












راز بقا: پس از سقوط امپراطوری بزرگ ساسانیان در قرن هفتم میلادی به دست مسلمانان، بسیاری از اعضای خاندان ساسانی از جمله یزدگرد سوم، آخرین شاه ساسانی، در جستجوی پناهگاهی برای فرار بودند. یکی از داستانهای جالب و پر رمز و راز در این دوران مربوط به دختر یزدگرد سوم و مخفیگاه او در دل کوههای مخفی دالاهو است. این داستان، در کنار بسیاری از افسانههای دیگر آن دوره، پرسشهای زیادی را درباره سرنوشت نهایی خانواده ساسانیان مطرح میکند.
به گزارش راز بقا، در سال ۶۵۱ میلادی، پس از شکست سخت ارتش ساسانیان در نبرد قادسیه و سپس فتح تیسفون، پایتخت ساسانیان، توسط مسلمانان، دوران امپراطوری ساسانیان به پایان رسید. یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی، با شکست و فروپاشی حکومت خود مجبور به فرار شد. او ابتدا به مناطق مختلف ایران پناه برد و در نهایت به سیستان و سپس به مناطق شمالی ایران و سرانجام به غرب کشور، در دالاهو، پناه برد.
کوههای دالاهو، در استان کرمانشاه و نزدیکی مرزهای غربی ایران، از جمله مکانهایی هستند که به دلیل ویژگیهای جغرافیایی خاص خود، برای پناهگاه و مخفی شدن مناسب بودند. این کوهها به دلیل ارتفاع زیاد و دسترسی سخت، مکانهایی بسیار مناسب برای پنهان شدن در برابر دشمنان به شمار میرفتند. منطقه دالاهو که در دل کوههای زاگرس قرار دارد، از نظر طبیعی مکانی امن و دور از دسترس برای هرگونه تعقیب و گریز بود.
وجود غارها و درههای عمیق در این کوهها، در کنار جنگلها و پوشش گیاهی انبوه، این منطقه را به یک مکان پناهگاهی ایدهآل برای فراریان و مخالفان تبدیل میکرد. در طول تاریخ، بسیاری از جنگجویان و افراد برجسته در این مناطق به پناهگاههای طبیعی پناه بردهاند.
داستان پناهبردن دختر یزدگرد سوم به کوههای دالاهو از جمله افسانههایی است که در میان مردم محلی و تاریخنگاران نقل شده است. به گزارش راز بقا طبق این روایتها، زمانی که یزدگرد سوم به همراه خانوادهاش از جنگ گسترده در ایران فرار میکرد، دختر او به دالاهو پناه برد تا از دست تعقیبکنندگان خود در امان باشد.
برای مطالعه بیشتر بخوانید:
راز گنج پنهان پاسارگاد؛ اشیای طلایی و اسرار آرامگاه کوروش که تاریخ را به لرزه انداختند
گنجینه جیحون؛ مرموزترین و بزرگترین گنج هخامنشی که به طرز عجیبی از ایران به سرقت رفت
اگرچه هیچ مدرک مستند تاریخی برای اثبات این روایتها وجود ندارد، اما این افسانهها همچنان جزئی از تاریخ شفاهی و فرهنگی مردم ایران به شمار میروند.
همواره این سوال مطرح بوده است که آیا واقعاً دختر یزدگرد سوم در دل کوههای دالاهو پناه گرفته بود یا این تنها یک افسانه است که در طی قرنها شکل گرفته است؟ پاسخ به این سوال دشوار است، چرا که هیچ مدرک تاریخی قطعی برای تأیید یا رد این داستان وجود ندارد. با این حال، بسیاری از تاریخنگاران و پژوهشگران معتقدند که اگرچه ممکن است روایتهای مختلف درباره این موضوع از جنبههای تاریخی دقیق نباشند، اما آنها نشاندهنده تلاشهای مردم ایران برای حفظ استقلال و هویت ملی خود در برابر حملات خارجی بودهاند.
به گزارش راز بقا در پایین دست قلعه یزدگردآخرین شاهنشاه ساسانی در روستای زرده ریجاب مخفیگاهی در دل کوههای سنگی و رمز آلود وجود دارد که کاملا در استتار است و به راحتی شما نمیتوانید آن را ببینید، زیرا کاملا با مصالح همرنگ محیط ساخته شده در سینه کش کوه و به هیچ عنوان راه نفوذ ندارد.
به گفته افراد بومی ادوارد کیل باستان شناس انگلیسی از داخل این مخفیگاه بازدید کرده و گفته شده فضایی اتاق مانند دارد که سی تا چهل نفر در آن جا میشوند. گفته میشود در زمان حمله اعراب به قلعه یزدگرد اینجا تا مدتی مخفیگاه خانواده یزدگرد سوم بوده که بعدها مخفیگاه او لو میرود.
در رابطه با قدمت قلعه یزدگرد کرمانشاه، نظریاتی بیان شده است. پس از انجام تحقیقات اولیه، باستانشناسان قدمت قلعه یزدگرد را به دوران ساسانیان نسبت دادند؛ اما بعد از بررسیهای بیشتر مشخص شد تعداد زیادی از سازههای مجموعه قلعه، از دوران اشکانیان بهجای ماندهاند.
وجه تسمیه این بنا به یزدگرد بازمی گردد. اعتقاد مردم این سرزمین بر پناهگیری «یزدگرد»، پادشاه ایران و دخترش شهربانو، در این قلعه تاریخی است.
قلعه یزدگرد، یکی از مستحکمترین دژهای ایران باستان در دالاهو است و روی یکی از مرتفعترین کوههای این منطقه کوهستانی زیبا و افسانهای قرار دارد. هنگام حضور در این بنای ارزشمند، میتوان به شکوه و عظمت آن را به وضوح حس کرد و زیبایی وصفناشدنی دشت ریجاب را بر پای دژ، به تماشا نشست. ناحیهای را که قلعه در آن جای دارد را میتوان یکی از جاذبههای طبیعی در نظر گرفت.
مجموعه بناهای قلعه یزدگرد که دربرگیرنده چند بنای تاریخی است، در درهای وسیع قرار دارد که مساحت آن به ۴۰ کیلومتر مربع میرسد؛ درهای که از سمت شمال و شرق به صخرههای پلکانی زیبای دالاهو محدود میشود. همچنین از سمت شمال غرب نیز بهواسطه پرتگاهی با شیبی بسیار تند، به جلگه ذهاب متصل شده است. این اثر در اسفند ۱۳۸۶ با شماره ثبتی ۲۲۴۶۰ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.
در این مجموعه باستانی ۱۰ بنا قرار دارد که میتوان به دیوار گچی، آشپزخانه، دروازه، جای دار، تپه رش، قلعه یزدگرد، گچ گمبد، قلعه داور، نقارهخانه و آشیه وا اشاره کرد.
نقش برگ کنگر یکی از منحصربهفردترین نقوش گچبری در بناهای قلعه یزگرد به شمار میآید که روی سرستونهای کرنتی اتاق شماره پنج قابلمشاهده است. اجرای این نوع تزیینات بر سرستونها را متعلق به یونان میدانند که قدمت آن به اواخر قرن پنجم پیش از میلاد بازمیگردد.
آدرس: استان کرمانشاه، شهرستان دالاهو، بخش مرکزی، دهستان بان زرده، ۷۰۰ متری جنوب روستای زرده
زرده (به کُردی: زهرده) روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان دالاهوی استان کرمانشاه ایران است. مردم این روستا کرد بوده و به زبان کردی هورامی صحبت میکنند. مردم زرده پیروی آیین یارسان هستند و این روستا به سبب قرار داشتن بارگاههای شخصیتهای مقدس یارسان، از اماکن مقدس این آیین بهشمار میآید و در تاریخ این آیین نقش مهمی دارد.
در روستای زرده بقایای دیوار و محوطههای داخلی یک قلعهٔ باستانی به نام قلعه یزدگرد قرار دارد که قدمت آن به دوران اشکانیان مربوط میشود. خود قلعه در نزدیکی روستا و بر روی ارتفاعات مشرف به آن قرار دارد.
منطقه دالاهو، با تاریخ و فرهنگ غنی خود، همواره به عنوان یکی از مناطق مهم ایران شناخته میشود. به گزارش راز بقا این منطقه نه تنها به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص خود، بلکه به دلیل داشتن آثار تاریخی و فرهنگی متعدد، در تاریخ ایران جایگاه ویژهای دارد. علاوه بر داستانهای مربوط به دوران ساسانیان، دالاهو در طول تاریخ میزبان بسیاری از رویدادهای مهم بوده است.
این منطقه که در نزدیکی مرزهای ایران و عراق قرار دارد، در دورههای مختلف تاریخ، به عنوان یک گذرگاه استراتژیک و مهم در منطقه شناخته میشده است. در دوران مختلف، از جمله دوران هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان، دالاهو نقش مهمی در تحولات سیاسی و نظامی منطقه داشته است.
داستان مخفیگاه دختر یزدگرد سوم در دل کوههای مخفی دالاهو، اگرچه از نظر تاریخی نمیتواند به طور قطعی اثبات شود، اما به عنوان یکی از افسانههای برجسته تاریخ ایران همچنان جایگاه ویژهای دارد. کوههای دالاهو، با ویژگیهای خاص جغرافیایی خود، همچنان به عنوان نماد مقاومت و پناهگاه برای کسانی که در جستجوی امنیت و حفظ هویت خود بودند، در تاریخ ایران میدرخشند.