشه‌ها را بکنند. بعدتر آن‌ها در مزارع کشت و درو می‌کردند که همین نیز به عضلاتشان می‌افزود.

مشاغل مدرن، اما به طور فزاینده‌ای نیاز به کار با افراد، کلمات و کُد دارند؛ آن‌ها مغز را درگیر می‌کنند، نه ماهیچه‌ها را. امروز حتی برای کارگران یدی، کشاورزان، ماهیگیران، چوب‌بُران و...، ماشین‌آلاتی مانند تراکتور، هیدرولیک و اره‌های برقی بسیاری از کار‌ها را بر عهده دارند؛ بنابراین روشن است که همزمان با کاهش ضرورت قدرت بدنیِ ما، ماهیچه‌های ما همچنان کوچک‌تر می‌شوند.

آرواره‌ها و دندان‌های ما نیز کوچک‌تر شده‌ند. هومینین‌های گیاه‌خوار اولیه دارای دندان‌های آسیاب و فک پایین برای آسیاب‌کردن سبزیجات فیبری بودند. وقتی به سمت گوشت رفتیم و سپس شروع به پختن غذا کردیم، فک‌ها و دندان‌ها کوچک شدند.

غذا‌های فرآوری‌شده مدرن، ناگت مرغ، بستنی، خمیر کوکی و... حتی به جویدن کمتری نیاز دارند، بنابراین آرواره‌ها همچنان کوچک می‌شوند و احتمالاً دندان عقل خود را از دست خواهیم داد.

دندان‌های کوچک‌تر و چهره‌های شبیه‌تر؛ انسان‌ها در ۱۰۰۰۰ سال آینده چطور تغییر می‌کنند؟

آیا انسان‌ها زیباتر خواهند شد؟

به گزارش راز بقا، پس از اینکه مردم ۱۰۰۰۰۰ سال پیش آفریقا را ترک کردند، قبایل دوردست بشریت توسط بیابان ها، اقیانوس ها، کوه ها، یخچال‌های طبیعی و فاصله بسیار دور، منزوی شدند.

در نقاط مختلف جهان، فشار‌های انتخابی مختلف، آب‌وهوا، سبک زندگی و استاندارد‌های زیباییِ متفاوت، باعث شد که ظاهر ما به روش‌های مختلفی تکامل یابد. قبایل رنگ پوست، چشم، مو و ویژگی‌های صورت متمایز را تکامل دادند.

با ظهور تمدن و فناوری‌های جدید، این جمعیت‌ها دوباره به هم مرتبط شدند. جنگ‌های فتح، ساختن امپراتوری، استعمار و تجارت، همگی جمعیت‌های انسانی را تغییر دادند که با هم ترکیب شدند. امروزه جاده، ریل و هواپیما نیز ما را به هم متصل می‌کنند.

بوشمن‌ها ۴۰ مایل پیاده‌روی می‌کردند تا شریک پیدا کنند. ما ۴۰۰۰ مایل را به سرعت طی می‌کنیم. انسان‌ها امروز به طور فزاینده یک جمعیت بزرگ در سراسر جهان هستند، که آزادانه با هم مخلوط می‌شوند.

این امر دنیایی از هیبرید‌ها ایجاد می‌کند؛ پوست قهوه‌ای روشن، مو‌های تیره، آفریقایی-استرالیایی، آمریکایی-آسیایی و... .

به همین دلیل رنگ پوست و ویژگی‌های صورت انسان‌ها به سمت میانگین جهانی گرایش دارد.

+ بیشتر بخوانید: شکل امروزی صورت ما حاصل دعواهای صدهزار ساله است!

انتخاب جنسی باعث تسریع در تکامل ظاهر ما می‌شود. از آنجایی که اکثر اشکال انتخاب طبیعی دیگر عمل نمی‌کنند، انتخاب همسر نقش بزرگ تری ایفا می‌کند. انسان‌ها ممکن است جذاب‌تر شوند، اما از نظر ظاهری یکنواخت‌تر می‌شوند. رسانه‌های جهانی شده همچنین ممکن است استاندارد‌های یکنواخت‌تری از زیبایی ایجاد کنند و همه انسان‌ها را به سمت یک ایده‌آل سوق دهند. با این حال، اگر ایده‌آل مردانی با ظاهری مردانه و زنانی با ظاهری زنانه باشد، تفاوت‌های جنسی می‌تواند اغراق‌آمیز باشد.

دندان‌های کوچک‌تر و چهره‌های شبیه‌تر؛ انسان‌ها در ۱۰۰۰۰ سال آینده چطور تغییر می‌کنند؟

هوش و شخصیت انسان آینده چطور است؟

در نهایت، مغز و ذهن ما، متمایزترین ویژگی انسانی‌مان، ممکن است به طرز چشمگیری تکامل یابد. در طول ۶ میلیون سال گذشته، اندازه مغز هومینین تقریباً سه برابر شده است که نشان‌دهنده انتخاب مغز‌های بزرگ با استفاده از ابزار، جوامع پیچیده و زبان است. ممکن است ادامه این روند اجتناب‌ناپذیر به نظر برسد، اما احتمالاً اینطور نخواهد شد.

تفاوت‌های انسان مدرن و انسان خردمند

در عوض، مغز ما در حال کوچک‌تر شدن است. در اروپا، ۱۰۰۰۰ تا ۲۰۰۰۰ سال پیش، درست قبل از اینکه کشاورزی را اختراع کنیم، اندازه مغز به اوج خود رسید. سپس مغز‌ها کوچکتر شدند. مغز انسان‌های امروزی کوچک‌تر از پیشینیان باستانی ما یا حتی مردم قرون وسطی است. معلوم نیست چرا!

به گزارش راز بقا، احتمالا زمانی‌که ما به کشاورزی روی آوردیم، چربی و پروتئین کمیاب بوده که همین رشد و نگهداری مغز‌های بزرگ را پر هزینه‌تر می‌کند. مغز‌ها همچنین از نظر انرژی گران هستند، حدود ۲۰ درصد از کالری روزانه ما را می‌سوزانند. در جوامع کشاورزی با قحطی مکرر، یک مغز بزرگ احتمالا یک مسئولیت بزرگ است!

شاید زندگی شکارچی-گردآورنده که قبل از کشاورزی بوده، سخت و طاقت‌فرسا بود و همین دلیل داشتن مغز بزرگ بود. در تمدن، نیازی نیست که شراغ شیر‌ها و بز کوهی بروید، یا هر درخت میوه و چاله آبیاری را ۵ کیلومتر آن‌طرف‌تر به خاطر بسپارید.

ساختن و استفاده از کمان‌ها و نیزه‌ها نیز به کنترل حرکتی خوب، هماهنگی، توانایی ردیابی حیوانات و مسیر‌ها نیاز دارد؛ شاید قسمت‌هایی از مغز ما که برای آن کار‌ها استفاده می‌شود، وقتی شکار را متوقف کردیم، کوچکتر شدند.

یا شاید زندگی در یک جامعه بزرگ از متخصصان، به قدرت مغز کمتری نسبت به زندگی در قبیله‌ای از مردم عادی نیاز دارد.

مردم عصر حجر مهارت‌های زیادی از جمله شکار، ردیابی، جست‌وجوی گیاهان، ساختن دارو‌های گیاهی و سموم، ساخت ابزار، جنگ، ساختن موسیقی و جادو را داشتند.

انسان‌های مدرن نقش‌های کمتر و تخصصی‌تری را به عنوان بخشی از شبکه‌های اجتماعی گسترده ایفا می‌کنند و از تقسیم کار سوءاستفاده می‌کنند. در یک تمدن، ما در یک تجارت تخصص داریم، بنابراین برای هر چیز دیگری به دیگران تکیه می‌کنیم.

البته که باید بدانیم اندازه مغز همه‌چیز نیست: فیل‌ها و اورکا‌ها مغز‌های بزرگ‌تری از ما دارند و مغز انیشتین کوچک‌تر از حد متوسط بود.

نئاندرتال‌ها مغز‌هایی مشابه مغز ما داشتند، اما بیشتر مغز به بینایی و کنترل بدن اختصاص داشت که نشان‌دهنده ظرفیت کمتری برای چیز‌هایی مانند زبان و استفاده از ابزار است؛ بنابراین مشخص نیست که از دست دادن توده مغز چقدر بر هوش کلی تأثیر می‌گذارد. شاید ما توانایی‌های خاصی را از دست داده‌ایم، در حالی‌که توانایی‌های دیگری را که مربوط به زندگی مدرن هستند، تقویت می‌کنیم.

این امکان وجود دارد که ما با داشتن نورون‌های کمتر و کوچکتر، قدرت پردازش را حفظ کرده باشیم.

به گزارش راز بقا، جالب اینجاست که حیوانات اهلی نیز مغز‌های کوچک‌تری را تکامل دادند. گوسفند‌ها پس از اهلی‌شدن ۲۴ درصد از توده مغزی خود را از دست دادند. برای گاو‌ها ۲۶% است. سگ، ۳۰ ٪. این یک احتمال ناراحت کننده را ایجاد می‌کند. شاید تمایل بیشتر برای ادامه دادن منفعلانه به جریان زندگی (شاید حتی کمتر فکر کردن) مانند یک حیوان اهلی، در ما پرورش داده شده باشد.

شخصیت ما نیز باید در حال تکامل باشد. زندگی شکارچیان مستلزم پرخاشگری بود. آن‌ها پستانداران بزرگ را شکار کردند و با قبایل همسایه جنگیدند. این در حالی است که ما از فروشگاه گوشت می‌گیریم و برای حل و فصل اختلافات به پلیس و دادگاه مراجعه می‌کنیم.
اگر جنگ ناپدید نشده باشد، اکنون نسبت به هر زمان دیگری در تاریخ، نسبت به جمعیت، تلفات کمتری دارد. پرخاشگری، که اکنون یک ویژگی ناسازگار است، می‌تواند پرورش یابد.

تغییر الگو‌های اجتماعی باعث تغییر شخصیت نیز می‌شود. انسان‌ها در گروه‌های بسیار بزرگ‌تری نسبت به سایر میمون‌ها زندگی می‌کردند و قبیله‌هایی از حدود ۱۰۰۰ شکارچی را تشکیل می‌دادند. اما در دنیای امروز مردم در شهر‌های بزرگ میلیونی زندگی می‌کنند.

در گذشته، روابط ما لزوماً کم و اغلب مادام‌العمر بود. اکنون ما در دریا‌هایی از مردم ساکن هستیم که اغلب برای کار در حال حرکت هستیم و در این فرآیند هزاران رابطه ایجاد می‌کنیم که بسیاری از آن‌ها زودگذر و به طور فزاینده‌ای مجازی هستند. این دنیا ما را وادار می‌کند که صمیمی تر، بازتر و بردبارتر شویم. با این حال، پیمایش در چنین شبکه‌های اجتماعی گسترده‌ای ممکن است مستلزم آن باشد که ما تمایل بیشتری داشته باشیم تا خود را با دیگران وفق دهیم و سازگارتر باشیم.

از نظر روانی اما همه انسان‌ها با هم سازگار نیستند. غرایز، امیال و ترس‌های ما عمدتاً مربوط به اجداد عصر حجر است، که در شکار و جست‌وجوی غذا برای خانواده‌های خود، جنگ با همسایگان و دعا با ارواح اجدادی در تاریکی معنا پیدا کردند.

جامعه مدرن نیاز‌های مادی ما را به خوبی برآورده می‌کند، اما کمتر قادر است نیاز‌های روانی مغز غارنشین بدوی ما را برآورده کند.

شاید به همین دلیل، تعداد فزاینده‌ای از مردم از مسائل روانی مانند تنهایی، اضطراب و افسردگی رنج می‌برند. بسیاری برای مقابله با آن به الکل و مواد دیگر روی می‌آورند.

انسان‌های آینده ممکن است بهتر تنظیم شوند، اما برای مهمانی‌کردن کمتر سرگرم‌کننده باشند و احتمال وقوع یک انقلاب علمی در آن‌ها کمتر باشد، پایدار، شاد و کسل‌کننده.

دندان‌های کوچک‌تر و چهره‌های شبیه‌تر؛ انسان‌ها در ۱۰۰۰۰ سال آینده چطور تغییر می‌کنند؟

گونه جدید انسانی در راه است؟

به گزارش راز بقا، زمانی ۹ گونه انسانی وجود داشت، اکنون فقط ما هستیم. اما آیا گونه‌های جدید انسانی می‌توانند تکامل یابند؟ برای اینکه این اتفاق بیفتد، ما به جمعیت‌های جدا شده‌ای نیاز داریم که تحت فشار‌های انتخابی مشخص باشند. اگر مردم از نظر فرهنگی تفکیک شوند، ازدواج بر اساس مذهب، طبقه، یا حتی سیاست، احتمالا جمعیت‌های متمایز یا حتی گونه‌های متمایزی شکل بگیرد و انسان‌ها متحول شوند.

در کتاب «ماشین زمان»، اچ‌جی ولز، رمان‌نویس علمی-تخیلی، آینده‌ای را دید که در آن طبقه اجتماعی، گونه‌های متمایزی ایجاد می‌کرد. طبقات بالا به فرشتگانی زیبا، اما بی فایده تبدیل شدند و طبقات کارگر به مارمولک‌های زشت و زیرزمینی تبدیل شدند که درنهایت شورش کردند و فرشتگان را به بردگی گرفتند.

در گذشته، مذهب و سبک زندگی گاهی گروه‌های ژنتیکی متمایز را ایجاد می‌کردند، به‌عنوان مثال در جمعیت‌های یهودی و کولی.

آیا این امر می‌تواند دو گونه با دیدگاه‌های غریزی متفاوت ایجاد کند؟ احتمالا نه. با این حال، به میزانی که فرهنگ ما را از هم جدا می‌کند، می‌تواند به طرق مختلف، در افراد مختلف، تکامل را هدایت کند. اگر فرهنگ‌ها متنوع‌تر شوند، این می‌تواند تنوع ژنتیکی انسان را حفظ و افزایش دهد.

احتمالات عجیب درباره آینده انسان

تا اینجای کار، من بیشتر به یک دیدگاه تاریخی نگاه کرده ام. اما از برخی جهات، آینده ممکن است کاملاً متفاوت با گذشته باشد. خودِ تکامل تکامل یافته است.

یکی از مهمترین احتمالات، تکامل هدایت‌شده است، جایی که ما به طور فعال تکامل گونه خود را کنترل می‌کنیم. زمانی که شریکی با ظاهر و شخصیتی که دوست داریم انتخاب می‌کنیم، از قبل خود را پرورش می‌دهیم.

به گزارش راز بقا، برای هزاران سال، شکارچیان برای دختران خود به دنبال شکارچیان خوب بودند. حتی در جایی که بچه‌ها شریک زندگی خود را انتخاب می‌کردند، عموماً انتظار می‌رفت که مردان به دنبال تأیید والدین عروس باشند. سنت‌های مشابه امروزه در جا‌های دیگر باقی مانده است.

به عبارت دیگر، ما فرزندان خود را پرورش می‌دهیم؛ و در آینده، ما این‌کار را با آگاهی بسیار بیش‌تر از کاری که انجام می‌دهیم و کنترل بیشتری بر ژن‌های فرزندان‌مان انجام خواهیم داد. ما می‌توانیم خود و جنین‌ها را از نظر بیماری‌های ژنتیکی غربالگری کنیم. ما به طور بالقوه می‌توانیم جنین‌ها را برای ژن‌های مطلوب انتخاب کنیم، همان‌کاری که با محصولات کشاورزی انجام می‌دهیم.

ثابت شده است که ویرایش مستقیم DNA جنین انسان امکان‌پذیر است، اما از نظر اخلاقی منفور به نظر می‌رسد و به طور مؤثر کودکان را به سوژه آزمایش‌های پزشکی تبدیل می‌کند. 

بحث در مورد تکامل انسان معمولاً عقب‌مانده است، گویی بزرگترین پیروزی‌ها و چالش‌ها در گذشته‌های دور بوده است. اما همان‌طور که فناوری و فرهنگ وارد دوره تغییرات شتابان می‌شوند، ژن‌های ما نیز وارد دوره‌ای جدید می‌شوند. مسلماً جالب‌ترین بخش‌های تکامل، منشأ زندگی، دایناسور‌ها یا نئاندرتال‌ها نیستند، بلکه آنچه در حال حاضر اتفاق می‌افتد، حال و آینده ما است.

ارسال نظر
علم و کیهان