کد خبر: ۴۳۱
23 اسفند 1402
17:52

چگونه رابطه جنسی نئاندرتال‌ها را منقرض کرد؟!

چگونه رابطه جنسی نئاندرتال‌ها را منقرض کرد؟!
چگونگی از بین رفتن نئاندرتال‌ها یکی از بزرگترین راز‌ها در تکامل انسان باقی مانده است. چه چیزی واقعا نئاندرتال‌ها را از بین برد؟ آنها چگونه منقرض شدند؟

راز بقا: یک مقاله جدید که در اکتبر سال ۲۰۲۲ منتشر شد عنوان می‌کند هوموساپینس ممکن است مسئول انقراض نئاندرتال‌ها باشد، اما نه با خشونت، بلکه از طریق رابطه جنسی. عشق ورزیدن، نه جنگ، ممکن است نئاندرتال‌ها را در مسیر انقراض قرار داده باشد. 

به گزارش راز بقا، در حالی که حدود ۲ درصد از ژنوم تمام افرادی که در خارج از آفریقا زندگی می‌کنند از نئاندرتال‌ها گرفته شده است، شواهد بسیار کمی وجود دارد که نشان دهد این روند مسیر دیگری را طی کرده است.

مقاله‌ای که در مجله Paleo Anthropology منتشر شده، این احتمال را مطرح می‌کند که آمیختگی با اجداد ما احتمالا تعداد نئاندرتال‌ها را کاهش داده که در نهایت منجر به انقراض نهایی آن‌ها شده است. 

اگرچه تنها ۳۲ ژنوم نئاندرتال تا به امروز توالی یابی شده، این احتمال را وجود دارد که فقدان DNA هومو ساپینس در ژنوم آن‌ها در واقع یک نمونه عجیب باشد، به همین دلیل نویسندگان امیدوارند پیشرفت در فناوری توالی یابی DNA بتواند این فرضیه را با ساخت ژنوم‌های در دسترس بیشتر حل کند.

پروفسور «کریس استرینگر»، رهبر تحقیقات در زمینه تکامل انسان، این مقاله را با همکارش دکتر «لوسیل کرته» نوشته است.

کریس می‌گوید: «دانش ما از تعامل بین هوموساپینس‌ها و نئاندرتال‌ها در چند سال اخیر پیچیده‌تر شده، اما هنوز به ندرت می‌توان بحث علمی در مورد چگونگی آمیختگی بین این گروه‌ها را مشاهده کرد. ما ادعا می‌کنیم که این رفتار می‌توانسته به انقراض نئاندرتال‌ها منجر شود، اگر آن‌ها به طور منظم در رابطه جنسی با هومو ساپینس‌ها تولید مثل کرده، که می‌توانسته جمعیت آن‌ها را تا زمانی که ناپدید شدند، از بین برده است». 

اولین برخورد نئاندرتال‌ها و هومو ساپینس‌ها

نئاندرتال‌ها

نئاندرتال‌ها و هومو ساپینس‌ها حدود ۶۰۰۰۰۰ سال پیش از یکدیگر فاصله گرفتند و در مناطق بسیار متفاوتی از جهان تکامل یافتند. فسیل‌های نئاندرتال‌ها در سراسر اروپا و آسیا یافت شده و تا جنوب سیبری می‌رسد. اعتقاد بر این است که آن‌ها حداقل ۴۰۰۰۰۰ سال را در این محیط گذرانده و با آب و هوای عمدتاً خنک‌تر از آنچه امروز وجود دارد، سازگار شده اند.

در همین حال، اجداد گونه‌های خودمان در آفریقا تکامل یافته اند. در حال حاضر مشخص نیست که آیا هومو ساپینس‌ها نوادگان مستقیم یک گروه از انسان‌های باستانی آفریقایی هستند یا نتیجه اختلاط بین گروه‌های مختلف در سراسر قاره هستند.

با توجه به داده‌های ژنتیکی، به نظر می‌رسد که این دو گونه برای اولین بار زمانی که هوموساپینس‌ها حدود ۲۵۰۰۰۰ سال پیش شروع به حملات گاه به گاه به خارج از آفریقا کردند، با یکدیگر روبرو شدند. کریس می‌گوید: «بدون دانستن دقیق ظاهر یا رفتار نئاندرتال‌ها، تنها می‌توانیم حدس بزنیم که انسان‌های خردمند درباره خویشاوندان خود چه فکری می‌کردند.

با توجه به عمق زمانی جدایی، احتمالاً تفاوت‌های زبانی بیشتر از آن چیزی بود که می‌توانستیم تصور کنیم، و بسیار بزرگ‌تر از تفاوت‌های بین هر زبان امروزی بود.

مانع زبانی ممکن است به دلیل ویژگی‌های فردی هر دو گونه یعنی نئاندرتال‌ها و هوموساپینس‌ها تقویت شده باشد، چرا که مقایسه‌های نئاندرتال و هومو ساپینس نشان می‌دهد که مغز و شبکه دستگاه صوتی این گونه‌ها بسیار متفاوت بوده است. ژنوم نئاندرتال‌ها همچنین نشان می‌دهد که تقریباً ۶۰۰ ژن بین گونه‌های ما و گونه‌های آن‌ها به شکل متفاوتی جلوه پیدا کرده، به‌ویژه ژن‌هایی که در ارتباط با صورت و صدا هستند. 

یکی دیگر از تفاوت‌های برجسته پیشانی بود، نئاندرتال‌ها برآمدگی برجسته ابرویی داشتند که می‌توانست برای ارتباطات اجتماعی استفاده شود.

با این حال، سیگنال‌هایی که این برآمدگی‌ها می‌خواستند منتقل کنند، می‌توانست در اجداد ما از بین رفته باشد. برخی از مطالعات نشان می‌دهد که کاهش برآمدگی ابرو‌ها به هوموساپینس‌ها اجازه می‌دهد تا به جای آن به سمت ابرو‌ها بچرخند تا طیفی از سیگنال‌های ظریف‌تر و موقت را منتقل کنند.

در هر صورت، این برخورد‌ها در نهایت منجر به تولید مثل بین هر دو گونه شد، اما اینکه دقیقاً چگونه این اتفاق افتاد نیز در هاله‌ای از ابهام قرار دارد.

آمیختگی نئاندرتال و هومو ساپینس‌

هوموساپینس

می‌دانیم که گونه‌های ما یعنی هوموساپینس‌ها از زمانی که اولین ژنوم بستگان ما توالی یابی شد با نئاندرتال‌ها آمیخته شدند. با این حال، ژن‌های نئاندرتالی که امروزه در ما وجود دارد، نتیجه این فعل و انفعالات پراکنده اولیه انسان‌ها در هنگام ترک آفریقا نیست. در عوض، آن‌ها از مهاجرت‌های بسیار بزرگ تری می‌آیند که انسان‌های امروزی در حدود ۶۰۰۰۰ سال پیش انجام دادند.

آمیختگی در این زمان ممکن است نتیجه عشق‌بازی متقابل یا کمتر دوستانه بوده است. مواجهه بین گروه‌های جداگانه نزدیک‌ترین خویشاوندان زنده ما یعنی شامپانزه‌ها، شواهدی از هر دو رفتار را نشان می‌دهد.

به نظر می‌رسد موفقیت آمیز بودن یا نبودن آمیختگی به جفت دقیقی که در حال زاد و ولد بوده بستگی دارد. تاکنون هیچ مدرکی مبنی بر ژنتیک هومو ساپینس در ژنوم‌های نئاندرتال متأخر که قدمت آن بین ۴۰ تا ۶۰۰۰۰ سال پیش است، وجود ندارد.

ممکن است این به دلیل خود فرآیند هیبریداسیون باشد، زیرا برخی از گونه‌ها فقط قادر به تولید فرزندان در جهات خاصی هستند. فقدان DNA میتوکندریایی نئاندرتال‌ها در انسان‌های زنده (این DNA از طریق ماده‌ها به ارث می‌رسد) به عنوان شاهدی مطرح شده که تنها نئاندرتال‌های نر و هومو ساپینس‌های ماده می‌توانستند جفت گیری کنند، اما از طرف دیگر شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد هیبرید‌های نر ممکن است کمتر از ماده‌ها باروری داشته باشند.

با توجه به اینکه تعداد نئاندرتال‌های کمتری با یکدیگر زاد و ولد کرده و اندازه گروه‌ها به دلایل زیست‌محیطی کوچک و پراکنده بودند، دورگه‌سازی خارج از گروه‌های خانواده نئاندرتال‌ها می‌توانست به کاهش این گونه کمک کند. با این حال، در حال حاضر، شواهد کافی برای تصمیم گیری در مورد هر دو روش وجود ندارد.

کریس می‌گوید: «ما نمی‌دانیم که آیا جریان ژنی یک طرفه آشکار به این دلیل است که این اتفاق نیفتاده یعنی، تولید مثل انجام می‌شد، اما ناموفق بود، یا اینکه ژنوم‌های نئاندرتالی که ما داریم، بازنمایی ما نیسیتند».

با توالی‌یابی بیشتری از ژنوم‌های نئاندرتال‌ها، باید بتوانیم ببینیم که آیا DNA هسته‌ای از هومو ساپینس به نئاندرتال‌ها منتقل شده است یا خیر و نشان دهیم که آیا این ایده دقیق است یا خیر.

تحقیقات آینده همچنین می‌تواند سؤالات مشابه مربوط به گونه‌های تبار انسانی دیگری به نام «دنیسوانس» (Denisovans) را بررسی کند و به ما ایده بیشتری از نحوه تعامل گونه ما با نزدیک‌ترین خویشاوندان خودشان بدهد.

خواندنی‌ها
ارسال نظر
علم و کیهان